شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ |۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 23, 2024
محمدرضایی

حوزه/ استاد فلسفه دین دانشگاه تهران با بیان این که روشنفکران غربی می خواهند تا دین را از صحنه اجتماع خارج کنند تا بی خاصیت شود، گفت: از آنجا که قرآن می گوید دین مایه حیات شماست، امروز آنان این حیات را هدف گرفته اند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از مشهد، دکتر محمد محمدرضایی، استاد فلسفه دین دانشگاه تهران، در نشست دین پژوهی در عصر معاصر، در مدرسه علمیه عالی نواب مشهد با بیان این که امروز برخی متفکرین چنین می گویند که زبان قرآن زبان رمز است و خداوند متعال آنچه را که بیان کرده مبتنی بر رمز بوده و اساس آن واقعیت ندارد، گفت: با این نگاه، متون دینی به عنوان نمادهای رمزی فهم می شود که اساس آن واقعیت ندارد، بلکه هر یک از عناصر آن بیانگر مجموعه رمزهایی از یک واقعه است.

وی با بیان این که از سوی دیگر مسلمات دانش هرمونوتیک نیز چنین می گوید که در حوزه دین هیچ چیز قطعی نیست و عنصر یقینی در دین وجود دارد که این نگاه سبب می شود تا هرکس تفسیری از دین را بیاورد، تصریح کرد: اگر با این منظر به حوزه دین بنگرید آنگاه گروه های مختلف تفاسیر متفاوت از دین و یا فرق انحرافی را مطرح می کنند و مبارزه انبیا نیز لغو می شود.

نگاه رمزی به قرآن جنبه هدایتگری و بلاغ مبین بودن آن را زیر سوال می برد

پژوهشگر حوزه فقه و کلام با بیان این که قرآن بر خلاف نظر بسیاری از روشنفکران که می گویند کلام قرآن رمزی بوده و در آن واقعیتی به کارنرفته، این چنین می گوید که اینان قصه های حق هستند، ابراز کرد: قرآن همه اش جنبه هدایتگری دارد، اما اگر با نگاه رمزی به آن بنگرید، آن گاه این جنبه هدایتگری و با بلاغ مبین بودن آن زیر سؤال می رود.

دکتر محمدرضایی با بیان این که مبنایی که امروز رائج شده مبنای تجربه دینی است، خاطر نشان کرد: آن زمان مشکلی طرح شد و آن این بود که می گفتند مرجعیت کتاب مقدس با مبانی علمی سازگاری ندارد و آموزه های اساسی دین نیز به این صورت اثبات عقلانی نمی شود  که یک متکلم پروتستان و فیلسوف راه حلی پیدا کرد و چنین گفت که اعتقاد در ایمان داشتن این نیست که شما به کتاب مقدس ایمان داشته باشید بلکه اصل و اساس دین مواجهه انسان با خدا و احساس وابستگی به امر نامتنهای است.

استاد فلسفه دانشگاه تهران با بیان این که نظریه بعدی چنین می گوید که انسان هایی که مواجه با خداوند می شود دارای ساختارهای روحی و روانی متفاوت بوده و هر یک کلام الهی را طوری تفسیر می کنند، گفت: در این رابطه ملاک اساسی، دینداری شما و رابطه شما با خداوند متعال است که هر کس بر اساس نوع تفسیر خود رابطه متفاوتی با خداوند دارد.

وی در ادامه ضمن اشاره به مسائل تجربه حسی و تجربه دینی، با بیان این که تجربه حسی مواجهه انسان با امور و تجربه دینی مواجهه انسان با خداوند است، خاطر نشان کرد: در حقیقت بر اساس این نظر تجربه دین اصل و اساس دینداری است که انسان را نجات می دهد و می تواند به اصل و اساس دین نیز اصالتی ببخشد که در زمینه این اصالت نیز نویسندگان بسیاری بحث کرده اند.

دکتر محمدرضایی با بیان این که حال اگر واقعا تجربه دینی ملاک و اساس دینداری باشد باید گفت که ما ملاکی نداریم و همه جنبه های دینی درست هستند که این گونه بت پرستی نیز درست است و رسالت انبیا نیز لغو شمرده می شود، بیان کرد: اگر تجربه های دینی به میدان بیاید، آن زمان دیگر عملاً قرآن به عنوان هنجار، معیار و ملاک امت ها کنار می رود.

