به گزارش خبرگزاری «حوزه» پاسخ به شبهات از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از شبهات قرآنی و پاسخ های آن، برگرفته از «درگاه اینترنتی مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن» خواهد پرداخت.
- سؤال
وسائل توبه در برابر خداوند متعال چيست؟
- پاسخ
توبه در لغت به معناي رجوع و برگشت است.[1] و در قرآن كريم و روايات اهل البيت نيز به همين معنا به كار رفته است و براي رسيدن به توبة واقعي ابزار و مقدماتي لازم است كه در ذيل به برخي از آنها اشارت ميرود.
- شرائط و مقدمات توبه
1- آمادگي روحي: اين موضوع از مهمترين ابزار و وسائل برگشت به سوي خدا است. و آمادگي روحي از چند راه به دست ميآيد.
الف) توجه به صفات الهي: توجه به اين نكته كه خداوند رحمان، رحيم، غفور و... است و توبه كنندگان را دوست دارد، به انسان اين اميد را ميدهد كه گناهانش مورد عفو و بخشش او قرار ميگيرد. خداوند ميفرمايد «ان الله يحب التوابين، خداوند توبه كنندگان را دوست دارد» (سوره بقره/222).
ب) توجه به فوائد و ثمرات توبه: توبه آثار و ثمرات فراواني دارد، از جمله اين كه علاوه بر بخشيده شدن خود گناهان، سيئات و بديها، تبديل به حسنات هم ميشود. چنانكه ميفرمايد: الا من تاب و آمن وعمل صالحاً فاولئك يبدل الله سيئاتهم حسنات و كان الله غفوراً رحيما، مگر كساني كه توبه كنند وايمان آورند و عمل صالح انجام دهند كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدل ميكند، و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است(فرقان/70).
2- پشيماني از كارهاي ناپسند گذشته: در اين باره حضرت علي در مقام بيان معناي استغفار (كه شش مرحله دارد) فرمودند: أولها الندم علي ما مضي، نخست پشيماني از گذشته.[2]
3- تصميم بر ترك گناه و اصلاح نفس: و اين همان توبة نصوح است كه خداوند متعال ميفرمايد: يا ايها الذين آمنوا توبوا إلي الله توبة نصوحاً، اي كسانيكه ايمان آوردهايد! بهسوي خدا توبه كنيد، توبهاي خالص(تحريم/8).
و در روايت است كه، توبة نصوح آن است كه مرد از گناه خود توبه كند و قصد كند ديگر به سوي آن نرود.[3]و نيز حضرت علي فرمودند: «الثاني العزم علي ترك العود اليه ابداً» دوم (از مراحل استغفار) تصميم بر ترك هميشگي در آينده است.[4]
4- پرداخت حقوق خداوند: اگر آن گناه مربوط به حقوق خدا باشد؛ مثل اينكه نماز، روزه يا... را به جا نياورده راه توبه به اين است كه حقوق خدا را پرداخت نمايد. اين مطلب از آيات متعددي كه دربارة توبه وارد شده استفاده ميشود، خداوند متعال ميفرمايد: إلا الذين تابوا من بعد ذلك و أصلحوا فان الله غفور رحيم، مگر كساني كه پس از آن توبه كنند و اصلاح نمايند، [و درمقام جبران گناهان گذشته برآيند؛كه توبة آنها پذيرفته خواهدشد]زيرا خداوند، آمرزنده و بخشنده است(آلعمران/89).
در مورد نماز و زكات نيز كه از حقوق خدا است، ميفرمايد: فان تابوا و اقاموا الصلاة و آتوا الزكاة فخلّوا سبيلهم، هرگاه توبه كنند، و نماز را به پا دارند، و زكات را بپردازند، آنها را رها سازيد(توبه/5).
حضرت علي در اين باره ميفرمايد: «الرابع أن يعمد إلي كل فريضة عليك ضيّعتها فتؤدّي حقها» چهارم (از معناي استغفار) اين است كه هر واجبي كه از تو فوت شده، حق آن را به جاي آوري (قضا كني)[5].
5- پرداخت حقوق مردم: اگر گناه مربوط به حقوق افراد جامعه است؛ مثل اينكه غيبت مؤمني را كرده، يا آبروي كسي را برده، يا اموال شخصي را غصب كرده، يا حقوقي و اموالي از جامعه ضايع كرده، حقوق مردم را پرداخت كند و تا حد امكان ضررهايي را كه به جامعه زده جبران نمايد. اين مطلب را ميتوان از آياتي استفاده كرد كه در آنها بعد از توبه، موضوع اصلاح آمده است. خداوند دربارة كساني كه به مردم اتهام زدهاند ميفرمايد: «الا الذين تابوا من بعد ذلك و اصلحوا... ، مگر كساني كه بعد از آن توبه كنند و جبران نمايند» (نور/5).
