به گزارش خبرگزاری«حوزه»،پاسخ به شبهات از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از شبهات قرآنی و پاسخ های آن، برگرفته از «درگاه اینترنتی مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن» خواهد پرداخت.
- سؤال
آيا تأويل آيات جايز است؟
- پاسخ
در رابطه با تأويل آيات متشابه دو ديدگاه وجود دارد.
1- گروهي بر اين عقيده اند كه تأويل آيات قرآن را فقط خداوند مي داند. مهمترين دليل آنها بر اين مطلب، آية 7 سورة آل عمران ميباشد. آنها معتقدند: جملة «و ما يعلم تأويله الا الله» از مابعد خود جدا است و عبارت بعد از آن، يعني «و الراسخون في العلم» عطف بر ماقبل نيست، بلكه جملهاي مستقل ميباشد. در نتيجه معناي آيه اين است كه تأويل آيات را كسي جز خداوند نميداند.
اينان به برخي از روايات نيز تمسك جستهاند كه دلالت چنداني بر مقصود آنها ندارد.
2- بسياري بر اين باورند كه تأويل آيات قرآن را «راسخان در علم» نيز ميدانند.
اين گروه دلائل و شواهدي را براي اثبات عقيدة خويش آوردهاند كه به برخي از آنها اشارت ميرود.
الف) روايات فراواني كه در تفسير آية 7 سورة آل عمران نقل شده است تأييد ميكند، راسخان در علم، تأويل آيات قرآن را ميدانند. به عبارت ديگر: جملة «و الراسخون في العلم» را عطف بر جملة قبل دانسته كه در نتيجه معناي آيه اين خواهد بود: تأويل آيات قرآن را خداوند و راسخان در علم ميدانند. از امام صادق روايت شده است كه حضرت فرمود: ما راسخان در علم هستيم كه تأويل آن را ميبينيم[1].
ب) دليل عقلي روشن بر اينكه راسخان در علم تأويل آيات متشابه را ميدانند اين است كه قرآن به زبان مردم و براي هدايت آنان نازل گرديده است و اگر عالمان و راسخان در علم از تأويل قرآن باز بمانند و تنها خداوند متعال آن را بداند، آيات متشابه به صورت معماي لا ينحل درميآيد، در حالي كه قرآن خود به تدبر و تعقل در آياتش دستور داده است.[2]
ج) اگر علم به تأويل مختص خداوند باشد، پس پيامبر و امامان هم از آن محروم خواهند ماند؛ يعني پيامبري كه محل فرود وحي الهي است تأويل آيات آن را نميداند.[3]
د) مرحوم طبرسي ميفرمايد: هيچگاه در ميان دانشمندان اسلام و مفسران قرآن ديده نشده است كه از بحث دربارة تأويل آيهاي خودداري كنند و بگويند اين آيه از آياتي است كه جز خداوند معناي نهائي آن را نميداند، بلكه همگان دائماً براي كشف اسرار و معاني قرآن تلاش و كوشش داشتهاند.[4]
مرحوم علامه طباطبائي كه براي تأويل معناي خاصي بيان كرده است (و تأويل را حقائق واقعي، كه مستند الفاظ آيات ميباشد ميداند) و جملة «و الراسخون في العلم» را عطف بر جملة قبل «ما يعلم تأويله الا الله» نميداند، معتقد است كه تأويل آيات قرآن براي غير خداوند نيز ممكن ميباشد. او عقيده دارد كه بندگان پاك، تأويل قرآن را ميدانند چنانكه خداوند متعال ميفرمايد: «انه لقرآن كريم في كتاب مكنون لا يمسه الا المطهرون، آن قرآن كريمي است كه در كتاب محفوظي جاي دارد و جز پاكان نميتوانند بر آن دست زنند(دست يابند)» (واقعه/79).
طهارت قلب به معناي زوال پليدي از قلب و پاكي نفس در ناحية اعتقاد و اراده ميباشد و در نتيجة طهارت قلب است كه دل آدمي در معتقدات خود؛ يعني معارف حقيقي، ثابت و پابرجا ميماند و دچار شك و ترديد نميشود، و طهارت نفس در مقام اعتقاد و اراده، جز «رسوخ در علم» چيز ديگري نيست.
مطهران و پاكان از آن جهت تأويل قرآن را ميدانند كه پاكي و طهارت قلب دارند (نه بهخاطر رسوخ در علم) شاهد بر اين سخن اينكه خداوند عدهاي از اهل كتاب را نيز به رسوخ در علم توصيف نموده است (نساء/162).[5]
در هر صورت حتي به نظر علامه طباطبائي (ره) نيز تأويل آيات قرآن اختصاص به خداوند ندارد.
----------------------------
پی نوشتها:
[1]- اصول كافي، ج1، ص213
[2]- درسنامة علوم قرآني، ص468
[3]- همان
[4]- مجمع البيان،ج2،ص241
[5]- ترجمه الميزان، ج3، ص103و104