به گزارش خبرگزاری «حوزه»، کتاب «دروغ» اثری از مرحوم آيت الله سيد رضا صدر است که در آن، نکاتی زیبا و قابل استفاده پیرامون موضوع دروغ آمده و «حوزه نیوز» منتخبی از این نکات را در شماره های گوناگون تقدیم علاقمندان می نماید.
* گناه كبيره
در نظر اسلام، گناهان با هم تفاوت دارند. پاره اى از گناهان، زشت تر و پليدتر و نارواتر هستند؛ اسلام اين ها را كبيره ناميده است.
اسلام كسى را شايسته پيشوايى مى داند كه عادل و درست كار باشد. عادل كسى است كه مرتكب گناه كبيره نشود.
گناهانى كه شومى آنها به اندازه گناهان كبيره نباشد، صغيره ناميده شده اند. دروغ، گناه كبيره است.
پيغمبر اسلام فرمود:
«الا اخبركم باكبر الكبائر: الاشراك بالله، و عقوق الوالدين، و قول الزور/ بزرگ ترين گناهان كبيره را به شما اعلام مى دارم: شرك به خدا، نامهربانى به پدر و مادر، سخن دروغ».
شرك به خدا يعنى در پرستش براى خدا شريك قرار دادن و خداى يگانه را دوگانه خواندن و موجودى ديگر را مانند خداى عبادت كردن و آفريننده اى ديگر به جز ذات پاك خداوند يكتا براى جهان دانستن.
نامهربانى به پدر و مادر، يعنى حقوق آنها را مراعات نكردن و مراسم اطاعت و ادب را نسبت به آنها به جاى نياوردن و نافرمان بودن.
سخن دروغ سومين گناه و از بزرگ ترين گناهان بزرگ مى باشد. قرآن اين دروغگو را رسوا كرد.
گفته شد: دين مقدس اسلام، دروغ گو را فاسق و پرده در ناميده؛ اينك گواه:
رسول خدا صلى الله عليه وآله در سال نهم هجرت، وليد را به سوى عشيره مصطلق بفرستاد تا مقدار بدهى دينى آنها را تعيين كند و زكات آنها را بگيرد و بياورد. مصطلقيان كه آگاه شدند، همگى سوار بر اسب شدند و به استقبال وليد شتافتند. وليد كه از آنان كينه اى در دل داشت، وقت را غنيمت شمرد و با شتاب به سوى رسول خدا صلى الله عليه وآله بازگشت و گزارشى دروغين داد كه عشيره بنى مصطلق از دين برگشته اند، از اين رو از دادن زكات امتناع ورزيدند و آهنگ كشتن مرا كردند.
مقصود وليد اين بود كه رسول خدا را برانگيزد تا سپاهى براى سركوبى بنى مصطلق گسيل دارد، در نتيجه انتقام خود را از آنها كشيده باشد.
پيغمبر اسلام گزارش دروغ وليد پليد را تصديق نفرمود، ولى دسته هايى از مسلمانان كه ايمانى محكم نداشتند و چندان مطيع پيغمبر نبودند، گزارش وليد را باور كردند.
اينان به رسول خدا صلى الله عليه وآله فشار مى آوردند كه براى كوبيدن عشيره مصطلق اقدام كند. در اين هنگام، قرآن نازل شد و وليد را فاسق و پرده در ناميد و او را مفتضح گردانيد:
«يا ايها الذين آمنوا ان جائكم فاسق بنبا فتبينوا ان تصيبوا قوما بجهالة فتصبحوا على ما فعلتم نادمين× واعلموا ان فيكم رسول الله لو يطيعكم فى كثير من الامر لعنتم/ اى كسانى كه ايمان آورده ايد، اگر پرده درى به شما خبرى داد، تحقيق كنيد! مبادا از روى نادانى به مردمى زيان برسانيد! و بدانيد كه رسول خدا در ميان شما مى باشد. اگر شما را در بسيارى از كارها اطاعت كند به بدبختى خواهيد افتاد».
قرآن، مسلمانان را از باور كردن گزارش وليد باز داشت و وى را فاسق و پرده در لقب داد و از بى گدار به آب زدن و بدون تحقيق اقدام كردن، بر حذر داشت.
دستور كلى كه از قرآن استفاده مى شود، آن است كه وظيفه مسلمانان در برابر خبرى كه صحتش مورد ترديد است، تحقيق و جست و جوست؛ نه بايستى آن را به زودى رد كرد و نه بايستى به زودى پذيرفتش.
قرآن به مسلمانان غافل و خودخواه اعلام داشت كه نبايد نظريات خود را بر رسول خدا تحميل كنند. مسلمان بايستى مطيع و منقاد پيغمبر اسلام باشد.