به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از شیراز، نشست علمی ، ترویجی با عنوان شبهات وهابیت پیرامون مسئله غلو و غالیان در شیعه همراه با تحلیل عملکرد دراویش، با ارائه استاد مصطفی کاشانیان(از قم)، در مدرسه علمیه مولی الموحدین(ع) شیراز و با حضور و شرکت طلاب و روحانیون برگزار شد.
این نشست علمی با حمایت های (اعزام استاد و اعطاء بسته های فرهنگی به شرکت کنندگان) توسط موسسه تخصصی دارالاعلام تحت اشراف مرجع عالیقدر حضرت آیت الله مکارم شیرازی(مدظله العالی) برگزار گردید.
برخی از سرفصل های ارائه شده توسط مصطفی کاشانیان عبارتند از:
۱- تعریف و تحدید واژه غُلو در میان علماء شیعه و اهل سنت.
۲-طرح شبهه ابن تیمیه و وهابیت راجع به عصمت امیرالمومنین(ع) و اهل بیت(علیهم السلام) و پاسخ به آن با تکیه بر تفسیر و توضیح نکاتی پیرامون آیه تطهیر و آیه اولی الامر در دیدگاه های علمای شیعه و اهل سنت.
۳- بررسی برخی از شبهات وهابیت پیرامون علم غیب اهل بیت علیهم السلام و پاسخ به آنها بر اساس تعاریف و تفاسیر شیعه و سنی در مورد علم غیب و مصادیق علم غیب و اثبات علم غیب برای غیر انبیاء همچون حضرت مریم(س) که با وجود عدم نبوت ایشان مطابق آیات ۴۵ و ۴۶ آل عمران از علم غیب آگاه شده است، همچنین در مورد همسر حضرت ابراهیم مطابق آیات ۶۹ الی ۷۳ سوره هود، همچنین در مورد مادر حضرت موسی نیز مطابق آیه ۷ سوره قصص ایشان مخاطب وحی و مطلع از غیب بوده است، و آیه ۴۰ سوره نمل پیرامون اثبات این مطلب برای غیر انبیاء مفید است و... پس آگاهی به علم غیب مختص انبیاء نیست و دیگران نیز امکان آگاهی به غیب وجود دارد. پس در نتیجه اتصاف اهل بیت علیهم السلام به علم غیب غُلو نیست و نهایتا اختلاف ما و وهابیت در مصداق است.
۴-بررسی اتهام غُلو به شیعه به خاطر اعتقاد به داشتن قدرت های غیبی اهل بیت علیهم السلام، و پاسخ به آن بر اساس اینکه اعتقاد شیعه این است که اهل بیت علیهم السلام و دیگرانی که جزء انبیاء نبوده اند و در قرآن هم ماجرای آنها آمده اند(همچون آیه ۴۰ سوره نمل و ...) قدرت های غیبی آنها با اذن الهی بوده است و نه اینکه به صورت استقلالی بوده اند و در این دیدگاه هیچ غُلوی وجود ندارد.
۵-بررسی و تحلیل اعتقادیات و عملکرد دراویش و صوفیان اهل سنت و شیعه(نکته اینکه صوفیان اهل سنت به دلیل خلاء های اخلاقی در اهل سنت گرایش به تصوف پیدا کرده اند، ولی در میان شیعیان به دلایل منفعت طلبانه و... گرایش به تصوف پدید آمده است) خصوصا فرقه نعمت اللهی که موسس آن شاه نعمت الله ولی متولد ۷۳۱ قمری در شهر حلب سوریه بوده است.
این فرقه بعدها دارای قطب های متعددی شده است که از جمله فرقه طاووسیه گنابادی از انشعابات آن است و از جمله اقطاب آن ملاسلطان محمد گنابادی(متولد۱۲۵۱ قمری) است و قطب بعدی نور علیشاه و قطب بعدی آن ها سلطان حسین تابنده مشهور به رضا علی شاه و پس از آن علی تابنده ملقب به محبوب علیشاه و سپس نور علی تابنده قطب سی و نهم این فرقه است که در سال ۱۳۰۶ به دنیا آمد .
کلیپ هائی از برخی از افکار و طریقه خاص قرائت قرآن توسط آنان(همراه با غلط های فاحش در روخوانی قرآن) و توهین به یک طلبه (در پاسخ یک طلبه به درخواست مناظره)، نماز های جالب بدون توجه و بدون سجده و پابوسی قطب توسط پیروانشان پخش گردید. ضمنا او قائل به وفات حضرت زهرا(سلام الله علیها) هستند و اعتقادی به شهادت حضرت ندارند و اتحاد با وهابیت در این تفکر جالب توجه است.
همچنین بسیاری از درباریان شاه از پیروان این فرقه بوده اند همچون سپهبد مقدم و ارتشبد نصیری روسای ساواک و اسد الله علم و.... همچنین این فرقه اعتقاد به عشریه دارند و این عشریه ظالمانه از کل مال محاسبه می شود نه از منافع سالیانه !! فلذا در نتیجه از خمس از منافع سالیانه که دستور صریح قرآن است، بسیار بیشتر است.
این گروه هیچ وقت دعا برای فرج نمی کنند و به نوعی اعتقاد به امامت رئیس فرقه خود دارند. برخی کارهای خارق العاده سران این گروه با آموزش هیپنوتیزم، مرتاضی و... است که عقلا دلالتی بر حقانیت افکار و عقائد انجام دهنده آن ندارند.