به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام والمسلمین شیخ شفیق الجرادی عضو شورای مرکزی حزبالله و رئیس مرکز پژوهشهای دینی و فلسفی لبنان، امروز در نشست هماندیشی بررسی دیدگاههای موافقان و مخالفان اسلامی سازی علوم انسانی در مجامع علمی عربی و ایرانی که در تالار اندیشه اداره کل پژوهشهای اسلامی رسانه در قم برگزار شد بیان داشت: تبلیغاتی در رسانهها برای مسائل همچون موسیقیهای اسلامی صورت میگیرد و وقتیکه به این موسیقیها مراجعه میکنیم متوجه میشویم که فقط نام اسلامی دارند و هیئت ظاهری آنها غیر اسلامی است.
وی تصریح کرد: من میترسم که در مسئله اسلامی سازی علوم نیز همین اتفاق بیفتد و محتوا تغییری پیدا نکند و به همین سبب معتقدم، نباید برای به نتیجه رسیدن در این مسئله عجله کنیم و باید با برنامهای عمیق مقدمات این راه را فراهم کنیم.
رئیس مرکز پژوهشهای دینی و فلسفی لبنان ابراز داشت: اسلامی سازی علوم فقط مخصوص 40 سال اخیر نیست؛ بلکه این مسئله زمانی که حکومتهای اسلامی بزرگ از میان رفت و فرهنگ غربی وارد جوامع اسلامی شد شکل گرفت و مسلمانان وارد یک مرحلهای جدید شده و در مسیر اسلامی سازی علوم قرار گرفتند.
وی ادامه داد: مسلمانان در ظاهر به دو مسئله مشغول شدند، نخست چرا جهان اسلام دچار انحطاط شد، دوم اینکه ما چطور میتوانیم با حفظ هویت اسلامی خود وارد دوره مدرنیته شویم، در اینجا هم اشخاص و اندیشههای متفاوتی بروز و ظهور پیدا کردند.
حجت الاسلام والمسلمین شفیق الجرادی با اشاره به دو تحول در عرصه تحول علوم انسانی در حوزه علمیه نجف مطرح کرد: در محدوده بخش شیعی جهان عرب من دو مثال را بیان میکنم، نخست آیتالله سید محمدباقر صدر در حوزه فلسفه و اقتصاد موفق شد طرح اقتصاد ما و فلسفه ما ارائه دهد و بنا داشت که جامعهشناسی ما را مطرح کند که به شهادت رسید، دوم مرحوم سید محمدرضا مظفر و همدورهایهای ایشان بود که تصمیم گرفتند دانشگاه اسلامی را در این راستا تأسیس کنند که در این مورد موفق عمل کرده اند که البته این دو تفکر را کسی ادامه نداد.
وی ادامه داد: لازم است ما نسبت به این طرح و مسائلی که شهید صدر مطرح کردند نگاهی انتقادی داشته باشیم، مرحوم محمدرضا مظفر و همراهان ایشان معتقد بودند که باید از راه آموزش و تصحیح روشهای آموزش صورت بگیرد، آنها با شیوه آموزشی سکولار مخالف بودند و ما باید به مسئله توجه داشته باشیم.
رئیس مرکز پژوهشهای دینی و فلسفی لبنان خاطرنشان کرد: عدهای از دانشجویان اهل سنت مقیم کانادا در سال 1360 شمسی هماندیشی برگزار کردند و تصمیم بر این شد که مرکز اندیشه اسلامی تأسیس شود، یک سال بعد نتایج این هماندیشی با عنوان اسلامی سازی دانش به قلم اسماعیل فاروق، چهار بعد کتاب اسلامی سازی علوم از سوی اسماعیل فاروق نوشته شد و اندیشه اسلامی سازی علوم با برنامه دانشجویان کانادایی ایجاد شد.
وی گفت: نخستین هدف این دانشجویان اسلامی سازی علوم بدون تأثیرپذیری از شیوه غرب بود و هدف دوم آنها تأسیس دانشگاههای بر همین مبنا بود که اولین دانشگاه در مالزی شکل گرفت، یکی از افراد صد میلیون دلار برای تأسیس این دانشگاه وقف کرد و به همین منوال ادامه داد، در این دانشگاه با شیوه اسلامی بودن دانش فعالیت کردند و سهگام برداشته شد، نخست بررسی شیوههای غربی در چهارچوب علوم انسانی اسلامی و تجربی، دوم بررسی میراث گذشتگان با روشهای غربی بدین معنا که علوم انسانی با جدیدترین فنّاوریها میراث اسلامی موردبررسی قرار بگیرد، سوم گامهای قبلی بهصورت عملی و با اسلامی سازی ارائه دهند.
حجت الاسلام والمسلمین شفیق الجرادی گفت: ویژگی بارز این مجموعه سه مسئله بود؛ نخست از فلسفه آگاهی نداشتند، دوم گرایش اشعری داشتند در فهم مسائل، سوم مؤثر از غرب بودند و نکتهای که ایرانیان باید در این حوزه به آن توجه داشته باشند این است که در جهان عرب بیشتر گرایش به علوم انسانی وجود دارد نه علوم فلسفی.