اصلاح در اينجا به معناي پرداخت حقوق ديگران و جبران كردن زيانهايي است كه به افراد و جامعه وارد نموده. حضرت علي نيز در اين باره ميفرمايد: «الثالث أن تؤدي إلي المخلوقين حقوقهم حتي تلقي الله أملس ليس عليك تبعة» سوم (از معناي استغفار) اين كه حقوقي را كه از مردم ضايع كردهاي به آنها بازگرداني به طوري كه هنگام ملاقات پروردگار حقي بر تو نباشد.[6]
حقوق مردم منحصر به حقوق مادي نيست؛ بهعنوان مثال: يكي از موارد حق الناس بيان حقيقت است، اگر مطلبي را كه بايد براي مردم و جامعه بيان ميكرد، بيان نكرده و بهخاطر آن، مردم در گمراهي و ضلالت گرفتار شدند، توبة آن اين است كه حقيقت را بيان كند. از اين رو خداوند دربارة كساني كه دلائل حق را كتمان نمودهاند ميفرمايد: الا الذين تابوا و أصلحواو بيّنوا فاولئك أتوب عليهم، مگر آنان كه توبه و بازگشت كردند، و [اعمال بد خود را، با اعمال نيك] اصلاح نمودند، [و آنچه را كتمان كرده بودند،آشكارساختند؛]من توبة آنان را ميپذيرم(سوره بقره/160).
در اين آية شريفه، قبول توبه مشروط به اصلاح و بيان حق نموده است. از اين رو معلوم ميشود كه توبه آنها همان بيان حق است.
6- استغفار: از آيات الهي استفاده ميشود كه استغفار مقدمة توبه است، همانطور كه خداوند ميفرمايد: فاستغفروا ثم توبوا اليه إن ربي قريب مجيب، از او آمرزش بطلبيد، سپس به سوي او باز گرديد، كه پروردگارم [به بندگان خود] نزديك، و اجابت كنندة خواستههاي آنان است(هود/61).
مقدمه بودن استغفار براي توبه، از آيات 3، 52 و90 سورة هود نيز استفاده ميشود، چرا كه توبه به معناي بازگشتن به سوي خدا و حاضر شدن در محضر حق است تا اينكه انسان خود را به صفات الهي بيارايد، و اين پس از پاك شدن از گناه در ساية استغفار است.
اسباب آمرزش در قرآن مجيد
در قرآن مجيد امور زيادي به عنوان اسباب مغفرت واز بين رفتن گناهان معرفي شده است كه به قسمتهائي از آن ذيلاً اشاره ميشود:
1- توبه: يا ايها الذين آمنوا توبوا الي الله توبة نصوحاً عسي ربكم ان يكفر عنكم سيئاتكم، اي كساني كه ايمان آوردهايد! به سوي خدا باز گرديد و توبة خالص كنيد. اميد است خداوند گناهان شما را ببخشد(تحريم/8).
2- ايمان وعمل صالح: و الذين آمنوا و عملوا الصالحات و آمنوا بما نزّل علي محمد و هو الحق من ربهم كفّر عنهم سيئاتهم، كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و نيز به آنچه بر محمد نازل شده است ايمان آوردند آياتي كه حق است و از سوي پروردگارشان ميباشد. خداوند گناهان آنها را ميبخشد(محمد/2).
3- تقوي: ان تتقوا الله يجعل لكم فرقاناً و يكفر عنكم سيئاتكم، اگر تقواي الهي پيشه كنيد، خداوند براي تشخيص حق از باطل به شما روشن بيني ميدهد، و گناهانتان را ميبخشد(انفال/29).
4- هجرت، جهاد و شهادت: فالذين هاجروا و اخرجوا من ديارهم و اوذوا في سبيلي و قاتلوا و قتلوا لاكفرن عنهم سيئاتهم، كساني كه هجرت كنند و از خانه و وطن خود رانده شوند و در راه من آزار بينند و پيكار كنند و مقتول گردند گناهانشان را ميبخشم(آلعمران/195).
5- انفاق مخفي: ان تبدوا الصدقات فنعما هي وان تخفوها و تؤتوها الفقراء فهو خير لكم و يكفر عنكم من سيئاتكم، اگر انفاقهاي خود را در راه خدا آشكار سازيد خوب است، و اگر آن را پنهان داريد و به فقرا بدهيد به سود خود شما است و از گناهانتان ميبخشد(سوره بقره/271).
6- دادن قرض الحسنه: ان تقرضوا الله قرضاً حسناً يضاعفه لكم و يغفر لكم، اگر به خداوند قرض الحسنه دهيد، آن را براي شما مضاعف ميكند و شما را ميآمرزد(تغابن/17).
7- پرهيز از گناهان كبيره كه موجب آمرزش گناهان صغيره است: ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر عنكم سيئاتكم، اگر از گناهان كبيره كه از آن نهي شدهايد اجتناب كنيد، گناهان صغيرة شما را خواهيم بخشيد(نساء/31).
به همين ترتيب درهاي مغفرت الهي از هر سو به روي بندگان باز است كه هفت در آن در بالا به استناد هفت آية قرآن ذكر شد، تا از كدامين در وارد شويم و چه خوبتر كه از هر در وارد شويم.[7]
پی نوشت ها:
[1]- قاموس قرآن، ج1، ص285.
[2]- نهج البلاغه، حكمت 417.
[3]- نور الثقلين، ج5، ص373، ح27.
[4]- نهج البلاغه، حكمت 417.
[5]- همان.
[6]- همان.
[7]- تفسير نمونه، ج20، ص12.