به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از تهران، استاد حاج شیخ حسین انصاریان در درس اخلاق خود با موضوع گناهان کبیره اظهار کرد: معراج یک بار اتفاق افتاده است، آن هم برای محبوبترین عبد خداوند که بالاترین خبرهای معنوی را از معراج به زمین آورد، بین عاشق و معشوق سخنان بینظیری رد و بدل شد از یک سخن طولانی، به محبوب و حبیباش فرمود: زندگی و عیش گوارا در دنیا زندگی کسی است که زندگی گوارا و پاک و توجه قلبی به من دارد و از یاد من در همه امور زندگی خسته و کِسل نمیشود.
نویسنده کتاب «تفسیر حکیم»، افزود: خداوند میفرماید؛ «کسی که از توجه قلبی و یاد من خسته شود، من را دنبال نمیکند و رها میکند و فکر میکند اگر دنبال یک زندگی دیگری رود عیش برایش مهیا میشود، ولی نمیشود». در این باره غزل پر معنایی از حافظ است که میگوید؛
ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی/ عیش بییار مهیا نشود یار کجاست
وی تصریح کرد: یقین بدارید بدون او اصلاً خوشی برای انسان نمیماند. این خوشیهایی که بیشتر مردم دنیا فکر میکنند خوشی است قرآن مجید میگوید؛ «خوشی همانند زندگی چهارپایان است اما این خوشی خاص که لذت ویژه است».
دو سند مهم حبّ و قرب الهی کدام است؟
استاد انصاریان بیان کرد: آن چیزی که برای طلوع این ذکر، مهم است، چه باید کرد؟ کتابهای زیادی را ورق زدم و بیش از ۴۵۰ صفحه کاغذ یادداشت برداری کرده و دنبال این حقیقت گشتهام که چه باید کرد که این ذکر و توجه عمیق به حق، و یاد دائم و لحاظ کردن از وجود او طلوع کند.
وی خاطرنشان کرد: در ورق زدن کتابها به این روایت رسیدم که رسول خدا(ص) میفرماید؛ «یازده گناه کبیره است و هر یک گناهش من را به زمین، مادیات و غفلت میچسباند؛ در دعای کمیل میخوانیم این گناهان سنگین، من را نشانه میگیرد و نمیگذارد حرکت کنم. بار سنگینی بر دوش من است چگونه است که این یازده گناه را که پیامبر(ص) میفرماید، باید از زندگی حذف کرد. اگر کسی عاشق ذکر و دلدادگی به او باشد حذف این یازده گناه توجه ویژه پرودگار به انسان را جلب میکند.
نویسنده کتاب «اسلام دین آسان» عنوان کرد: ترک گناهان کبیره، انسان را به جایگاهی میرساند که خداوند به او نظری ویژه خواهد داشت و زندگیاش را متحول میکند، خودش پاک مطلق است و قرآن در سوره بقره و توبه اعلام کرده است به طور یقین من عاشق پاکان هستم در سوره بقره میگوید؛ «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ»، حبّ یعنی عشق و محبت. همچنین در سوره توبه میفرماید: «رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ».
وی گفت: این دو سند مهمی است برای حب خداوند نسبت به افرادی که پاک هستند. در مقابل، اعلامِ عدم محبت کرد برای افرادی که فساد را دوست دارند «اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ» یعنی من متجاوز و ظالم را دوست ندارم و او اعلام قطعی کرد. امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه در ۳ صفحه آیهای از قرآن کریم را توضیح داده و میفرمایند؛ «مغلوب به کرم خدا نشوید و تصور نکنید که بخشش خداوند، اجازهای برای ادامه راه باطل و آلوده است، اینگونه نیست».
11 گناه کبیره از نگاه رسول اکرم(ص)
استاد انصاریان بیان کرد: پیامبر(ص) میفرماید، از این ۱۱ مورد گناه کبیره ۴ مورد مربوط به ناحیه سر است و عجیب این که هر چهار مورد مربوط به زبان بوده و شامل کسی است که ادعا کند خداوند به تنهایی نمیتواند زندگی ما را اداره کند و شریک میخواهد - البته با جملات گوناگونی که در تاریخ گفته شد که اگر بتها نباشند کار ما به سامان نمیرسد-، البته این که زبان میگوید مربوط به اعتقاد قلب است، دل منحرف است. برای چه به ما یاد دادهاند بگو «لا اله الا الله» با همه سلولهای وجودت بگو «لا حَولَ ولا قُوّةَ إلّا باللَّه العلیّ العظیم» و بگو «انّ الله علی کل شَیْءٍ قدیر» و به صورت واجب باید در هر دو رکعت نماز گفت «لا إله إلا الله وحده لا شریک له».
وی اظهار کرد: همه کارها در دست اوست و همه کار از دست او برمیآید، اول ما باید به دنبال او قدم برداریم تا بعد از آن عکسالعمل نشان دهد. اول تو بیا تا من بیایم، اینگونه نیست که بگوئی کریمام و کارهایت را درست میکنم. این حرف درست نیست، شرک یکی از چهار گناه است. دومین گناه که در دنیا بسیار رواج دارد و آن تهمت زدن به پاکان است، یعنی چیزی که خبر ندارند و برای آن دلیل و علم ندارند، آن را پخش میکنند. امام صادق(ع) میفرماید؛ «یک تهمت به پاکدامن چه زن یا مرد از همه کوههای سر به فلک کشیده سنگینتر است»، ما که این سنگینی را حس نمیکنیم که با این بارِ سنگین چگونه میشود حرکت کرد.
استاد حوزه با اشاره به سومین گناه، بیان داشت: سوم، سوگند دروغ است. اینها هر یک تفسیری دارد و عکسالعملهای قیامتی سنگینی به همراه دارد، برای اینکه به خاطر خانواده برای پایمال کردن حقی گواهی دروغ بدهد. چهارمین گناه کبیره برای ناحیه شکم است. خوردن ربا، یکی از آن است. یکی از مسائلی که در قرآن کریم مورد حمله است؛ «رباست». خداوند در سوره بقره و آل عمران درباره آن سخن گفته است، در جامعة الحدیث شیعه ۵۰ جلدی و روایتهای زیادی از آیت الله العظمی بروجردی(ره) است -ایشان شخصیت کمی نبوده است و کتبی با ارزش دارد- ایشان میگویند؛ «پیامبر(ص) به علی(ع) گفت، خوردن یک درهم ربا گناهش مساوی با بیست زنای با محرم است».
وی ادامه داد: خوردن مشروبات الکلی نیز گناه کبیره است. فردی از امام صادق(ع) پرسید اگر بخواهیم گناه کبیره را بشناسیم چیست؟ حضرت فرمود؛ «گناهی که خداوند در قرآن کریم وعده آتش داده است، گناه خوردن مال یتیم»، این ظلم سنگینی است. گناه هشتم، گناه «فرار از جنگ در میدان حق» است، گناه نهم گناه «دست داشتن در کشتن بیگناهان» است، گناه دهم «غریزه جنسی و زناست» همان گناه فاحشی است که در سوره فرقان سه گناه مطرح شده و به نام کبیره آمده که یکی زناست، کسی که اهل زنا باشد حتماً وارد آتش جهنم میشود.
این مفسر قرآن کریم گفت: گناه یازدهم که عذاب آن فراگیر است گناه «سوزاندن دل پدر و مادر و رویگردانی از خواستههای مثبت آنهاست». حتی اگر والدین کافر باشند نباید از دستورات حق آنها رویگردانی کرد. قرآن در سوره لقمان میگوید؛ «اگر پدر و مادر هر دو فشار آوردند و اوقات تو را تلخ کردند و ناراحت کردند که از توحید من رو برگردانی و مشرک شوی قبول نکن و گوش به حرفشان نده و پدر و مادر بتپرست و مشرک فشار آورد همعقیده آنها نشو ولی تا هر دو زنده هستند به صورت پسنیده با آنها زندگی کن و به آنها اخم نکن.