وی اذعان داشت: ابوالقاسم حاج حمد در این مجموعه ظهور پیدا کرد و کتابی تألیف کرد با عنوان «جهانیسازی دوم در اسلام» و او در این کتاب مطرح کرد که ما منحصراً باید از قرآن علوم جدید را استخراجکنیم و از صوفیه الهام گرفته بود.
رئیس مرکز پژوهشهای دینی و فلسفی لبنان تبیین کرد: این مجموعه بعد از مدتی برنامهریزی و طرحهایشان ضعیف شد و متوسل به دو طرح جدید شدند نخست مقاصد الشریعة که تبدیل شد به بخشهای اسلامی سازی علوم، دوم این گروه پناه بردند به دکتر عبدالوهاب المسیری که نظریهای تحیز را دنبال میکردند و این مجموعه مورد انتقال قرار گرفت و مهمترین شخصیت درون اسلامی که این گروه را نقد کرد شهید محمدرضا سعید البوطی بود که در دمشق در انفجاری به شهادت رسید و معتقد بود که ما نمیتوانیم یک روش جدید بسازیم و کار این گروه برای اوقات فراغت خوب است به خاطر اینکه روشها را گذشتگان وضع کردهاند و این شیوه در علوم اسلامی وجود دارد.
وی تصریح کرد: اسلامی سازی علوم از جهان عرب شروع شد و امروز در ایران نیز مشاهده میشود، و دو مجموعهای که مقابل این اندیشه مقابله کردند عربستان سعودی و امارات متحده عرب بود، سعودیها بهواسطه فشار سلفیها و امارتیها که باهوشتر هستند در دو خط در حال فعالیت هستند، مؤسساتی در امارات وجود دارد که بر روی اسلامی سیاسی صوفی کار میکنند و مطمئناً درواقع به عدم اسلام و بی اسلامی منجر خواهد شد و موسسه بزرگی ایجاد کردند به نام مؤمنان بدون مرز، وظیفه این موسسه این است که گرایشهای مختلف سکولار را جمع کنند و از آنها بخواهند تعریفی درباره اسلام ارائه دهند.
حجت الاسلام والمسلمین شفیق الجرادی خاطرنشان کرد: تاکنون ما برای اسلامی سازی علوم کار میکردیم و امروز موسسهای ایجادشده برای سکولاریزه کردن اسلام و دو هدفدارند، نخست سکولار کردن میراث اسلام، دوم برنامهریزی برای آموزش اسلامی که خارج از سنتهای حوزههای علمیه است.
وی گفت: این پیشنهاد را مطرح میکنم، اگر فکر میکنید که جهان عرب از مسائلی که ایران درباره اسلامی سازی علوم انجام میدهد باخبر است کاملاً در اشتباه هستید، آثار خیلی اندکی از ایران ترجمهشده، ولی به گوش مؤسسات عربی نرسیده و آنکسانی که در مؤسسات همچون مؤمنان بدون مرز تحصیل میکنند کاملاً مخالف اسلامی سازی علوم هستند و معتقد هستند که این مسئله باید بین ایران و جهان بهویژه جهان عرب موردبحث و مناقشه قرار بگیرد و باید در این زمینه مؤسسات ایرانی جدی فعالیت کنند.
عضو شورای مرکزی حزبالله بیان کرد: در حوزه رسانه باید فعالیتی صورت بگیرد که مسائلی که در ایران در حوزه علوم انسانی اسلامی انجام میشود به گوش جهان عرب برسد، به این دلیل که مباحثی که در جهان مطرح میشود؛ مسائل سطحی است و حتی میتوانم ادعا کنم که در حوزه اسلامی سازی یک برنامه جدی در رسانهها وجود ندارد بهاستثنای برخی فعالیتها که در مصر صورت میگیرد.
وی افزود: من مخالف نظریه اسلامی سازی علوم نیستم، ما یک مأموریت مهم اسلامی داریم، باید دراینباره طرحی بنویسیم و نباید عجله کنیم که ما این طرح را به پایان رساندهایم، ما تلاشهای خودمان را باید متمرکز کنیم و معتقدیم که این کار یک جهاد مقدس در مقابل دشمن و خط فکری آنها است و در مقابله تلاشهای دشمن برای سکولاریزه کردن دین کردهاند بایستیم.
حجت الاسلام والمسلمین شفیق الجرادی در پایان یادآور شد: نظر شخص بنده و مرکز پژوهشهای دینی و فلسفی لبنان تدوین برنامهای چندگانه است، گام نخست بررسی آنچه در میراث اسلامی به نام احصاء العلوم همچون فارابی و کتابهای اینچنینی، است که در میراث اسلامی این طبقهبندی بر اساس چه روشی بوده و نتایجی که به دست میآوریم استفاده کنیم، گام دوم بررسی منابع اسلامی با عنوان الهیات المعرفة است و منظور ما این است که قواعد کلی و اساسی علوم باید در این فرع رعایت شود و درنهایت این نتایج را خدمت آیت الله مصباح یزدی بیاوریم و نظر ایشان را بخواهیم، گام سوم ما این است که معتقدیم باید شرایط سیاسی مناطق باید در علوم اسلامی انسانی رعایت شود و این همان کاری است که ما در لبنان و محیط اطراف لبنان اجرا میکنیم و بهتبع از تجربه ایرانی این مساله نیز استفاده خواهیم کرد.
نظر شما