به گزارش خبرگزاری «حوزه»، هیأت تحريريه بنياد نهج البلاغه در قالب کتاب «پندهاى كوتاه از نهج البلاغه» به جمع آوری بخشى از كلمات و جملات این کتاب ارزشمند و ارائه شرح مختصری از آن پرداخته که در شماره های گوناگون تقدیم حضور علاقمندان می گردد.
* زندگى دنيوى دليل زندگى اخروى
عجبت لمن أنكر النشاه الاخرى و هويرى النشاه الاولى
* ترجمه
در شگفتم از كسي كه زندگى اين دنيا را مى بيند، و باز زندگى دنياى ديگر (آخرت) را قبول ندارد.
* شرح
كسيكه با درك و دانائى، در زندگى اين دنيا نظر كند، سراسر دنيا را، پر از نشانههايى خواهد ديد كه از قدرت آفرينش خداوند حكايت مىكنند و كسيكه قدرت آفرينش خداوند را با عقل و بينش بررسى كند، هرگز مسئله آخرت و زندگى پس از مرگ را انكار نخواهد كرد.
اگر ما، با دقت و شعور و انصاف، به دنياى خود نگاه كنيم، به روشنى مى بينيم كه انسان و حيوان و گياه و بالاخره تمام موجودات زنده اين دنيا، از ((نيستى)) به وجود آمدهاند. پس خداوند كه قادر بوده است اين زندگى و اين همه موجودات زنده را، از((نيستى)) به ((هستى)) بياورد، باز هم قدرت آن را خواهد داشت كه پس از مرگ و نابودى اين موجودات، يكبار ديگر آنها را زنده كند.
اگر در زندگى انسان دقت كنيم، از يك نظر خواهيم ديد كه خداوند در همين دنيا هم ريشه و اصل زندگى انسانها را دل خاك قرار داده، و در وقت لزوم، افراد بشر را، از خاك به وجود آورده است.
ابتدا، ريشه زندگى و اصل وجود ما، در دل همين خاكهاى بيابانى پنهان بوده است. از دل اين خاكها، گندم و برنج و سبزى و ميوه و ديگر گياهان خوردنى و روئيدهاند. قسمتى از اين روئيدنيها را پدر و مادر ما خوردهاند. قسمت ديگرى را نيز حيوانات خوردهاند، تا زنده بمانند و بزرگ شوند و به صورت غذاى انسان در آيند. يعنى پدر و مادر ما، وقتى گوشت حيوانات را نيز خوردهاند، در حقيقت، از غذايى استفاده كرده اند كه اصل آن باز هم از خاك بوده است. به اين ترتيب، پدر و مادر ما، با خوردن خوراكى هايى، كه در هر حال، از زمين بدست مىآيد، به زندگى خود ادامه داده اند و بزرگ شده اند بعد، وجود ما همچون يك ياخته در پشت و شكم آنها پيدا شده است آنگاه ما شروع به رشد كردهايم، صاحب دست و پا و چشم و گوش و مغز و ساير اعضاء بدن شدهايم سرانجام، به صورت يك انسان كامل، از شكم مادر، به اين جهان قدم گذاشتهايم. تمام اين مراحل، از وقتى كه ذرات هستى ما، در دل خاكها بوده، تا وقتى كه اين ذرات به وجود پدر و مادر منتقل شده و سپس به صورت انسان در آمده است، با قدرت آفرينش خداوند طى شده است.
پس مى بينيم كه خداوند، قبلا يكبار قدرت خود را در همين دنيا نشان داده و ما را، از خاك به خود آورده است. به اين ترتيب، خدايى كه چنين قدرتى دارد، يكبار ديگر هم، قادر به انجام اين كار خواهد بود. يعنى، وقتى ما بميريم و به مشتى خاك مبدل شويم، دوباره، در روز قيامت، خداوند ما را، از دل خاكها بيرون مىآورد، و به ما (( هستى)) و زندگى مىدهد، تا براى رسيدگى به حساب كارهايمان، در صف محشر آماده شويم.