وی تصریح کرد: اگر این ۱۱ گناه را از وجودم پاک کنم واقعاً دلم متوجه حضور او میشود، دل میتواند با خدا یکی شود. وجود مقدس او در قرآن خبر داده است که چه دلی را از ما میخرد، «یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ»، یک دل پاک میخواهم البته دل پاک و خدایی باشد، همه اعضا و جوارح پاک میشود. دل وقتی پاک شد، نور نظر کریمانه او متوجه انسان میشود. یک مسأله ظاهری چه تحولی در انسان ایجاد میکند.
استاد انصاریان بیان کرد: حاکمی به شکار رفته بود عادت داشت ۱۰۰۰ دینار طلا با خود میبرد به گمان خود مبادا مستحقی را ببیند و نتواند کمک کند -اگر ما نیز مستحقی سر راهمان قرار بگیرد او را ناامید نکنیم- این اخلاق خوبی است. اگر خواهندهای را استطاعت داریم ناامید نکنیم. حاکم به بیابانی رفت که باران آمده بود و پیرمردی با بار خار روی مرکب در گِل و لای گیر افتاده بود، حاکم رسید و او را کمک کرد و الاغ را نجات داد و وقتی داشت میرفت حاکم او را صدا زد و با دستمالی که روی سرش بسته بود هزار دینار به وی بخشید.
وی عنوان کرد: دو سه روز گذشت و پیرمرد توانست اسب و خانه بزرگ و اسباب زندگی بخرد، روستائیان گفتند؛ چگونه این طور زندگیات تغییر کرد و علت را جویا شدند، پیرمرد گفت، از نظر یک کریم بود به من نگاه کرد، مرکب و خانه و زندگیام تغییر کرد، پس خداوند اگر بخواهد یک نظر کند، چقدر متحول میشویم، اگر قدمی برداریم و دل پاکی داشته باشیم خداوند از این نظرها بیشمار دارد.
نویسنده کتاب «راه و رسم بندگی» خاطرنشان کرد: خداوند در صبح روز عاشورا دید در این سی هزار نفر یک نفر لیاقت دارد و به او گوشه چشمی نظر کرد، وی به پسرش گفت من را به سمت خیمههای امام حسین(ع) ببر، پسرش گفت مگر تو حسین را دست این گرگها ندادی؟ آیا حسین تو را قبول میکند؟ گفت پسرم تو حسین را نمیشناسی این یک نظر کریمانه اوست؛ این یک نظر چه کار کرد. این نظر که به انسان بیفتد دل میشود قلب سلیم و بینایی عجیب باطنی پیدا میکند.
وی گفت: روزی عیسی ابنمریم(ع) به پروردگار گفت؛ «خدایا من دوست دارم یکی از محبّین و رفیق ویژهات را ببینم. خطاب رسید نشانی میدهم او را میبینید. مسیح به راه افتاد و به نشانی رسید، دید خانمی دو ساق پا و دو دست و دو چشم ندارد و اینگونه مادرزادی بود. دل اگر دل الهی باشد میگوید این بیچشمی و بیدستی چشمی مهم نیست، من مملوک او هستم، اگر دوست داشته باشد اینگونه خلق کند؛ اینها به دلیل توجه به خداست وگرنه اگر دل صاف نباشد هزار جور از پرورگار هستی گله میکند.
استاد انصاریان عنوان کرد: عیسی(ع) رسید و سلام کرد، پیرزن گفت سلام بر تو ای روح خدا، عیسی(ع) تعجب کرد که فردی نابینا او را دید؛ نابینا با چشم خدا میبیند، وجودت را از خدا پر کن خیلی چیزها پیدا میکنی. عیسی(ع) گفت تو که چشم نداری! من را از کجا دیدی؟ گفت: او که نشانی مرا داد، گفت نزد من می آیی. این ذکر و یاد و لحاظ کردن خدا، تو را خدایی میکند، اولیای الهی را برای عیادت تو میفرستد.
وی بیان کرد: مسیح(ع) به این خانم گفت، حال شما چگونه است؟ پیرزن گفت: در سه حالم؛ قلبم، قلب ذاکر است و ذکر میگوید و توجه عمیقی به صاحب این عالم دارم، قلب ذاکر و زبان شاکر دارم همه اوقات برای همه چیز به خداوند میگویم تو را شکر میکنم دست نداشتن و پا نداشتن عیب نیست قلب خراب و دین نداشتن عیب است، همچنین زن گفت سومین نعمت؛ بدن صابر دارم، محبوب من را اینگونه خواسته و حتماً من را اینگونه زیبا میبیند.
وی افزود: در آیه شریفه میخوانیم؛ «فی الدنیا والآخرت» در این دنیا در عالم رؤیا با شما در ارتباطیم و تماس میگیرم. حدود ۳۰ سال قبل یک روز صبح من نیّت واقعی کردم به تمام منبرهایم خاتمه بدهم، گفتم به قم بروم و تا آخر عمر درس بخوانم و این نیّت قطعی من بود -ده سال بود- مرحوم آیت الله العظمی میلانی(ره) که از علمای کم نظیر اهلبیت(ع) بود، همان شبی که صبح نیّت کردم مانع از این کار شد.
اهمّیت تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها
این مفسر قرآن کریم خاطرنشان کرد: ایشان زمان حیاتش به من محبت داشت هر وقت به مشهد میرفتم به دیدار ایشان نیز میرفتم، آدم بزرگی بود. ماه رجب و زمستان بود به مشهد رفتم، در یکی از شبستانهای گوهرشاد نماز میخواند، نماز مغرب را به ایشان اقتدا کردم، سفر قبل آنقدر به من محبت کرد که خجالت زده شدم و گفتم این سفر نزد ایشان نمیروم. نماز دو رکعتی من تمام شد، داشتم تسبیحات را میخواندم، از بین جمعیت رد میشد دیدم کسی خم شد، آیت الله میلانی بود، فرمود: این سفر هم نزد من بیا. گفتم دل اولیای الهی چه خبر است و چگونه دل ما را میخوانند.
وی عنوان کرد: ایشان به من گفت امام هشتم(ع) نظرش به مسافر با مقیم فرق میکند ما مقیم هستیم شما مسافرید نگاهی که به مسافر دارد به ما ندارد این را گفت و فرمود از نزد من کجا میخواهید بروید؟ گفتم در حسینیه اتاقی گرفتهام. گفت: نرو، از طرف من نیّت کن و به حرم برو و روبروی حرم بنشین و زیارت بخوان و به حضرت بگو یابن رسول الله هادی میلانی از شما درخواستی دارد، از خداوند بخواهید من مسلمان از دنیا بروم. خدایا ما نیز همین را از تو تقاضا داریم.
استاد انصاریان افزود: ایشان ده سال بود که از دنیا رفته بود من در عالم رؤیا در محضر ایشان مشرف شدم. گفت: از این نیّت که دیگر منبر نروی چشم بپوش چون این منبرها که میروید در عالم برزخ منعکس میشود. من فکر کردم چه چیز در این منبرها منعکس میشود؟ آنها که اهل دل هستند! آنچه که به آن ظرف منعکس میشود مصائب علی(ع) و اولاد علیست که ما میخوانیم شما گریه میکنید و آنها میشنوند.
وی در مورد اهمّیت تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها در نماز خاطرنشان کرد: طبق روایت این تسبیحات مساوی با دو هزار رکعت نماز است. امام باقر(ع) سخت بیمار بود و ذکر میگفت فردی از کنار پنجره رد شد، ذکر این بود یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها؛ این فرد در زد و وارد شد و گفت: چرا این ذکر را میگویید؟ امام(ع) فرمود: ما از این اسم طلب شفا از خدا میکنیم.
استاد حوزه عنوان کرد: خداوند به ما نظر دارد که میتوانیم جمع شویم. این جمع شدنها دست ما نیست، در این جلسات محبوب را حس میکنیم، آرامش داریم و دل ما به محبوب خوش است و دوست نداریم آن را با هیچ محفلی در دنیا عوض کنیم.
انتهای پیام 313/17
نظر شما