شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ |۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 23, 2024
کهنسالی

حوزه/ پسرم دارای چند خانه است و وضع خوبی دارد، اما همسر او به ما می گوید چرا شما زودتر نمی میرید تا اموال‌تان را میان خود تقسیم کنیم!

خبرگزاری «حوزه»، از نماز جمعه بر می گشتم پیرمرد قد خمیده ای را دیدم که آثار فرتوتی در او هویدا بود.

دندان ها ریخته؛ لباس ها تا حدودی مندرس؛ سوارش کردم و تا در منزل که البته دور نمود، رساندمش.

در بین راه به او گفتم: شما با این حال و وضع و ضعف و پیری چرا به نماز جمعه می آیید؟

الان وقت راحت و استراحت شماست.

گفت: شما که بهتر از من می دانید باید اعمال ما در حد و قواره ای باشد که بتواند در قبر و قیامت دست ما را بگیرد.

از جاده اصلی تا روستا و خانه او بیش از دو کیلومتر بود و او گفت این مسیر را گاه پیاده می آید؛ زیرا هزینه کرایه بالا است.

گفتم: مگر فرزند و پسر ندارید تا امور شما را اداره کند؟

گفت: چرا؛ یکی از فرزندانم در فلان اداره که البته مهم است، مشغول به کار است.

او الان تهران است و مجال چندانی ندارد تا حال ما را جویا شود!

آن چه بیشتر تعجب مرا برانگیخت این جمله بود که گفت:

پسرم دارای چند خانه است و وضع خوبی دارد، اما همسر او به ما می گوید چرا شما زودتر نمی میرید تا اموال تان را میان خود تقسیم کنیم!

به او می گویم: مرگ ما دست خداوند است!

گفتم:

سبحان الله چگونه چنین سخنان ناپسندی را بر زبان جاری می کند؟!

چرا به او نمی گویی این مرگ روزی سراغ شما هم خواهد آمد؟!

گفتم: آیا پسر شما مانع همسر خود نمی شود؟!

گفت: حریف او نمی شود!

شاید هم بدش نیاید!

گفتم این پسر با این کوتاهی ها آیا مستحق نفرین نیست؟!

گفت: اگر نفرین کنم بیچاره خواهد شد.

با همین حال و وضع و کوتاهی های او می سازیم.

توفانی از آه و حسرت بر جانم نشست!

پدر پیری این چنین مومن و خداترس

عمری فرزند و فرزندانی را تربیت کند و آنان وقتی به نان و نوایی رسیدند، این چنین آنان را تنها بگذارند و آشکار و پنهان چشم انتظار مرگ والدین خود باشند تا سهمی اندک از دنیای فانی نصیب آنان گردد!

خداوند ما را عاقبت به خیر کند و فرزندانی نمک شناس نصیب ما فرماید.

منبع: کانال حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی نصیری رئیس موسسه معارف وحی و خرد

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha