خبرگزاری حوزه، | یکی از مهمترین مفاهیم دینی، مفهوم انتظار فَرَج و امید به آتیه ای درخشان است.
این مفهوم در جهت تثبیت روحیهی پایداری و استقامت در برابر مشکلات، در همه ی زمینهها، نافع و دارای نفوذ و قدرت است.
مفهوم انتظار فرج تنها منحصر به ظهور امام عصر(عج) نیست؛ بلکه به تمام واکنشها و رفتارهای انسانی در حیطههای گوناگون ربط پیدا می کند.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند: انتِظارُ الفَرَجِ بِالصَّبرِ عِبادَةٌ؛ انتظار فَرَج با شکیبایی، عبادت است.
با توجه به روایات، انتظار فرج برترین عمل شیعیان شناخته شده است، چراکه هر کس در حال انتظارِ این امر بمیرد، مانند کسی است که همراه قائم و در خیمه ی اوست. (بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۶)
این امتیازِ ویژه، شامل کسانی میشود که ارکانِ اصلیِ مفهومِ انتظارِ فرج را دارا باشند. میتوان این ارکان را به دو رکن عمومی و خصوصی تقسیم کرد.
منظور از رکن عمومی، رکنی است که بیشتر افراد از آن برخوردارند. برخی از افراد فقط از وضعیت و موقعیت موجود ناراضیاند و برخی علاوه بر نارضایتی، امید به رهایی و گشایش در زمان آینده را نیز دارند. در این مقام عمومی، تعامل افراد با دو عنصر نارضایتی و امید متفاوت خواهد بود و چهرههای گوناگون انتظار را پدید میآورند.
یک چهره، چهرهی فردی است که وظیفهمدار نبوده و غیر مسئولانه عمل میکند. به این معنا که فردِ منتظر، بدون هیچ تلاش و کوششی در مسیر رسیدن به آن مدینه ی فاضله، فقط از وضعیت موجود معترض است و به بهتر شدن آینده امید دارد اما در عین حال اهمیتی به مسئولیت های خود نمیدهد، اینجاست که اعتقادِ نادرستی بین مردم شکل می گیرد و این باور که «قرار است امام زمان علیه السلام بیاید تا همه جا را عدل و داد فرا بگیرد. » در ذهن برخی از مردم رسوخ می کند. این نوع نگرش منجر به درماندگی آموخته شده در حیطه ی رفتار اجتماعی-معنوی مردم می شود تا جایی که تلاش برای نجات دیگران را وظیفه ی خویش نمیدانند. در حقیقت، درماندگی آموخته شده یعنی فرد خود را در این وضعیت نامطلوب تسلیم میکند و تلاشی در جهت برون رفت از این معضل از خود نشان نمی دهد.
در ادامه، این درماندگی به خطایِ شناختیِ عظیمی منتهی می گردد. افرادی با چنین اندیشه هایی اصلاح جامعه قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام را اقدامی بیهوده میدانند، و معتقدند که باید نشست تا شاهد ظهور حضرت برای پایان دادن به این نابسامانیها بود، اما حقیقتا این طرز تفکر خیالِ باطلی بیش نیست.
چهرهی دیگر، چهرهی فرد منتظر رسالت مدار است که مسئولانه عمل میکند و ما از آن به عنوان رکن خصوصی انتظار فرج یاد میکنیم. انسانی که چنین اندیشه ای را در سر می پروراند، به اهداف جامعه ی مهدوی اعتقاد داشته و خود را برای عصر ظهور تربیت میکند. در حقیقت، استعداد و تواناییهای خود را باور داشته ودر جهت شکوفایی آن ها قدم بر می دارد چرا که تلاش برای تحقق جامعهای مطابق با معیارهای مهدوی را، وظیفهی خود میداند. اینگونه افراد، خود را برای کسب مهارتهای اداری، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مجهز میکنند و از شعار انتظار صِرف برای فرج به امید تحقق عدالت، به شعار «ما باید آماده باشیم تا حضرت مهدی علیه السلام بیاید. » تغییر موضع می دهند و به درستی که این شعار منطبق بر روایت رسول خدا صلی الله علیه و آله است آنجا که ایشان به علی علیه السلام فرمودند: أنتَ بِمَنزِلَةِ الکَعبَةِ تُؤتی ولا تَأتی، فَإِن أتاکَ هؤُلاءِ القَومُ فَسَلَّموها إلَیکَ یَعنِی الخِلافَةَ فَاقبَل مِنهُم، وإن لَم یَأتوکَ فَلا تَأتِهِم حَتّی یَأتوک؛ تو همچون کعبهای که به سویش میروند؛ ولی او [نزد کسی] نمیرود. پس اگر این مردم به نَزدَت آمدند و خلافت را تقدیمَت کردند، از آنان بپذیر، و اگر نزدت نیامدند، به سراغ آنان مرو تا هنگامی که نزد تو آیند. (اسد الغابة:ج۴ص۱۰۶) این روایت نشان از این دارد که شعار و عقیده ای که می گوید «قرار است امام زمان علیه السلام بیاید که همه چیز را سامان دهد. » مخالف با کلام معصومین علیهم السلام میباشد. چون تا وقتی خود را آماده ظهورش نکنیم، او نخواهد آمد.
امام صادق علیه السلام نسبت به مسئولیتپذیری در دوره انتظار اشاره نموده و فرموده است: لِیُعِدَّنَّ أحَدُکُم لِخُروجِ القائِمِ وَ لَو سَهماً؛ هر یک از شما باید خود را برای خروج قائم آماده کند، هر چند با فراهم آوردن تیری باشد. (النهایة، ج۵ ص۴۴)
با مشاهدهی برخی از رفتارها، روشن می گردد که آن خطایِ شناختیِ بزرگ در اذهان جامعه نفوذ کرده و برخی از مردم به صورت ناخودآگاه دچار درماندگی آموخته شده در حیطه رفتار اجتماعی-معنوی در عصر غیبت شده اند. آن ها کسانی هستند که رکن خصوصی انتظار فرج یعنی مسئولیتپذیری در دوره انتظار را نادیده می گیرند و زمینهای برای ظهور امام مهدی علیه السلام فراهم نمی کنند.
بنابراین تا جامعهی شیعی او را صدا نزند و برای آمدنش مضطّر نباشد، و بصیرت انتظار فرج را نیابند، او نخواهد آمد. چون امام علیه السلام غیر از پیامبر صلی الله علیه و آله است. پیامبر، پیام رسان است ولی امام پیامآور نیست بلکه کعبه و قبله هستند که باید رو به سوی او کنیم تا بیاید.
کلام نهایی اینکه ما هم میتوانیم با بصیرت از انتظار فرج و حالت اضطرار، سالهای مانده غیبت امام عصرمان را بشکنیم همانند قوم بنی اسرائیلی که ۱۷۰ سال به غیبت حجت و منجیشان مانده بود و خداوند به خاطر اضطرار چهل روزه ی آنان، تمام این سالها را بخشید تا منجیشان آمد.
امام صادق علیه السلام میفرمایند: هکَذا أنتُم لَو فَعَلتُم لَفَرَّجَ اللَّهُ عَنّا، فَأَمّا إذا لَم تَکونوا فَإِنَّ الأَمرَ یَنتَهی إلی مُنتَهاه؛ شما نیز این گونه هستید. اگر شما نیز چنین کنید، خداوند از کارتان گره میگشاید؛ امّا اگر این گونه نکنید، امر تا نهایتش میرود. (تفسیرالعیّاشی:ج۲ص۱۵۴ح۴۹) پس، چرا سدّ معبرِ راهی باشیم که بر ما باز بوده.!
محمد حسین حق شناس، عضو گروه تبلیغی ترنج وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان