کاظم معصومی، کارگردان سینما در گفتوگو با خبرگزاری «حوزه» با بیان اینکه سینمای دینی و دفاع مقدسی نیازمند یک فکر و اندیشه تازه است، اظهار کرد: در سالهای آغازین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به خوبی شاهد بودیم که فیلمهای دینی و دفاع مقدسی جز پر فروشترین فیلمهای سینما بود، چون موضوعاتی که در این دست تولیدات مطرح میشد به شدت برای مردم تازگی داشت، اما به مرور زمان هر اندازه که زمان پیش رفت شاهد اتفاقات خاصی در سینما نبودیم، بلکه به نوعی کارهای قبلی تکرار شد، برای همین هم فیلمهای مورد نظر دیگر آنگونه که باید در گیشه با استقبال مواجه نمیشدند.
وی افزود: البته اندک آثاری نیز ساخته شد که به دلیل برخی از نگرشهایی نادرست فرصت خودنمایی آن قبیل کارها از سینمای ایران گرفته شد. برای مثال فیلم خودم «طبل بزرگ زیر پای چپ» را مثال میزنم این فیلم به نوعی نقدی به جنگ داشت، اما مسئولان وقت تصور کردند که فیلم در نقد دفاع مقدس است، درصورتیکه به هیچ وجه چنین امری مد نظر نبود، چون من هم به عنوان یک ایرانی عزت و آرامش خودم را مدیون دفاع مقدس میدانم، اما باید مرزی بین فیلم جنگی و دفاع مقدسی وجود داشته باشد تا فیلمسازان بتواند اگر نقدی به جنگ دارد، مطرح کند.
این کارگردان گفت: از این دست محدودیتها بسیار موجود است. دلیل این اتفاق نیز در یک امر از دیدگاه من متبلور میشود. آنهم اینکه سینمای دینی یا دفاع مقدس متولی مشخصی ندارد، برای همین هر فرد یا گروهی خود را محق میداند، پیرامون آن اظهار نظر کند. در چنین شرایطی دیگر امکان رشد فیلمهای جدید و نو مهیا نیست، چون کارگردان نمیداند باید کار خود را به تایید چه فرد یا گروهی برساند، پس ناخودآگاه به سراغ موضوعاتی تکراری و امتحان پس داده میرود تا بدون مشکل کاری بیحاشیه تولید کند.
این کارگردان در بخش دیگری از سخنانش درباره کارهای تلویزیونی خود نیز چنین اظهار نظر کرد: من سریالهای بسیاری برای تلویزیون کارگردانی کردهام که آخرین آن نیز «روزهای بیقراری» بود. در این کار تمام سعی و تلاش من این بود که خانواده و سبک زندگی ایرانی را تبلیغ کنم. این موضوع نیز به هیچ وجه به سفارشی که به من داده میشود مربوط نیست، بلکه امریست که از دغدغههای ذهنی من نشئت میگیرد. برای مثال یکی از دلمشغولیهای خود را مطرح میکنم. در سریالهای آمریکایی که در جامعه امروز ما رایج شده، به راحتی فرهنگ غربی تبلیغ میشود، برای همین، من به عنوان فیلمساز، موظف هستم کاری را جلوی دوربین ببرم که به نوعی فرهنگ ایرانی – اسلامی در آن ویژگی شاخص و بارز باشد.
وی تاکید کرد: جالب است بدانید که فرهنگی ایرانی اسلامی به اندازهای جذاب است که اگر به درستی به آن پرداخته شود در خارج از کشور نیز مخاطب خواهد داشت، چون بر پایه اخلاقیات شکل گرفته، البته این نگرش زمانی محقق خواهد شد که سخت افزار لازم نیز در اختیار سازنده قرار گرفته باشد. موضوع دیگری که در همین رابطه باید به آن اشاره کنم به بحث گرایشات دینی در سریالهای نمایشی مربوط میشود. ما در کارهای خود بیش از هر چیز باید به روی مسئله وحدت میان مسلمانان توجه داشته باشیم، چون دشمن قسم خورده این نظام منتظر هستند تا از کوچکترین کار ما بزرگترین ایراد را بسازند، برای همین اگر میخواهیم یک کار اعتقادی بسازیم حتماً به روی مفهوم وحدت توجه ویژه داشته باشیم.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان سینما را از تحریف در حوزه آثار دینی دور نگه داشت؟ گفت: ممکن است برخی مواقع نواندیشی در حوزه موضوعات دینی باعث تحریفاتی شود که به نوعی جامعه از بابت آن آسیب ببیند. برای همین انتظار میرود، نهادهای مذهبی در امر هنر بیشتر ورود کنند. به ویژه مراکزی چون حوزه علمیه به عنوان متولی امور دینی میتوانند با کمکهای فکری خود به سینماگران شرایط تولید را در حوزه آثار مربوطه به شکلی خوبی مهیا کنند. این اتفاق نیز خوشبختانه در سالهای اخیر تا حد زیادی روی داده، اما باورم این است که هنوز برای رسیدن به نقطه آرمانی زمان بسیاری میباید طی کرد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود ارزیابی خود را از سینما در سالی که گذشت چنین عنوان کرد: سینمای ایران در سالی که گذشت به لحاظ تولید و اکران در حوزه موضوعات دینی و ارزشی سال موفق را پشت سر گذاشت، البته این موفقیت در مقایسه با سالهای گذشته است. برای همین نباید باید تلاش کرد که کارهای بیشتر و بهتری در این حوزه ساخته شود تا باز هم آثاری نظیر «تنگه ابوقریب» در سینمای ایران تولید شود. در همین رابطه ذکر این نکته را ضروری میدانم که فیلمهای ارزشی را نباید تنها به عده ای خاص محدود کرد، چون اندیشههای جدید، ضامن خلق کارهای نو و خوش ساخت خواهد بود.