به گزارش خبرگزاری «حوزه»، گرچه در سال های اخیر، مدیران و برنامه سازان رسانه ملی تلاش قابل توجهی داشته اند برای این که ویژه برنامه ها و به خصوص سریال های مناسبی برای ایام تعطیلات نوروزی تولید و پخش کنند، اما متاسفانه به دلایلی تلاش آن ها به سرانجام مطلوب نرسیده و نتیجه آن بعضاً تولید برخی سریال هایی شده که به نظر می رسد بیشتر خاصیت آنتن پُرکنی برای صدا و سیما را داشته اند تا سریال هایی پرمحتوا و در عین حال جذاب که حداقل استانداردهای سریال سازی را در آن ها بتوان یافت.
به عنوان مثال می توان به سریال "تعطیلات رویایی" به کارگردانی علیرضا امینی و تهیهکنندگی مجید اوجی اشاره کرد که در ایام نوروز امسال از شبکه دو سیما به روی آنتن رفت.
این سریال روایتگر داستان دو برادر به نامهای رحیم و رستم است که ساکن شیراز هستند. برادر کوچکتر که وضع مالی بهتری دارد سال پیش برای تعطیلات عید خانواده برادر دیگر را که یک معلم بازنشسته است به ترکیه دعوت کرده و برادر بزرگتر در صدد جبران است و میخواهد امسال خانواده برادرش را با هزینه خود به کیش ببرد.
در این مجموعه بازیگران شاخصی چون محمدرضا شریفینیا، محمود عزیزی، افسانه بایگان، افسر اسدی، علی صادقی، لاله اسکندری، علی اوجی، خاطره حاتمی و ... به ایفای نقش پرداخته اند و تیم سازنده حتی برای جذابیت کار از رضا یزدانی ، خواننده معروف پاپ نیز دعوت به عمل آورد تا بلکه بتواند نسل جدید را مخاطب پر و پا قرص این سریال کند و حال آن که بازخوردهای سریال های نوروزی سیما و البته برخی نظرسنجی ها نشان می دهد که این سریال جزو کم اقبال ترین آثار مناسبتی این ایام بوده است.
البته این انتظار را نمی توان داشت که همه سریال های نوروزی، سریال های درجه یکی از کار در بیایند، اما به هر حال این توقع وجود دارد که حداقل شاخص های سریال سازی در آن ها رعایت شود نه این که آن قدر برخی سوژه ها و ایده های جالب در پرداخت هنری دچار کلیشه شوند که این امر باعث زدگی مخاطب گردد.
به نظر می رسد سریال "تعطیلات رویایی" با این هدف ساخته و به نمایش درآمده که مردم با تماشای این آثار از رفتن به ترکیه و به تبع آن خروج ارز از کشور و پیامدهای فرهنگی خاص آن منصرف شده و جذب نقاط داخلی برای گردشگری همچون جزیره کیش شوند؛ با این حال این هدف در بطن سریال به کلیشه ای ترین شکل ممکن دنبال می شود.
از سویی فیلمنامه دچار مشکل جدی است، به طوری هم در شخصیت پردازی لنگ می زند و هم این که اساساً قصه درست و حسابی ندارد که به واسطه آن مخاطب ، پیگیرانه سریال را تا به آخر دنبال کند.
شاید به زعم کارگردان و نویسنده، طنازی برخی بازیگران و نیز سوژه کلیشه ای دعواهای زن و شوهری و مباحث خاله زنک بازی برای گیرایی یک اثر در مدیوم تلویزیون کافی به نظر برسد و شاید هم مدیران شبکه دوم سیما نیاز چندانی ندیده اند که سریالی در قد و قواره پایتخت و یا حتی کمتر از آن تولید و به عنوان عیدی نوروز به مردم تقدیم کنند!
این مساله باعث می شود که مردم فکر کنند از آن جا که در نوروز امسال سریال موفق پایتخت پخش میشود ، لذا سایر شبکهها چنانچه سریال متوسط و ضعیفی تولید کردند نیز خیلی مهم نیست و حال آن که اصل رقابت سالم و فعال می طلبد که ما شاهد چند سریال خوب و متوسط به بالا از سیما در این ایام خاص باشیم.
۳۱۳/۸