هدف روشنفکران غربی خروج دین از صحنه اجتماع است

استاد فلسفه دین دانشگاه تهران با بیان این که هدف از طرح مساله تجربه دینی، آن است که روشنفکران غربی می خواهند تا دین را از صحنه اجتماع خارج کرده و رابطه آن را با اجتماع قطع کنند تا بی خاصیت شود، گفت: از آنجا که قرآن می گوید دین مایه حیات شماست، امروز آنان این حیات را هدف گرفته و می خواهند حیات انسان از بین برود، چراکه با این نگاه اگر تجربه دینی ملاک باشد، هرکس تجربه ای دارد و این مساله را به عنوان مبنای پلورالیزم دینی قرار داده اند.

مساله معرفت های تکاملی و تحولی

وی با بیان این که در سال 1858 کشیشی متولد شد که با ارائه نظریه ای چنین گفت که دین و معرفت دینی امری متضاد هم بوده و دین شریعت امت است که عملا تحولی نمی پذیرد، بیان کرد: عده دیگر چنین گفتند که معرفت دینی نوعی معرفت بشری است که در حال تحول بوده و این تحول نیز قطعا تکاملی است و معرفت دینی نیز معرفت معنا پذیر در ارتباط با سایر معارف است که این نظریه تکاملی مشکلاتی ایجاد کرد، چراکه اگر با این نگاه به قضیه می نگریستند این طور باید تصور می شود که اگر چیزی در دنیا تغییر کند، مثلا اطلاعات جامعی به آنان افزوده شود، آن گاه کل اطلاعات و به عبارت بهتر معرفتشان تغییر می کند.

دکتر محمدرضایی با بیان این که امروز هنوز بر سر این معرفت های تکاملی و تحولی بحث صورت می گیرد، گفت: باید بدانید که معرفت تغییر پیدا نمی کند و تحول به آن معنای مدنظر که تغییری اساسی در معرفت ایجاد شود، در علوم امکان ندارد.

الحاد و عدم اعتقاد به دین و خداوند، ریشه در کودکی افراد دارد

استاد فلسفه دین دانشگاه تهران با بیان این که الحاد عدم اعتقاد به وجود دین و خداوند است که عوامل مختلفی می تواند آن را ایجاد کند، بیان کرد: قبل انقلاب عده ای از جوانان کمونیست می شدند، پژوهش هایی در این زمینه صورت گرفته بود که نشان می داد نیمی از کسانی که ملحد شدند یا تجربه کودکی ناشادی داشتند، یعنی یکی از والدین خود را از دست داده بودند، یا با آنان برخورد درستی نشده بود، یا پدران بداخلاقی داشتند و یا پدرانشان افرادی مستبد بودند.

وی با بیان این که این افراد ملحد در طول سال های کودکی با افکار خودکشی دست و پنجه نرم می کنند، اظهار کرد: در مجموع نوعی خلاء عاطفی در زندگی دینی آنان ایجاد شده بود؛ باید بدانید امروز مساله دینداری و عدم دینداری یک مساله پیچیده است که باید ریشه های آن را از همان اثنای کودکی فرد نگاه کرد همانطور که سردمداران الحاد در کودکی مورد تجاوز قرار گرفته اند.

هدف ملحدین، انسان محوری به جای خدامحوری است

دکتر محمدرضایی با بیان این که فساد رفتار تاثیرگذار در زندگی آنان بوده و به سبب بحران هویت به وجود آمده، رسانه ها و شبکه های مجازی تلاش دارند انسان را به جای خدا بنشانند، افزود: در حقیقت الحاد برنامه های مختلفی را به سه محور خشونت، سکس و افیون در فضای مجازی تزریق می کنند و کودکانی که رسانه های آنان را دنبال می کنند در آینده افراد پرخاشگری می شوند چراکه تحت تاثیر جوی قرار گرفته اند که می خواهد تا از خدامحوری به سمت انسان محوری چرخش کند.

استاد فلسفه دین دانشگاه تهران با بیان این که باید سلسله بحث های رایج در حوزه عقاید و کلام طرح شده و مسائل روانشناختی و جامعه شناختی آن نیز مورد تبادل نظر قرار بگیرد، ابراز کرد: امروز جوانان در اختیار شماست و ضمن استفاده از این ظرفیت، نگذارید تا آن خدایگان الحاد و رسانه های ملحدین جریان را طوری هدایت کنند که برای کشور خطرساز باشد.  

انتهای پیام ۳۱۳/۴۹

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha