به گزارش خبرگزاری حوزه، اولین مجموعه پاسخ به شبهات پیرامون کرونا که شامل بیست شبهه به همراه پاسخ های آن می باشد توسط مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه تهیه و تدوین گردید.
این بسته شامل مهمترین شبهات پیرامون «کرونا» به لحاظ محتوا و حجمرسانهای و پاسخ به آنها می باشد.
شبهات مذکور از بین مهمترین شبهات پیرامون «کرونا» به لحاظ محتوا و حجمرسانهای در فضای مجازی و رسانه ای احصاء و پاسخگویی به آنها صورت گرفته است.
بیشک مهمترین ابزار نظام سلطه جهانی برای بسط سیطره خود بر جهان و انسان، رسانههای گوناگون نوشتاری، دیداری و شنیداری است که با نفوذ به اعماق ذهنها و اندیشهها در صدد ایجاد بستر مناسب برای این آرزوی پلید و شیطانیاند. رسانههای شیطانی از طریق ایجاد تردید در باورهای بنیادین و ارزشهای هویتبخش، فرایند گسست میان انسان و هویت او را دنبال نموده و او را به منجلاب پوچی، بیهویتی و سرگشتگی میافکنند و از این راه زمینه را برای سلطهپذیری و وادادگی به خواستههای جهانخوارانه استبداد جهانی مهیا میکنند؛ در این میان اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به لایههای گوناگون جامعه، تکلیف انسانی – الهی فرهیختگان با بصیرت و دردمند است که با اشراف کامل به فضای فکری جامعه، شبهات، جریانها و افراد شبههافکن، شیوههای القای شبهه، اهداف آن و ... شناسایی کرده و با حضوری سریع، بهروز، قوی، و مبتنی بر نیاز زمان و مخاطب، غبارهای شبهه و ابهام را بزدایند و روانهای تشنه را از زلال معارف الهی سیراب نمایند. شبهات و شایعاتی که این روزها در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای با سرعت خیره کنندهای منتشر میشود جز ایجاد یأس، خشم، دشمنی، ناامیدی، درگیریهای اجتماعی، جنگهای داخلی و فروپاشی ایران عزیز هدفی را دنبال نمیکند. این شبهات و شایعات عمدتا با استفاده از تکنیکهای جنگ روانی در عرصه رسانه صورت گرفته و شبههافکنان تلاش میکنند تا با بهره جستن از نگرانی و پریشان حالی برخی از اقشار و گروههای اجتماعی به اغراض پلید خود انسجام، آرامش و اقتدار جامعه اسلامی را از بین برند.
آنچه تهیه شده پاسخ به بخشی از مهمترین شبهات اعتقادی، سیاسی و اجتماعی است که این روزها با بهانه شیوع کرونا ویروس در سطح وسیعی منتشر شده است. مجموعه فوق توسط محققان مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات آماده شده است. این شبهات، چکیده صدها شبههی رصد شده در چندروز اخیر است. امید آنکه این گام ناچیز بتواند مردم عزیز و مؤمن ایران را در حفظ هوشیاری و آگاهی مؤثر در برابر توفان شبهات و شایعات یاری کند.
مهمترین شبهات پیرامون «کرونا» به لحاظ محتوا و حجمرسانهای و پاسخ آنها
شبهه ۱ : مخفیکاری ایران در اطلاعرسانی به موقع درباره ویروس کرونا برای برگزاری راهپیمایی ۲۲ بهمن و انتخابات مجلس شورای اسلامی بوده است و این امر موجب شد تا یک بیماری قابل پیشگیری به اپیدمی تبدیل شود. شواهدی نشان میدهد که مسؤولان جمهوری اسلامی از وجود این ویروس مطلع بودهاند. نریمانی، مداح بیت رهبری، گفته است در دیدار آقا با مداحان، محافظان از بوسیدن دست ایشان جلوگیری میکردند؛ سردار جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل، گفته است که چند هفته قبل از شیوع ویروس، به مسؤولان هشدار داده بودیم!
پاسخ:
اولا؛ این مطلب صرف ادعایی بدون دلیل معتبر است و شواهد مطرح شده، چنان ادعایی را اثبات نمیکند. طبق مستندات معتبر آزمایشگاهی، فاصله میان تشخیص اولین موارد ابتلا به کرونا ویروس تا اعلام رسمی آن توسط وزارت بهداشت، بیش از چند ساعت نبوده است! جمهوری اسلامی به هیچ وجه چنین کار غیراخلاقی، غیرانسانی و خلاف موازین شرعی را مرتکب نشده و صادقانه در نخستین ساعات اطلاع از اثبات موارد ابتلا، در جهت اطلاع رسانی، مقابله و پیشگیری علمی و استاندارد اقدام کرده است.
ثانیا؛ کرونا بیماری فراگیری است که امروزه اکثر کشورهای جهان را شیوع یافته و احتمال شیوع آن در کل جهان بسیار زیاد است. ویژگی این بیماری، برخلاف سایر بیماریهای واگیردار، سرعت زیاد انتقال میانفردی، سختجانی و ناشناختهبودن آن است؛ به گونهای که در حال حاضر جز قرنطینه پیشگیرانه افراد سالم و قرنطینه درمانی بیماران و اقدامات مراقبتی و حفاظتی شخصی، راهکار دیگری برای پیشگیری از ابتلای به آن معرفی نشده است؛ حتی تشخیص و تفکیک کرونا ویروس از سایر بیماریهای مشابه مثل آنفلوانزا و سرماخوردگی نیز برای افراد عادی آسان نیست؛ به همین سبب هزینههای انسانی و مادی پیشگیری و درمان این بیماری برای کشورهای گرفتار و نیز اقتصاد جهانی بسیار زیاد خواهد بود. بنابر این نخستین و مهمترین اقدام منطقی در برابر این بیماری از سوی دولتها و ملتها، اقدامات مراقبتی است. اقداماتی نظیر ممنوعیت ترددهای غیرضرور و ناایمن میان کشورها، گرفتن تست کرونا ویروس از مسافران، قرنطینه افراد مشکوک، و غیره.
ثالثا؛ یکی از الزامات برخورد منطقی و مؤثر با مسأله کروناویروس، آگاهیبخشی به مردم است تا با انجام اقدامات احتیاطی، از ابتلا و شیوع آن مانع شوند. مسأله پیشگیری از شیوع بیماری و تبدیل شدن آن به اپیدمی آن قدر مهم و راهبردی است که هیچ مصلحتاندیشی سیاسی، نمیتواند تأخیر مقابله با آن را برای نظام اسلامی توجیه کند؛ زیرا منافع زودگذر سیاسی هرگز نمیتواند زیانهای وسیع و دامنهدار سیاسی، اقتصادی و امنیتی نظام را توجیه کند و مسؤولان نظام این امر را بهتر از دیگران متوجه میشوند.
رابعا؛ اگر دلایل سیاسی برای این کار وجود میداشت، قاعدتا مسؤولان باید این کار را به پس از انتخابات موکول میکردند تا کاهش مشارکت مردم در انتخابات را موجب نشود. طبق برآوردهای معتبر، مهمترین علت کاهش مشارکت مردم در انتخابات اخیر، در کنار برخی نارضایتیها از اوضاع اقتصادی، مسأله نگرانی از کرونا ویروس بوده است. این در حالی است که بسیاری از کشورهای جهان و حتی برخی کشورهای همسایه، با وجود شیوع گسترده این بیماری، به دلایل سیاسی و یا اقتصادی، تا جندهفته حاضر به اعلام آن نبودند.
خامسا؛ چندین هفته پیش از اثبات انتقال ویروس به ایران، ویروس در کشور چین شناسایی و شیوع یافته بود و این امر چیزی نبود که مسؤولان ایرانی از آن بیخبر باشند؛ هشدار رئیس سازمان پدافند غیرعامل هم امری طبیعی است و هرگز به معنای وجود و شیوع ویروس در آن زمان نیست. اساسا کارویژه پدافند غیرعامل بررسی و پوشش نقاط آسیبپذیر و خطرات احتمالی است و با توجه به مناسبات گسترده تجاری و گردشگری میان ایران و چین، چنین احتمالاتی کاملا به جا و معمول است. سخنی که از مداح معروف نقل شده هم، چنان ادعایی را اثبات نمیکند؛ زیرا اگر مسؤولان بلندپایه نظام از چنان موضوعی مطلع بودند، قطعا نشست رهبری با مداحان لغو میشد. از آنجا که نشست با مداحان در فضای بسته برگزار شد و انتقال ویروس در چنان فضایی بسیار محتمل بود، میبایست نشست لغو یا از ورود افراد مشکوک جلوگیری میشد؛ که هیچکدام از این امور اتفاق نیفتاده است. پس جلوگیری از بوسیدن دست رهبری به خاطر وجود جمعیت زیاد و ملاحظه مسائل امنیتی بوده است.
این شبهه با استفاده از برخی شگردهای جنگ روانی، مثل مفروضانگاری، دلیلتراشی، برچسب زنی و غیره در صدد القای اتهامی ناجوانمرانه به نظام اسلامی و رهبر معظم انقلاب است. در تکنیک مفروضانگاری، فرد با القای یک مطلب به صورتی که گویی شکی در وقوع آن نیست، به تحلیل و تفسیر آن میپردازد. در شگرد دلیلتراشی، فرد بدون استفاده از روش صحیح و ارائه هرگونه دلیل منطقی، به ساختن دلائل و توجیهات مورد نظر خود درباره یک واقعه اقدام میکند. برچسبزنی از شگردهای شایع جنگ روانی است. در این تکنیک با زدن برچسبی منفی (پنهانکاری) به طرف مقابل، همه بار معنایی منفی آن برچسب را در ذهن مخاطب تثبیت میکند.
شبهه ۲: آمار رسمی مبتلایان، بهبودیافتگان و تلف شدگان کرونا در ایران با آمار غیررسمی تفاوت فاحشی دارد؛ در حالی که جمهوری اسلامی اصرار دارد مردم اخبار و آمار را تنها از طریق وزارت بهداشت و صدا و سیما دنبال کنند، اکثر مردم به سبب بیاعتمادی به نظام، آمار و اخبار را از طریق فضای مجازی دنبال میکنند!
پاسخ:
اولا؛ حوادث هولناکی مثل زلزله، سیل، بیماریهای فراگیر، ... از مسائلی است که ترس، اضطراب و دلهره فراگیری را در میان مردم موجب میشود و نظم و امنیت جامعه را به خطر میاندازد. گسترش رسانههای مجازی در کنار مزیتهای خود، آسیبهای بزرگی را ایجاد میکنند. فضای مجازی امکان انتقال پیامهای جعلی یا تحریفشده، که در بیشتر موارد همراه با شگردهای رسانهای است، را به شکل بسیار گستردهای ایجاد کرده است؛ به طوری که امکان تشخیص پیام درست از غلط، به ویژه برای مردم عادی، بسیار مشکل و حتی گاهی غیرممکن است. این واقعیت گاهی جامعه بزرگی را به سوی بحران و جنگ داخلی میکشاند. به عنوان مثال چند سال قبل تصاویری از حمله شیمیایی دولت سوریه به مناطق تحت سلطه تکفیریها و کشتهشدن تعدادی از مردم و کادر درمانی بیمارستانها منتشر شد و دولت آمریکا به این بهانه، قصد آن داشت تا به کشور سوریه حمله کند؛ اما پس از چندی فیلم دیگری منتشر شد که نشان میداد همه صحنههای بمباران شیمیایی ساختگی بوده و تمام کسانی که در برابر دوربین به زمین میافتند، طبق سناریوی نوشته شده و با هدایت کارگردان در حال بازیاند و پس از اتمام نقش خود، برخاسته و بدون هرگونه مشکلی به ادامه فعالیت خود میپردازند![۱] این ویژگی رسانههای مدرن به خطاهای ذهنی و در نتیجه اشتباهات محاسباتی مردم منجر شده و تحلیلهای غلط و قضاوتهای نادرست و واکنشهای رفتاری خطرناک وا میدارد. چنین شیوههای رسانهای مخربی، در شرایط بحران از جمله بلاهای طبیعی که به خودی خود، اضطراب و دلهره آور است و جامعه بیش از هرزمان دیگری به آرامش، امنیت و قضاوت صحیح نیاز دارد، حائز اهمیت مضاعف است. به همین سبب در شرایط بحران، همواره باید مرکز رسمی و واحدی کنترل و مدیریت اخبار اطمینانبخش را در دست داشته و از پراکندگی ذهنی و خطاهای تحلیلی مردم جلوگیری کند. در اکثر کشورهای جهان ساز و کارهایی برای انتشار اخبار درست و تفکیک آن از اخبار غلط طراحی میشود و راهبرد عقلانی و درستی است. بنابر این اصرار نظام به توجه مردم به اخبار زسمی و پرهیز از دنبال کردن منابع نامعتبر در فضای مجازی، قطعهای جورچین مدیریت صحیح بحران است. علت تفاوت فاحش میان آمار رسمی و غیررسمی، علاوه بر اشراف اطلاعاتی منابع دولتی بر واقعیات، تعهد نظام به ارائه آمار و اخبار صحیح است؛ چیزی که در منابع ناشناس و نامعتبر وجود ندارد و این منابع با اهداف و اغراض خاص سیاسی و اقتصادی هرگونه خبر جعلی و تحزیف شدهای را منتشر میکنند.
ثانیا؛ اطمینان عمومی به آمار و اطلاعات نهادهای رسمی از یک جهت به میزان مشروعیت مردمی نظام و از جهت دیگر تأیید سازمان های بین المللی بستگی دارد؛ نظامی که از سطح بالای مشروعیت برخوردار است، طبیعتا به همان نسبت، مردمی تلقی شده و اطمینان مردم به اخبار و تحلیلهای از سوی نهادهای رسمی نظام افزایش مییابد. خواهد داد. جمهوری اسلامی ایران از پشتوانه مردمی مطلوبی برخوردار است و طبیعتا اکثریت مردم برای دریافت اخبار به منابع معتبر داخلی مراجعه میکنند. مضاف بر اینکه سازمانهای بینالمللی که عمدتا تحت سلطه قدرتهای استکباری است و گزارشهای منفی آنها درباره ایران به علت احتمال مغرضانه چندان قابل اعتماد نیست، فرایند مقابله نظام اسلامی با موضوع ویروس کرونا را، فرایندی صحیح و مؤثر اعلام میکنند. سازمان بهداشت جهانی با تأیید مواضع ایران در خصوص مقابله منطقی با کروناویروس، تمام صحنهسازیها و دروغ پردازیهای ضدانقلاب را رد کرده و بر درستی گزارشهای ایران مهر تأیید زده است. به گزارش خبرگزاری فارس، «تدروس آدانوم» مدیرکل سازمان بهداشت جهانی روز دوشنبه ادعای «پنهانکاری» ایران در ارتباط با آمار قربانیان ویروس کرونا جدید (کووید-۱۹) را رد کرد.
شبهه ۳: بیمارستان «مسیح دانشوری»، که امروز مهمترین مرکز درمان بیماران کرونایی است، همان کاخی است که مظفرالدین شاه برای عیاشی خود ساخت و رضا شاه کبیر آن را به بیمارستانی برای رفاه حال عموم مردم تبدیل کرد؛ جمهوری اسلامی همواره کوشیده است خدمات دوران پهلوی را بپوشاند و تصویر تاریکی از آن دوران در ذهنها ترسیم کند!
پاسخ:
اولا؛ هیچ حکومتی، حتی ستمکارترین حکومتها، با انگیزههای گوناگون، برخی از خدمات مثبت اجتماعی را انجام داده و میدهند و حکومت پهلوی هم از این قاعده مستثنا نیست؛ انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن هرگز نخواسته است خدمات مثبت آن دوران را بپوشاند، چیزی که هست عمق و گستره فساد و ویرانی آن دوران سیاه به قدری است که جایی برای پرداختن به کارهای مثبت نمیماند. حکومت پهلوی اول و دوم حکومتی دست نشانده و به پشتوانه قدرت های استکباری ایجاد و بقا یافت و هیچ رنگی از خواست و اراده مردم در آن نبود. کسانی که با استناد به برخی از امور به ظاهر مثبت در آن دوران در پی تطهیر حکومت فاسد پهلویاند، جاهلانه یا از روی تجاهل، چشم خود را بر فسادهایی که تا اعماق آن حکومت رخنه کرده بود، بستهاند. خاطرات سپهبد حسین فردوس، دوست صمیمی محمدرضا شاه، تنها برگی از دفتر قطور فساد و ظلم دستگاه پهلوی است که مطالعه آن لطف بسیار دارد.
ثانیا؛ بیمارستان «مسیح دانشوری» یکی از دهها مراکز درمانی است که در حال حاضر در کشور ما پذیرای بیماران کرونایی است. به اعتراف سازمان بهداشت جهانی، جمهوری اسلامی از نظام سلامت قوی و محکمی، که به برکت نظام اسلامی فراهم شده، برخوردار است و ان شاء الله با قدرت و صلابت بر بحران پیش آمده غلبه خواهد کرد. بیمارستان مسیح دانشوری که در دوران پهلوی اول بنیانگذاری شده و تا به امروز مراحل تکمیل و تجهیز آن ادامه داشته، در برابر خدمات گسترده و حیرتانگیز جمهوری اسلامی در حوزه سلامت، چیزی به شمار نمیآید. اگر رضاشاه یکی از کاخهای قاجار را به بیمارستانی برای مسلولان، تغییر کاربری داد، در عوض، دهها کاخ مجلل در بهترین نقاط آب و هوایی کشور برای خود و وابستگانش برپا کرد. بهترین زمینهای حاصلخیز کشور، به ویژ در شمال ایران، به تصرف خانواده پهلوی و شخص رضا شاه در آمده بود؛ به گونهای که رضا شاه را بزرگترین زمینخوار تاریخ ایران نامیدهاند! برجسته ساختن موضوع بیمارستان مسیح دانشوری، با هدف دفاع ناشیانه از حکومت پهلوی و زیرسؤال بردن خدمات بینظیر جمهوری اسلامی است. بهترین راه برای روشنشدن موضوع، مقایسه آمارهای معتبر در خصوص خدمات پزشکی میان دوره پهلوی و دوران جمهوری اسلامی ایران است.[۲]
شبهه ۴: منشأ ایجاد و گسترش ویروس کرونا در ایران از طریق طلاب چینی جامعه المصطفی قم بوده است؟
پاسخ:
اولا؛ گمانه زنی درباره منشأ پیدایش و گسترش ویروس کرونا در کشور، با توجه به تأخیری که در شناسایی و تست افراد مبتلا به این ویروس وجود داشت، هیچ گونه جنبه علمی نداشته و صرفا از شایعات و حرفهای بیاساس است. هرادعایی مستلزم اثبات با روش علمی است. روش علمی برای اثبات این ادعا، روش آزمایشگاهی است. یعنی آزمایشگاههای معتبر باید با آزمایش خون افراد، وجود یا عدم ویروس خاصی در خون فرد خاصی را اعلام کنند. این درحالی است که هیچ آزمایشگاه معتبری اعلام نکرده است که این ویروس توسط طلاب چینی جامعه المصطفی منتقل و متتشر شده است. یکی از شگردهای جنگ روانی انتشار اخبار بیاساسی است که با روش تکرار خبر یا اعلام از منبع نامعلوم انجام میگیرد. خبرهایی مثل شایعه و شبهه بالا توسط هیچ منبع معتبر و موثقی تأیید نشده است!
ثانیا؛ موضوعاتی مثل طلاب چینی جامعه المصطفی بیش از هرچیز یا شایعاتی است که افراد کم اطلاع مطرح میکنند و یا با اغراض سیاسی و ضدانقلابی مطرح میشود. کشورهای ایران و چین روابط گسترده سیاسی و اقتصادی دارند و سالانه هزاران شهروند چینی با اهداف مختلف به ایران سفر میکنند. مضاف بر این به گفته حجه السلام ابوالحسن نواب، عضو هیئت امنای جامعه المصطفی، طلاب چینی مقیم قم در مدتی که موضوع کرونا مطرح بوده به چین مسافرت نکردهاند. از سوی دیگر سازمان بهداشت جهانی، منشأ ورود ویروس کرونا به ایران، را تاجری عربستانی معرفی کرده که همسر چینی داشته و پس از سفر به ووهان چین، به ایران آمده و از تهران به قم سفر کرده است. اخیرا نیز گمانه زنی دیگری مبنی بر انتقال ویروس از طریق گارگران چینی مستقر در استان گیلان مطرح شده است.
شبهه ۵: اگر جمهوری اسلامی به جای این همه امامزاده، بیمارستان ساخته بود، الان مشکل کمبود تخت بیمارستان نداشتیم!
پاسخ:
اولا؛ شرایط کنونی کشور و مدیریت خوب بحران شیوع ویروس کرونا نشان داد که جمهوری اسلامی از زیرساختهای بسیار قوی و مستحکم سلامت برخوردار است و در مقایسه با بسیاری از کشورهای پیشرفته و ابرقدرت، توانایی بهتری در مهار بحرانهایی نظیر کرونا ویروس دارد. برخلاف اکثر کشورهای جهان که با کمبود زیرساختهای بهداشتی و پزشکی مواجهاند و متأسفانه در برخی از آنها به سبب کمبود تجهیزات پرشکی و محیطهای بیمارستانی به سالمندان خدماتی داده نمیشود، جمهوری اسلامی ایران با تکریم روحی و مادی بیماران از همه اقشار جامعه، جلوه روشنی از یک نظام سیاسی اخلاق مدار را به نمایش گذاشته است.
ثانیا؛ یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی خودکفایی در زمینه ظرفیتهای پزشکی، اعم از نیروی انسانی و ساختارهای فنی و علمی است. در دوران پیش از انقلاب، به علت کمبودهای فراوانی که در این زمینه وجود داشت، شاهد حضور هزاران پزشک خارجی از کشورهای شبه قاره هند بودیم، که هم از لحاظ علمی در سطح پایینی بودند و هم به علت مشکلات زبانی، این امر باعث بروز مشکلاتی میشد و گاهی جان شهروندان ایرانی را به خطر میانداخت. افزایش بیش از ١٠٠ برابری سرمایهگذاری در بخش بهداشت در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی موجب شد تا به رشد ٤٠٠ درصدی شاخصهای بهداشتی و درمانی برسیم و به همین سبب، شاخص "امید به زندگی" در جامعه ایرانی در مقایسه با قبل از انقلاب از ٥٠ سال به ٧٥ سال رسید! آمارهای معتبر نشان میدهد که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، حدود ٧ دانشکده پزشکی در دانشگاههای کشور وجود داشت؛ اما در حال حاضر حدود ٤٠ دانشگاه علوم پزشکی در سراسر کشور به فعالیت مشغولاند. ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی از حدود ٦٠٠ نفر در سال، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، به حدود ٦ هزار نفر در سال افزایش یافته است. در سال ۵۷ تعداد کل پزشکان دارای کارت نظام پزشکی، حدود ١٧ هزار نفر بود، در حالی که طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حدود ۱۴۰ هزار پزشک در دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور تربیت شدهاند و همین مسأله جمهوری اسلامی ایران را از لحاظ شمار پزشکان به خودکفایی نزدیک کرده است. از لحاظ کیفی نیز وضعیت پزشکی و درمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیار پیشرفت داشته است؛ به گونهای که امروزه کشور ما به یکی از قطبهای درمان بیماران صعب العلاج در خاورمیانه و جهان تبدیل شده است؛ در اوایل انقلاب بسیاری از عملهای جراحی تخصصی در خارج از کشور انجام میشد، امّا اکنون به برکت نظام جمهوری اسلامی و همت متخصصان داخلی، تمام اقدامات تخصصی و فوق تخصصی به جز چند مورد نادر که در زمینه بیماریهای ژنتیکی است، در داخل کشور و توسط پزشکان ایرانی انجام میشود. در تولید دارو به درجهای از پیشرفت رسیدهایم که داروهای برخی بیماریهای صعب العلاج و لاعلاج، مثل انواع سرطانها در درون کشور تولید میشود. در درمان ناباروری به یکی از قطبهای درمانی جهان تبدیل شدهایم. در پیوند اعضاء و نیز در موضوع توریسم پزشکی و سایر بخشهای مرتبط با بهداشت، درمان و سلامت، کشور ما جزء کشورهای سرآمد جهان است؛ این در حالی است که تا پیش پیروزی انقلاب اسلامی به صورت مطلق به بیگانگان وابسته بودیم![۳]
ثالثا؛ مراقد و حرمهای شریف امامزادگان در کشور ما یکی از ظرفیتهای مهم معنوی و فرهنگی است و کارویژههای خاص خود را دارد. امام زادگان نمادهای معنویت، دینداری، پاکی، شرافت، شجاعت و شهادتاند. بسیاری از مردم فضای معنوی حرمها و مراقد این بندگان پاک الهی را جایی برای کسب آرامش، امید و انگیزههای مثبت خود میدانند. اگر معتقدیم که به حکم عقل، «پیشگیری بهتر از درمان» است، مراقد و حرمها، خود از فرصتهای این پیشگیری است و بدیهی می نماید که فضاهایی که به پیشگیری از مشکلات روحی و جسمی کمک میکند، اگر مهمتر از بیمارستان نباشد، آثار مثبتش کمتر از بیمارستان نیست.
هرنهادی در جامعه جایگاه و کارویژه خود را دارد. همانگونه که نمیتوان نانوایی را مهم و فروشگاه پخش مواد پروتئینی را غیرمهم دانست، یا دانشگاه را مهم و کارخانه را غیرمهم معرفی کرد و هرکدام بخشی از نیاز جامعه را تأمین میکند، نمیتوان گفت بیمارستان مهم است، اما مساجد و حرمهای امام زادگان غیرضروروی است. این یک مغالطه غیرعلمی است و برای هرعاقلی بطلانش واضح است. انسانها هم به بیمارستان برای درمان دردهای جسمی خود نیازمندند و هم به جاهایی که روحیات آنان را ارتقا بخشیده و احساس معنا و امید در زندگیشان را افزایش دهد! مضاف بر اینکه بیمارستان ها معمولا با بودجه های عمومی و توسط دولت ها ساخته می شود اما مساجد، حسینهها، تکایا، حرمهای امامان و امامزادگان توسط مردم و از طریق وجوهی مانند نذر، وقف و هدایای شخصی ساخته میشود.
شبهه ۶: علمای دینی همواره بلاها و مشکلات اجتماعی را ناشی از گناهان انسانها یا امتحانات الهی معرفی میکردند؛ اما ویروس کرونا و فراگیری خطرناک آن موجب شد که همه تبیینها و تفسیرهای گذشته را فراموش کرده و در مقابل نظر پزشکان تسلیم شوند و برای در امان ماندن از این بیماری حتی همه مکانها و مراسمهای مذهبی را تعطیل کنند!
پاسخ:
اولا؛ این شبهه یکی از مصادیق شبهه تعارض علم و دین است. تعارض علم و دین یک از انگارههای فلسفی و فرهنگی دنیای غرب است که بر جهان اسلام قابل انطباق نیست. مبانی و آموزههای دین اسلام هرگونه تعارض مستمر و واقعی میان علم و دین را نفی میکند. از نگاه اسلام دین و علم مکمل یکدیگر و هرکدام به بخشی از واقعیت هستی نظر دارند. هیچکدام از معارف و آموزههای دین، علم صحیح را نفی نمیکند و علم تجربی صحیح و اطمینانبخش نیز هیچکدام از معارف و آموزههای معتبر دین را نفی نخواهد کرد.
ثانیا؛ جهانی که در آن زندگی میکنیم بر پایه نظام علیّت بنا شده است. در این جهان هرپدیدهای دارای علتهای مادی و معنوی است. بیماری و سلامت انسانها نیز علل و زمینههای مادی و معنوی خود را دارد. به حکم عقل، دین و تجربه، رعایت مسائل بهداشتی و ایجاد زمینههای سلامت، موجب بالا رفتن احتمال سلامتی و کاهش بیماریها و عدم رعایت این امور موجب افزایش بیماری و فزونی احتمال اختلال در سلامت فردی و عمومی است. دانش پزشکی از دانشهای ریشهدار و کهن بشری است که بر اساس تجربه و تحقیقات دامنهدار بشر درباره علل، عوامل و نشانگان و راههای درمان بیماریها و نیز کیفیت نگهداشت و بالابردن بهداشت جسمی، پدیده آمده و اکنون دوران بالندگی خود را طی میکند. دین اسلام نه تنها به دانش پزشکی و تغذیه بیاعتنا نبوده بلکه خود در بالندگی آن نقش مهمی داشته است. در قرون نخستین اسلام بسیاری از پزشکان پرآوازه، خود از عالمان و فقیهان دینی بودهاند. با این وجود آیا میتوان ادعا کرد که همه بیماریها، نشانگان تشخیصی و راهها و داروهای درمانی آن توسط دانش پزشکی کشف و معرفی شده است؟ آیا میتوان ادعا کرد که علت همه بیماریهای جسمی تنها و تنها ویروسها و باکتریهای مضر است و امور معنوی و روحی در بیماری و سلامت جسم نقشی ندارد؟ یقینا هیچ کس نمیتواند چنین ادعایی بکند و اساسا چنین ادعایی از نظر عقل و علم مردود است! بنابر این علت یا علل مشکلات جسمی همچنان که میتواند مادی باشد، ممکن است معنوی بوده و به سبب رفتارهای غیراخلاقی و غیرشرعی انسانها باشد. علل معنوی، علل بعید پدیدهها است و علل مادی، علل قریب آن. علل بعید همواره از طریق تأثیر بر علل قریب، عمل کرده و حوادثی را ایجاد میکند. توجه به علل قریب حوادث و غافلشدن از علل بعید، موجب ماندگاری مشکلات است. بنابر این توصیه عالمان دین به رعایت امور بهداشتی، علاوه بر اینکه توصیه خود دین است، به خاطر جامع نگری نسبت به حوادث جهان است. زمینهها و علل بیماری و سلامت جسمی و روحی، در زمینهها و علل مادی، محدود نیست و مسائل اخلاقی و معنوی هم در این خصوص علیت دارد؛ هرچند ممکن است تأثیر علل معنوی در سلامت و بیماری جسمی، با وساطت همان علل مادی صورت پذیرد؛ اما اینکه علل مادی در همه موارد، تأثیر قطعی و خودبنیادی در بیماری و سلامت جسمی داشته باشد، سخن کامل و درستی نیست. ادیان الهی به ما آموخته است که مهربانی، بخشندگی، خوش اخلاقی، خیرخواهی، پاک دستی، پاکدامنی و دیگر فضائل اخلاقی و مهمتر از همه ارتباط معنوی و عمیق با جان جهان و مبدأ و منتهای عالم وجود، یعنی خداوند مهربان، علت نخستین همه خیرها و سودمندیها است؛ همچنانکه نامهربانی، بخل، حسد، مردم آزادی، دروغ، تباه کردن حقوق انسانها، بیاعتنایی به ارزشها و حدود الهی و ارتکاب گناهان ریشه بسیاری از نابسامانیها و مشکلات بشر است. پیامبران و امامان ( علیهم السلام) هرگز علتهای مادی را نفی نکردهاند؛ بلکه چشم انسان را از محدود ماندن در اسباب مادی به افقی فراختر و عمیقتر در عالم هستی باز کردهاند. از این رو همپای توجه به علتهای مادی میبایست به علتهای معنوی نیز توجه شود و برای پیشگیری از مشکلات، حل نابسامانیها و بالابردن کیفیت زندگی، لازم و ضروروی که هم از علتهای مادی و هم علتهای معنوی غافل نمانیم.
ثالثا؛ امروزه علم روانشناسی و جامعهشناسی در کنار عقل و دین، بر اهمیت اخلاق و معنویت و نقش آن در بهزیستی انسانی در ابعاد گوناگون زندگی تأکید میروزد. حتی جامعهشناسان ملحدی مانند مارکس وبر هم دین و معنویت را موجب انسجام و یکپارچگی جامعه و در نتیجه عامل بسیاری از خیرها و سودمندیهای عمومی میدانند. دین و معنویت موجب معنایافتن و هدفمندی زندگی و ایجاد امید در دلهای انسانها شده و انسانها را از احساس تنهایی و وحشت میرهاند؛ هرچند این آثار بخشی از آثار غیرمادی دین و معنویت است و تبیین آثار تکوینی و حقیقی آن در گستره وجود انسان تنها در اختیار پیامبران الهی است. تحقیقات پزشکی و روانشناسی تجربی بر این امر تأکید دارند که نظام سلامت جسمی، بسیار بیش از آنچه انسانها تصور میکنند به سلامت فکر، احساس و فرایندهای روانشناختی افراد بستگی دارد. آنچنان که بیماری فکر و عاطفه میتواند جسم انسان را تضعیف و آماده گرفتارشدن به انواع بیماریهای دشوار و کشنده کند. امروزه بسیاری از بیماریها را بیمارهای روانتنی مینامند؛ زیرا اعتقاد بر این است که در دوران مدرن به واسطه پیچیدگی و دشواری زندگی، دسترسی انسانها به خواستهها و اهداف فردی با سختی زیادی همراه است و این امر تنیدگی و فشار زیادی را بر روان انسانها تحمیل میکند؛ استرس مهمترین عامل بیماری در جهان امروز است. دین و معنویت و اخلاق با ارائه سبک زندگی مبتنی بر اهداف متعالی، ارزشهای اصیل و دستیافتنی، معنابخشی، امیدآفرینی و پیشگیری از بسیاری از رفتارهای مخرب و آسیبزا به سلامت جسمی و روانی بشر خدمتی بیبدیل ارائه میکند. دین و معنویت، یاریگر و کامل کننده دانش پزشکی در شناخت، پیشگیری و درمان بیماریها و بالابردن کیفیت سلامت جامعنگر انسانی است و هرگز در قامت رقیب و مخالف با دانشهای ریشهدار انسانی ظاهر نشده است. دین اصیل و حقیقی با عقل و دانش صحیح در تضاد نیست؛ بلکه مکمل و مؤید آن است. بنابر این توصیه به رعایت مسائل بهداشتی و پزشکی اساسا هیچ منافاتی با رعایت مسائل معنوی، توبه و توسل ندارد و این هر دو در کنار هم میتواند مشکلات را حل کند. همان دینی که گناهان را علت برخی از بیماریها و مشکلات انسان ها معرفی میکند، بیتوجهی به بهداشت و مسائل پزشکی را هم نامطلوب و حتی حرام دانسته و بر نقش آن در بروز بیماری و فقر تأکید میکند.
شبهه ۷: ویروس کرونا میتواند رنسانس بزرگی در فکر مذهبی ایجاد کند و نگاه آسمانی به رویدادهای زمینی را دگرگون کند! نگاه الاهیاتی با بلاها و مشکلات طبیعی و اجتماعی در برابر نگاه علمی، منفعل شده و بر همه روشن شد که تنها علم میتواند به بشر کمک کند تا بر این بحرانها غلبه کند؛ نه آنچه دین و علوم دینی میگوید! نگرشی که به دیده تحقیر در علم تجربی مینگریست، امروز از علم تجربی انتظار گره گشایی دارد!
پاسخ:
اولا؛ این شبهه بر مبنای علمپرستی و تقلیل همه پدیدهها و فرایندهای هستی به امور محسوس و قابلتجربه حسی بنا شده است. علم تجربی با وجود خدمات بزرگی که از ابتدای خلقت انسان تاکنون به بشریت نموده و گرههای فراوانی که از مجهولات و مشکلات انسانها گشوده، تنها به جهان محسوس و ملموس اختصاص دارد و توانایی رازگشایی از همه لایهها و مراتب هستی و انسان را ندارد؛ علم تجربی تنها میتواند بخشی از پدیدههای محسوس را بررسی و از ماهیت مادی و روابط میان پدیدهها شناخت حاصل کند. این انتظار که علم همه مجهولات بشر را معلوم کرده و همه مشکلات بشر را برطرف کند، انتظاری است که با واقعیت علم سازگار نیست و هیچ عالم و فیلسوفِ علمی هم آن را ادعا نکرده و تاکنون هم تحقق نیافته است. دین در کنار علم و مکمل آن بوده و در صدد تکمیل کاستیهای ذاتی آن است. این دو هدیه الهی در کنار هم میتوانند زندگی بشر را سعادتمندانهتر کنند.
ثانیا؛ عقل، تجربه و دین[۴] هرسه بر این مسأله تأکید دارند که انسانها در اموری که به آن دانا نیستند و دانایی در آن نیازمند تخصص و دانش منظم و عمیق است، میبایست به متخصصان و عالمان شناخته شده و امین رجوع کنند. این حکم عقلانی و دینی، مطلق است و همه امور دنیایی و معنوی انسان را در همه شاخهها و ابعاد شامل میشود؛ عقل سلیم و ذوق عقلانی بشر چنان با این مسأله آشنا است که هرکس بدون مشورت با افراد دارای صلاحیت، به کاری که در آن تخصص و دانش کافی ندارد، دست زده و گرفتار آسیب گردد، بیدرنگ از سوی عاقلان سرزنش میشود. بر این اساس همچنانکه همه مردم و از جمله پزشکان باید در مسائل مربوط به معنویت و دین به عالمان و مختصصان دینشناس و معنویتشناس مراجعه کنند و از تخصص آنان در امور دینی و معنوی بهره گیرند، عالمان و متخصصان دینی هم موظفاند در امور پزشکی به پزشکان کارآزموده و امین مراجعه کنند. بیاعتنایی به نظر پزشکان باتجربه و مورد اعتماد، از نظر دین و عقل محکوم است؛ همچنانکه بیاعتنایی به امور معنوی و نظر متخصصان دینی از سوی دیگران، مردود و غیرمنطقی است.
ثالثا؛ همان دینی که انسانها را به دعا، توبه، توسل به ارواح پاک و متعالی اولیای الهی، اخلاق حسنه و پرهیز از بداخلاقیها و ارتکاب محارم الهی تشویق و توصیه میکند و گناه و بداخلاقی را عامل بسیاری از مشکلات و بیماریها میداند، رجوع به متخصصان در امور مهم را هم واجب دانسته و بیاعتنایی به آن را گناه و موجب عقوبت میشمارد. در این راستا سخنان بسیاری از معصومان (علیهم السلام) صادر شده که اهمیت مسأله از نگاه دین را آشکار میکند. امام علی (علیه السلام) میفرماید: «کسی که (مشورت را وانهد) و به رأی خود استبداد ورزد، هلاک میشود». [۵]
لزوم رجوع به متخصصان در امور دین و دنیا از احکام خود دین است و کسی که به آن بیاعتنایی کند، به امر دین بیاعتنایی کرده است. بنابر این اگر پزشکان امین و کارآزموده تشخیص دهند که برخی از مراسمهای جمعی اعم از مذهبی و غیرمذهبی باید موقتا تعطیل شود تا از شیوع ویروس و بیماری کاسته شود، عمل به توصیه این متخصصان از سوی خود دین و پیشوایان دین واجب شمرده شده است.
رابعا؛ این سخن که روحانیان و افراد مذهبی با علم و دانش انسانی مخالف بوده و در آن به دیده تحقیر مینگریستهاند، اتهامی بسیار زشت و دور از واقعیت است. نه تنها در هیچ آیه و روایت معتبری، دانشهای انسانی کم اهمیت تلقی نشده، بلکه آیات و روایات فراوانی بر اهمیت و لزوم یادگیری دانشهای مورد نیاز انسانها، حتی با دانشآموختن از کافران و مشرکان، تأکید شده است. در طول تاریخ پس از اسلام بسیاری از عالمان بنام علوم طبیعی، خود در کسوت روحانیان و از عالمان دینی بودهاند. خواجه نصیر الدین طوسی و ابوریحان بیرونی نمونههایی برجسته از اتحاد علم و دین به شمار میرفتهاند. امروزه هم بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران در علوم انسانی و طبیعی در همه جای دنیا از مؤمنان و معتقدان به ارزشهای دینی و اسلامیاند. آیا پزشکانی که در کشور ما هم اکنون با اقتدار و تعهد مثالزدنی، مشغول کمک به بیماراناند، مسلمان و مؤمن نیستند؟!
خامسا؛ این ادعا که تنها علم تجربی میتواند مشکلات بشر را بر طرف کند، ادعایی بیدلیل و دقیقا مخالف با واقعیت زندگی است. نه عالمان علوم تجربی چنین ادعایی دارند و نه علم بشر در عمل توانسته است همه مشکلات بشر را برطرف کند. علم تجربی هرچند خدمات زیادی به انسانها کرده و در مجموع، زندگی را قدری آسانتر نموده است؛ اما نه تنها همه مشکلات را برطرف نکرده، بلکه مشکلات دیگری برای بشر ایجاد کرده است. بسیاری از بیمارهای صعب العلاج و لاعلاج، مثل برخی از سرطانها، که در موارد زیادی معلول پیشرفتهای علمی و صنعتی و فنآوری است، هنور برای علم پزشکی ناشناخته است و درمان قطعی پزشکی ندارد. برخی از روشهای درمانی و داروهایی که بشر بواسطه علم تجربی ساخته، خود دارای عوارض جانبی است و اگرچه عوارض بیماری خاصی را برطرف میکند؛ ولی ممکن است مشکلات و ناراحتیهای دیگری برای مصرف کننده ایجاد کند. در همین موضوع کروناویروس، دانشمندان زیست شناس و پزشکان با صراحت اعتراف میکنند که ماهیت این ویروس ناشناخته است و در حال حاضر هیچ دارویی برای آن وجود ندارد. پزشکان تصریح میکنند که بهترین درمان این بیماری، پیشگیری از ابتلای به آن است! بنابر این دست کم در حال حاضر علم پزشکی و ویروسشناسی نتوانسته است این مشکل را برطرف کند؛ البته این موضوع چیزی از اهمیت علم تجربی کم نمیکند، اما یقینا بطلان علمپرستی را فریاد میزند!
شبهه ۸: کرونا ویروس و هر عامل بیماریزای دیگر، عواملی مادی هستند که تنها به سبب آلودگی محیطی و بیماریهای زمینهای اثر گذاشته و تنها راه مبارزه با آن رعایت اصول بهداشتی و کنترلهای پزشکی است و دعا و توسل اموری خرافی است که موجب بیاعتنایی به روشهای علمی و معتبر و به تعویق افتادن درمان میشود!
پاسخ
اولا؛ یکی از آفتهای بزرگ در فرایند شناخت و مبارزه با مشکلات مادی و روانی بشر، تکسونگری و تقلیلگرایی است که از نظر عقل و علم مردود است. تقلیلِ علل پدیدآمدن و شیوع بیماریها به مسائل بهداشت محیطی و جسمی، نوعی تقلیلگرایی، یعنی فروکاهش علل یک پدیده به علل مادی و محسوس است! بیشک عقل و علم بشر محدود است و با وجود پیشرفتهای زیادی که در علوم طبیعی و انسانی صورت گرفته، بشر هرگز نمیتواند به صورت یقینی ادعا کند که میتواند به همه پدیدهها از همه ابعاد، سطوح و زوایا آگاه شده و آنها را در کنترل خود در آورد. زندگی انسانها بسیار پیچیدهتر از آن است که عقل و علم به همه ابعاد آن آگاه شود. به همین سبب تقلیل علت یک بیماری یا شیوع آن در امور مادی، خطای علمی و عقلی بزرگی است. در آیات قرآن کریم و روایات معتبری که از پیشوایان دینی به ما رسیده، علل ایجاد و شیوع برخی از بیماریها، به خصوص بیماریهای بنیانکن، فراگیری برخی از گناهان عنوان شده است. امام رضا (علیه السلام) میفرماید: «هرگاه انسانها گناهان جدیدی ابداع کنند، خداوند بلای جدیدی را بر آنان مسلط میکند!»[۶] بنابراین همچنانکه میبایست به نظر پزشکان در رعایت امور بهداشتی جسمی و محیط زیست توجه کرد، باید به نظر متخصصان دینی و وجدان اخلاقی در اینکه شیوع گناهان و رفتارهای غیراخلاقی هم در این امر عاملیت دارد، اعتنا کنیم.
ثانیا؛ مشکلات مادی و بیماریهای جسمی زنجیرهای از علل و عوامل دارند که برخی مادی و برخی ممکن است روحی - معنوی باشد. اگر چه علل و عوامل روحی و معنوی هم معمولا با وساطت علل مادی در جسم و محیط انسانها اثر میگذارد، ولی از لحاظ عقلی و علمی نمیتوان ادعا کرد که مشکلات و بیماریهای جسمی فقط علل و عوامل جسمی دارد و به همین دلیل نمیتوان پناه بردن به خداوند، دعا و توسل برای دفع و رفع بیماری را مورد توجه قرار نداد.
ثالثا؛ امروزه در روانپزشکی، پزشکی و روانشناسی مدرن اثبات شده که منشأ بسیاری از بیماریهای جسمی و از جمله بیماریهای صعب العلاج، نابسامانیهای روانی مثل استرس، اضطراب و افسردگی است. بیماریهای روانتنی، بیماریهای جسمی با منشأ روانی است. از این رو اگرچه رعایت اصول و مسائل بهداشتی اهمیت دارد، اما به تنهایی نمیتواند بیماریها را از بین ببرد یا از آن پیشگیری کند. مشکلات روانشناختی موجب تضعیف سیستم ایمنی بدن شده و انسان را در برابر بیماریها آسیبپذیر میکند. اعتقادات دینی، دعا، مناجات با خدا و توسل به ارواح پاکان علاوه بر آثار معنوی و تکوینی، عامل مهمی در آرامش، امید و احساس تسلط بر زندگی است و به تقویت سیستم ایمنی کمک فراوان میکند. افراد بی دین و لامذهب، به سبب اینکه در بحرانها ممکن است خود را ببازند و احساس تنیدگی و ناامیدی کنند، در برابر بیماریها آسیبپذیری بیشتری دارند.
خرافی دانستن دعا و توسل و واسطه قراردادن معصومان (علیهم السلام) برای رفع حاجات از جمله بیماریها، خلاف عقل و منطق است. فکر و رفتار خرافی، آن است که از سوی عقل یا علم یا دین الهی تأیید نشود و اندیشه یا رفتاری که از سوی دین تأیید شود، حتی اگر عقل و علم بشر به درستی و سودمندی آن آگاه نشود، خرافی نخواهد بود.
شبهه ۹: حرمهایی که روزی دارالشفای بیماران و پناهگاه حاجتمندان معرفی میشد، امروزه باید توسط مواد ضدعفونی، عفونتزدایی شود و مردم در آن تجمع نکنند تا مبادا به بیماری مبتلا شوند! گندزدایی و تعطیلی این مراکز برای پیشگیری از بیماری چگونه با دارالشفابودن آن سازگار است؟!
پاسخ:
اولا؛ از نظر مبانی محکم و متقن دینی و انبوه تجارب شخصی مؤمنان، جای تردید نیست که ارواح پاک صالحان و اولیای الهی (علیهم السلام) واسطه بسیاری فیضها و خیرهای مادی و معنوی از جانب خداوند متعال است. دعای این انسانهای وارسته به اجابت نزدیکتر و شرافت و نیرومندی روحی آنان در دستگیری از نیازمندان و توسل جویان، بسی بلندتر است. این آثار معنوی به خواست خداوند و به واسطه قدرتی است که او به آنان در اثر بندگی عطا کرده است. شرف بندگی و صداقت آنان، چنان به خداوند نزدیکشان کرده که موهبت واسطهگری در فیض الهی به آنان عطا شده است. حرمها، مراقد و مقاماتی که به نام آنان برپا گشته از آن جهت که به آن خوبان منتسب است، محترم و شریف است؛ اما یقینا اگر اثری در توسل به آنان وجود دارد، به آن مکانها منتسب و مستند نیست؛ بلکه به ارواح پاک آنها مستند است. شرط توسل به ارواح اولیا، حضور در حرم یا مقبره خاصی نیست و در هرزمان و هرکجا میتوان به ارواح پاک آنان توسل جست. از این رو برای زیارت و توسل ارواح پاک اولیای الهی زمان و مکان شرط نیست و محدودیت های بهداشتی برای حضور در حرمها هیچگونه مانعیتی در زیارت و توسل ایجاد نمیکند. دارالشفا بودن حرم، به وجود صاحب حرم است، نه سنگ و آجر حرم! هرچند سنگ و آجر حرمها هم به سبب انتساب آن به صاحب حرم، محترم است؛ اما هرگز برای سنگها و چوبها به خودی خود اثری نیست!
ثانیا؛ شرافت معنوی اولیا و احترام آن پاکان اقتضا میکند که همانگونه که در زمان حیات خود انسانهایی پاکیزه از نظر ظاهر و باطن بودهاند، حرمها و مراقد ایشان نیز همواره پاکیزه و پیراسته از پلیدیهای ظاهری و باطنی باشد. رعایت اصول بهداشتی در همه جا نیکو و لازم، و در هنگام حضور در مسجد یا حرمهای اولیای الهی نیکوتر و واجبتر است. زیرا بیاعتنایی به بهداشت و آراستگی نه تنها آن محیط را برای دیگر افراد آلود میکند، بلکه نوعی بیاحترامی و قدرناشناسی به صاحب حرم نیز محسوب میشود. با مراجعه مختصر به کتابهایی مثل مفاتیح الجنان و کامل الزیارات و دیگر کتابهایی که در آداب زیارت نگاشته شده، به وضوح مشاهد میشود که برای حضور در حرمهای ائمه و دیگر اولیای الهی، آداب خاصی ذکر شده است. مهمترین آداب زیارت حرم ها، غسل، وضو، پوشیدن لباس تمیز و پاکیزه، عطرزدن و آراستگی است. آلوده ساختن مساجد و حرمهای اولیای الهی به هرشکل ممکن، گناه کبیره شمرده شده و بر افرادی که از آلودگی اطلاع دارند، واجب است فورا آن را برطرف سازند. بنابر این دارالشفا بودن مراقد و حرمهای اولیای الهی به معنای این نیست که هرفرد آلودهای میتواند در آن وارد شده و آن مکانها را آلوده سازد و یا دارالشفا بودن با رعایت امور بهداشتی منافات داشته باشد.
ثالثا؛ زیارت مراقد و حرمهای اولیای الهی بیش آنکه برای رفع مشکلات مادی و برآورده شدن نیازهای دنیایی باشد، برای تقویت انگیزههای معنوی و تازهکردن ایمان و دینداری است. اساسا کارویژه اولیای الهی در زمان حیاتشان راهبری و دستگیری طالبان حقیقت و وصال معبودِ محبوب است؛ نه رفع نیازهای مادی یا شفادادن بیماران! این نگرش که همه دردهای مادی و نیازهای دنیایی صرفا با دعا و توسل به اولیای الهی برطرف میشود، نگرشی است که توسط خود دین، مردود شمرده شده است. بنابر این اگر چه دین خصوصا دین اسلام به لحاظ جامعیت و کمال، ناظر بر تمامی شؤونات فردی و اجتماعی بشر است یعنی راههای دستیابی به شؤونات فردی و اجتماعی را ارایه داده است؛ بدین معنا که اگر انسان بر اساس آنها عمل کند به سعادت دنیا و آخرت میرسد؛ اما اگر کسانی ادعا کنند که دین و معنویت باید همه مشکلات مادی و معنوی را حل کند، ادعایی باطل است؛ زیرا عمل بر اساس آموزههای دینی، روشی اختیاری است و پیامد عمل نکردن به راهکارهای دینی، متوجه خود انسان است و ارتباطی به دین ندارد. مرور اجمالی آیات قرآن و روایات واردشده از پیشوایان دین در موضوعات مختلف نشان میدهد که دین به صورت اساسی به علل مادی حوادث توجه داشته و برای دفع و رفع علل مادی حوادث توصیههای زیادی مطرح کرده است. نگاهی گذرا به کتاب «میزان الحکمه»[۷] و مرور روایات آن در بابها و موضوعات مختلف این ادعا را اثبات میکند که دین به امور زندگی انسان نگاه جامعی دارد و در کنار توجه و اعتنا به علل معنوی، به علل مادی هم اهمیت داده است؛ البته چنان که بیان شد مهم این است که این جامعیت به درستی و کمال درک شده و به آن عمل شود.
رابعا؛ قرآن کریم و پیشوایان دین خود از پیشگامان توجه به بهداشت و آراستگی بودهاند. آیات و روایات فراوان و گزارشهای بسیار زیادی در لزوم رعایت بهداشت و نیز اهمیت عملی پیامبر و اهلبیت (علیهم السلام) درباره بهداشت در کتابهای روایی ما موجود است. کتاب «دانشنامه احادیث پزشکی» از آقای محمدی ری شهری، حاوی بسیاری از این روایات است. «رساله ذهبیه» امام رضا (علیه السلام)، مجموعه بیانات ارزشمند علمی و پزشکی امام رضا است که در آن با شرح خواص غذاها و نوشیدنیها، راهکارهای بهزیستی، بهداشت و سلامت را به انسان میآموزد و ضمن توجه به تکنیکهای مقابله با بیماریها و آسیبهای روحی و روانی، این مسائل را نیز نقد و بررسی میکنند. برای نمونه به برخی از احادیث اشاره میکنیم:
قالَ أمیرُالْمُؤمِنین(علیه السلام): «مَنْ سَرَّهُ اَنْ یَکْثُرَ خَیْرُ بَیْتِهِ فَلْیَتَوَضَّأْ عِنْدَ حُضُورِ طَعامِهِ، یَعْنی غَسَلَ یَدَیْهِ): کسی کـه دوسـت دارد، خیر و برکت خانهاش زیاد شود، هنگام غذا دستهای خود را بشوید.[۸]
قالَ أبُوعَبْدِاللّه (علیه السلام): «اِغْسِلُوا أیْدِیَکُمْ قَبْلَ الطَّعامِ وَبَعْدَهُ فَإنَّهُ یَنْفِی الْفَقْرَ وَیَزیدُ فِی الْعُمْرِ»: دستهای خود را قبل از غذا و بعد از آن بشویید؛ زیـرا این کار فقر را از بین میبـرد و عمر انسان را زیاد میکند.[۹]
عَنْ أبِی الْحَسَنِ الرِّضا (علیه السلام) قالَ: «مَنْ أخَذَ مِنَ الحَّمامِ خَزَفَةً فَحَکَّ بِها جَسَدَهُ فَأصابَهُ الْبَرَصُ فَلایَلُومَنَّ إلاّ نَفْسَهُ، وَ مَنِ إغْتَسَلَ مِنَ الماءِ الذَّی قَدْ اُغْتُسِلَ فیهِ، فأصابَهُ الجُذامُ، فَلایَلُو مَنَّ إلاّ نَفْسَهُ»: کسی که تکه سفالی را از حماّم بردارد و با آن بدنش را خارش دهد و دچار بیماری پیسی شود، نباید جزخودش را سرزنش کند و هرکس از آبی کـه دیگران درآن شستشو کردهاند (مثل آب خزینهها در قدیم و استخرها در حال حاضر)، شستشو کند و دچار مرض جذام شود، جز خودش را سرزنش نکند.[۱۰](این حدیث به نگرش امامان (علیهم السلام) به مسأله مسری بودن برخی از بیماریها را به خوبی نشان میدهد).
شبهه ۱۰: علمای دینی ادعا میکنند که امامانشان قدرت بیکران دارند و میتوانند در امور جهان تصرف کرده و شرایط را هرگونه بخواهند تغییر دهند. اساس توسل در مذهب شیعه نیز بر همین پایه استوار است. اکنون با تعطیل شدن همه مکان ها و مراسم های دینی و مذهبی روشن شد که این حرفها خرافه و بی اساس است و از این خفتگان در خاک کاری ساخته نیست!
پاسخ:
اولا؛ شفایافتن بیماران در حرمها و مراقد مطهر معصومان و اولیای الهی، هرچند اموری یقینی است و بارها اتفاق افتاده و مدارک معتبر آن وجود دارد، اما این اتفاقات استثنایی و مشروط به شرایط خاصی است که همه ابعاد آن برای ما روشن نیست و هیچگاه به صورت معمول و رویه نبوده است؛ هیچ آیهای از قرآن کریم و روایت معتبری وجود ندارد که در آن ادعا شده باشد، اولیای الهی میتوانند نظام عالم را یکسره برهم زنند و امور عادی و طبیعی را به صورت کامل تغییر دهند. برخلاف این، در روایات متعددی تصریح شده که خداوند امتناع میکند از اینکه امور عالم، جز از طریق اسباب عادی انجام گیرد. در این مکانهای مقدس هم همه امور طبق مشیت الهی و نظام اسباب و مسببات صورت میپذیرد. هرچند ممکن است برخی از امور خارق عادت و استثنایی از سوی اولیای الهی هم روی دهد که البته آنها هم بر اساس نظام اسباب و مسببات است. بنابر این رعایت امور بهداشتی، پاکیزگی و آراستگی در مکانهای مقدس نه تنها لازم است، بلکه در این مکانهای شریف، از دیگر مکانها اهمیت بیشتری دارد؛ زیرا هم محل رفت و آمد و تجمع انسانها است و بیتوجهی به بهداشت، نوعی مردمآزادی و تضییع حقوق دیگران است و هم بیاحترامی به آن مکان محترم و صاحب قبر شریف محسوب میشود.
ثانیا؛ آنچه بر اساس مبانی دینی میتوان معتقد شد، این است که اولیای الهی به اذن خداوند به برخی از امور غیبی آگاهاند و میتوانند در امور عالم تصرفات جزئی کنند. اما اینکه اجازه داشته باشند در همه امور جهان به دلخواه خود رفتار کنند، امر محالی است و در هیچ گزاره دینی چنین ادعایی مطرح نشده است. اولیای الهی نیز در امور عادی زندگی مانند دیگر انسانها زندگی کردهاند. بیماری، گرسنگی، درد، فقر، شکنجه و قتل دیدهاند و برای حفاظت از خود از دارو، رعایت بهداشت و ابزارهای لازم و عقلایی سود جستهاند. تفاوت آنان با دیگران در مرتبه ایمان، تقوا، شکر و رضا است. اگر بنا بود اولیای الهی در همه امور عالم دخالت کنند، طبیعتا میبایست همه بلاها و شرور را از خود دور سازند، در حالی که اگر نگوییم بلاها و مصائب آنان از دیگر انسانها بیشتر بوده، قطعا کمتر نبوده است. آری! دعای آنان به اجابت نزدیکتر و مقام آنان در نزد خدا بلندمرتبهتر از دیگر بندگان است و همین شرافت موجب میشود که در برخی از امور دنیایی، واسطه فیض الهی قرار گرفته و حوائجی به دست آنان برآورده شده و بیمارهایی شفا یابد. اما این امور از استثنائات است و هرگز رویه نبوده و نخواهد بود. البته این ارواح پاک در امور معنوی وسعت و قدرت بسیار فراختری دارند و اگر نگوییم همه فیضهای معنوی به وساطت آن بزرگواران به طالبان حقیقت میرسد، دست کم بسیاری از بهرههای معنوی به وساطت آنان است. ائمه معصوم (علیهم السلام) مصادیق کامل «وماتشاؤون الا ان یشاء الله رب العالمین»[۱۱] اند؛ یعنی خواست آنان، خواست خدا است و از این رو در همه امور تابع اراده و مشیت خداونداند.
شبهه ۱۱: از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است: «هنگامی که فتنه همه شهرها را فراگیرد به شهر قم و اطراف آن پناه برید که بلا از آنجا دفع شده است». نیز حدیثی از امام رضا (علیه السلام) به همین مضمون روایت شده است. مفاد این روایت و روایات بسیاری که در فضیلت قم وارد شده و هرگونه بلایی را از قم منتفی میداند، چگونه با بیماری فراگیر کرونا در قم و از قم به دیگر شهرها سازگار است؟!
پاسخ:
اولا؛ این روایت را مرحوم مجلسی در کتاب بحارالانوار با دو سند ذکر کرده است. سند اول به امام صادق و سند دوم به امام رضا (علیهما السلام) میرسد:
الف) «وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا عَمَّتِ الْبُلْدَانَ الْفِتَنُ فَعَلَیْکُمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَیْهَا وَ نَوَاحِیهَا فَإِنَّ الْبَلَاءَ مَدْفُوعٌ عَنْهَا».[۱۲]
ب) «وَ رُوِیَ مَرْفُوعاً إِلَی مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیِّ بِإِسْنَادِهِ إِلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا ع قَالَ: إِذَا عَمَّتِ الْبُلْدَانَ الْفِتَنُ فَعَلَیْکُمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَیْهَا وَ نَوَاحِیهَا فَإِنَّ الْبَلَاءَ مَرْفُوعٌ عَنْهَا».[۱۳]
برای پاسخ به پرسش بالا، بررسی سندی و دلالی این دو روایت لازم است.
در خصوص سند این دو روایت باید گفت در روایت ابی جمیله از شخص مجهولی با عنوان «رجل» گزارش شده است. لفظ «رجل» که بر فرد ناشناسی دلالت دارد، مرسله بودن سند را موجب گشته و روایت را از اعتبار ساقط میکند. مضاف بر اینکه خود ابی جمیله مفضل بن صالح، از نظر بسیاری از رجالیان (علامه حلی در خلاصه الرجال)، ضعیف و غیرثقه معرفی شده است. روایت دوم هم از اساس، ارزش سندی ندارد؛ زیرا مرفوعه است و روایت مرفوعه به خودی خود، معتبر نیست.
اما از نظر دلالت نیز، در این روایات، از لفظ «فتنه» استفاده شده که اعم از امراض و بلاهای جسمی است و با توجه به مرکزیت فرهنگ شیعی و علم دینی در قم، میتوان گفت که منظور از این احادیث، فتنههای مذهبی، فکری و عقیدتی است که در آخر زمان دامن شهرها و کشورها را میگیرد و در آن شرایط لازم است مردم برای رفع آن به دانشمندان و مراکز فرهنگی و دینی قم پناه برند! در تأیید این تفسیر از روایات، به حدیثی از امام صادق (علیه السلام) اشاره میشود:
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «به زودی کوفه از وجود مؤمنان خالی و علم در آنجا پنهان میشود؛ همچون پنهانشدن مار در سوراخش؛ پس از آن علم در شهری ظاهر میشود که به آن «قم» میگویند؛ آن شهر معدن علم و فضل میشود تا جایی که در روی زمین، مستضعفی در دین باقی نماند، حتی زنها در حجلهها! و این در هنگام ظهور قائم ما خواهد بود؛ پس خدا قم و اهل آن را قائم مقام حجت قرار میدهد و اگر آن نباشد، زمین اهل خود را در کامش فرو میبرد و در روی زمین حجتی باقی نمیماند و علم از قم به سایر شهرها در مشرق و مغرب روان میشود؛ پس حجت خدا بر مردم تمام میشود تا جایی که کسی در روی زمین نماند که دین و دانش به او نرسیده باشد. از آن پس قائم (علیه السّلام) ظهور میکند و موجب نقمت و خشم الهی بر بندگان (عصیانگر) میشود؛ زیرا خدا از بندگان پس از آنکه حجت را انکار کردند، انتقام میگیرد!»[۱۴]
ثانیا؛ در فهم روایات باید به «درایه الحدیث» توجه کرد که برخی از روایات اسلامی تاریخمند بوده و شرایط زمانی و مکانی خاصی صادر شده است. مثلا برخی از روایاتی که در فضیلت قم مطرح شده را باید در بستر حوادث سالهای میانه انقراض دولت امویان و ظهور دولت عباسیان فهم کرد. در اواخر دوران بنیامیه قیامی به رهبری «ابن اشعث» در عراق رخ داد که یکی از قبایل عرب ساکن کوفه، به نام بنی اشعر (اشاعره) هم شرکت داشتند. این قیام شکست خورد و بازماندگان آنها در اقصی نقاط مملکت پهناور اسلامی متواری شدند. انقلابیون اشعری به ایران متواری و در «قم» کنونی ساکن شدند. آنها با کمک مردم محلی، در آن منطقه برج و بارویی ساختند و آن را قم نامیدند که تا اندازه زیادی از حکومت مرکزی استقلال داشت. اشعریان از محبان اهل بیت بودند و از این رو «قم» از آن زمان مأمنی برای انقلابیون مختلف شیعی، اعم از کیسانی و عباسی و امامی شد. با انقلاب عباسیان بر ضد امویان، اشعریان قم هم در آن شرکت کردند و پس از روی کارآمدن عباسیان، به پاداش این همکاری، حکومت قم را به دست گرفتند که استقلالی بیش از پیش داشت. بعدها اشعریان به تدریج به جناح امامی شیعیان نزدیک شدند. به هرحال این روایات بر فرض صحت سند، به چنین ماجراهایی اشاره دارد. نتیجه این که این روایت و روایات مشابه از نظر سند ضعیف است و از لحاظ دلالت، بر امراض و بلاهای جسمی دلالت ندارند؛ بلکه به فتنههای عقیدتی و فکری و امنیتی مربوط است!
شبهه ۱۲: آقای تبریزیان، از علمای قم و نجف، ادعا کرده است که هیچ مسلمانی به کرونا گرفتار نمیشود؛ در حالی که همه فوت شدگان در ایران مسلمان و بیشتر آنان از شهر قم و شیعه بودهاند!
پاسخ:
اولا؛ آقای تبریزیان از علمای به نام قم و نجف نیست. ایشان در طب سنتی و طب اسلامی (به ادعای خودشان) اطلاعاتی دارد. بنابر این ایشان نه از علمای دینی، به معنای خاص کلمه، است و نه نماینده حوزه علمیه و نه نماینده اسلام! نظرات ایشان صرفا نظرات شخصی است و مسؤولیت آن نیز بر عهده خود ایشان است.
ثانیا؛ طبق آنچه به ایشان نسبت داده شده، ایشان مدعی است که کل ماجرای شیوع کرونا، سیاسی است و تأکید میکند، این افرادی که مُردهاند با کرونا نمردهاند و همه همان مرگ و میرهای معمول روزانه پزشکی مدرن است که برای اهداف سیاسی، مبتلا به کرونا اعلام میشوند. وی با وجود همه توصیههای پزشکی، به مردم توصیه کرده که در مجامع عمومی حضور یابند، صله رحم داشته باشند و در مجالس اهل بیت (علیهم السلام) شرکت کنند و به زیارتگاهها بروند. امّا با توجه به متون دینی و سیره اؤلیاءالله به نظر میرسد این سخنان از سوی هرفردی مطرح شود، به دلایل زیر درست نباشد:
یکم: دنیای ما دنیای اسباب و مسببات است که در آن هرمعلولی علت خاصی دارد؛ همچون انبساط فلزات که معلول حرارت است. بیماریهایی چون کروناویروس نیز که شیوع فراوانی دارد، معلول عملکرد ویروس خاصی است و برای مقابله با آن رعایت امور بهداشتی و پزشکی لازم است. از این رو هراقدامی که به پیشگیری از گسترش آن کمک کند، اقدامی عقلانی است؛ از جمله ترک حضور در اماکن عمومی مثل ورزشگاهها، سینماها، نمایشگاهها و غیره.
دوم: همانطور که علمای دین اعلام کردند، در کنار رعایت مسائل بهداشتی، نباید از دعا و توسل بیبهره ماند؛ امّا این تصور که هرچیزی که مربوط به امامان معصوم (علیهم السلام) است باید به صورت غیرطبیعی و از طریق اموری همچون معجزه پیش رود، تصور درستی نیست و قواعد طبیعی در شرایط عادی، حتی در حرمهای اهل بیت (علیهم السلام) نیز جاری است.
شبهه ۱۳: کاشف الکل که امروز مهمترین ماده ضدعفونی کننده و محافظت از کرونا است، توسط محمد بن زکریای رازی کشف شد که فرد ملحدی بود؟! بنابراین شخص ملحد توانسته است مردم را از کرونا نجات دهد اما از دعا و توسل چه کاری ساخته است؟!
پاسخ:
اولا؛ شواهدی وجود دارد که دلالت میکند بر اینکه محمد بن زکریای رازی از طبیبان بزرگ مسلمان است. وی غیر از رشته طب در فلسفه و اخلاق نیز آرا و نظریات مهمی دارد. اگرچه در مسلمان بودن او تردیدی نیست، اما گفته شده ایشان برخی اظهار نظرهای خلاف مبانی اسلامی نیز داشته، ولی چنین چیزی مورد شک و تردید محققان و مورّخان اسلامی است.
ثانیاً؛ بر فرض اینکه وی ملحد باشد، باز هم چیزی عوض نمیشود؛ چون سنت الهی بر این قرار گرفته که عمل هیچ عاملی را ضایع نکند؛ کافر باشد یا مؤمن! بر این اساس زمانی که شخصی زحمت میکشد، میاندیشد و پشتکار دارد، طبعاً نتیجه این کار را نیز خواهد دید، حالا تفاوت نمیکند که این شخص مسلمان باشد یا ملحد، رازی باشد یا دیگران، این ماده کشفشده، الکل باشد یا چیز دیگر. کشف الکل توسط ایشان، نشانه مهارت و تبحر در داروسازی است و هرگز به این معنا نیست که او در هررشته علمی دیگری که ادعایی بکند، ارزشمند است. آیا منطقی و عقلانی است بگوییم چون فلان مهندس هستهای در مسأله خاصی نظریه معتبری دارد، پس هرادعایی در مسائل پزشکی یا جامعهشناسی بکند هم معتبر و باارزش است؟! یقینا نه! زکریای رازی دانشمند و پزشک نامآوری است و از این جهت مورد احترام و افتخار ما است، اما دانش او به الحاد ادعاییاش، ارزشی نمیدهد. البته متأسفانه همیشه برخی از مردم از روی نادانی، هرادعایی را از هرفرد مشهوری، ولو هنرپیشه سینما و تأتر، میپذیرند! این امر نشانه مهمبودن آن افراد نیست؛ بلکه نشانه سطحینگری و سادهلوحی کسانی است که به دنبال افرادی است که کورکورانه غیرمتخصصان پیروی میکنند!
شبهه ۱۴: روحانیون و عالمان دینی به جای توصیه به رعایت بهداشت و امور پزشکی صرفا به خواندن برخی دعاها و زیارتها توصیه میکنند؛ آیا این امر به سخره گرفتن دانش پزشکی و در نتیجه بازی با جان مردم نیست؟!
پاسخ:
نسبتدادن این سخنان به عالمان دینی و مراجع معظم تقلید اتهامی بیش نیست. دانشمندان دین و مراجع تقلید نخست مردم را به رعایت بهداشت و گوشدادن به سخنان مسؤولان مربوطه و عمل به آن سفارش نمودنده و پس از آن به دعا و توسل سفارش کردهاند. برخی از رسانههای معاند با تقطیع فایلهای صوتی و تصویری منتشر شده از علمای اسلام درباره کرونا، کوشش میکنند تا علمای دین را افرادی مخالف دانش بشری معرفی کنند؛ در حالی که همه علما و مراجع معظم تقلید بر رعایت امور پزشکی و بهداشتی و گوش سپردن به توصیههای متخصصان و مسؤولان امور بهداشتی تأکید میکنند. البته عالمان دین بر اساس وظیفه معنوی خود، مردم را به دعا، توجه به ذات مقدس حق تعالی، توبه و توسل هم توصیه میکنند؛ این امور نه تنها آثار حقیقی در دفع و رفع بلاها دارد؛ بلکه میتواند به مردم آرامش، اطمینان خاطر، امید و قدرت روحی بخشیده و آنها را در برابر نگرانی و پریشان حالی ناشی از ترس از بیماری یاری کند. در این راستا به بخشهایی از توصیههای مقام معظم رهبری که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد توجه کنید:
ایشان ضمن تأکید بر رعایت توصیهها و دستورالعملهای مسؤولان در خصوص پیشگیری و فراگیری آلودگی کرونا فرمودند: «از این دستورها نباید تخطی شود؛ چرا که خداوند ما را موظف کرده است در قبال سلامت خود و دیگران احساس مسؤولیت کنیم. بنابراین هرچه به سلامت جامعه و جلوگیری از شیوع این بیماری کمک کند، «حسنه» و هرچه به شیوع آن کمک کند، «سیئه» است». رهبر انقلاب اسلامی در توصیهای دیگر همگان را به توسل و توجه به پروردگار فراخواندند و گفتند: «البته این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگتر از آن نیز وجود داشته است، اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار، برای دفع بلاهای بزرگ بسیار امیدوارم؛ چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلام و ائمه بزرگوار (علیهم السلام) میتواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند!»
شبهه ۱۵: اگر این بیماریها، ویروسها و مرگ و میرها به علت گناهان مردم است، چرا از قم که مرکز دین و تشیع است و در آن کمتر گناه می شود شروع شده است؟!
پاسخ:
اولا؛ اراده الهی بر این تعلّق گرفته که نظام کلّی حاکم بر جهان، نظام علّی و معلولی و سبب و مسبّبی باشد؛[۱۵]یعنی هرمعلولی، علّت خاص و هرعلّتی، معلول مخصوص داشته باشد و بر این اساس بسیاری از فعل و انفعالات و حوادث موجود در این عالم در چارچوب نظام طبیعی قرار میگیرد؛ مسائل آب و هوا، میزان بارش باران و بسیاری از حوادث جغرافیایی و طبیعی از همین قاعده پیروی کرده و در چارچوب نظام علّی- معلولی قرار دارد. پس کاملا طبیعی است اگر چند نفر مبتلا به کرونا از چین وارد قم و مهمان شخص قمی شوند، این ویروس به دیگران منتقل شده و برخی از مردم قم به این ویروس مبتلا شوند و این واقعیت میتواند حتی در فرضی که هیچ گناهی در قم و یا هرشهر دیگری صادر نشده، باز محقق شود.
ثانیا؛ اگرچه میان برخی از گناهان با برخی از بلاها رابطه علی - معلولی وجود دارد، امّا اینطور نیست که تمام بلاها بر اثر گناهان باشد؛ بلکه عوامل مختلفی میتواند در به وجود آمدن بلا دخالت داشته باشد. در این رابطه به چند نکته اشاره میشود:
یکم: برخی مصائب و مشکلات ناشی از اعمال خود انسان است، و این امور گاهی از قبیل رعایت نکردن امور بهداشتی و گاهی از قبیل گناه است؛ مثلا ابتلا به بیماری به دلیل عدم رعایت نکتههای بهداشتی از خطاهای عملی انسان است که دامنگیر او و دیگران میشود؛ هرچند در فرض عدم تقصیر در ابتلا به بیماری، خداوند به رحمت خویش بر انسان گرفتار مینگرد و برای دردی که به واسطه آن بیماری تحمل میکند، پاداشهایی در نظر میگیرد و بر اساس مصلحت شخص مبتلا، آن پاداش را در دنیا یا آخرت به او عطا میفرماید؛ اما به هرحال منشأ بیماری، خود انسان بوده است و در فرض مقصربودن، حتی مستحق پاداش و عوضی از جانب خداوند هم نخواهد بود!
گاهی هم ابتلا به امراض، مصائب و بلاها، ناشی از گناهانی است که انسان مرتکب میشود. در این فرض هم خود انسان مسؤول پیامدهای آن است. خداوند در قرآن میفرماید: «آنچه از مصائب و ناملایمات به شما رسد، به خاطر اعمالی است که خود انجام دادهاید».[۱۶] این آیه به خوبی نشان میدهد مصائب و بیماریهایی که دامنگیر انسان میشود، ناشی از عمل خود انسان است و به این ترتیب یکی از فلسفههای حوادث دردناک و مشکلات زندگی روشن میشود. البته پیامدهای مادی گناه همواره در زندگی انسان ها پدید نمیآید و ممکن است به جهان آخرت منتقل شود؛ ولی گاهی خداوند برای سبککردن بار گناه بندهاش او را در دنیا عقوبت میکند. این عقوبت هم در حقیقت ناشی از مهر و رحمت واسعه الهی است که میخواهد بندهاش پاک و سبکبار از این دنیا منتقل شود. امیر مؤمنان علی (علیه السلام) از پیامبر گرامی خدا (صلی الله علیه و آله) نقل میکند که فرمود: «این آیه (وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ ...) بهترین آیه در قرآن مجید است. ای علی! هرخراشی که از چوبی بر تن انسان وارد میشود، و هرلغزش قدمی، بر اثر گناهی است که از او سر زده است. آنچه خداوند در دنیا از بندگانش عفو میکند، گرامیتر از آن است که (در قیامت) در آن تجدید نظر فرماید (و آنان را عقوبت کند) و آنچه را که در این دنیا عقوبت فرموده، عادلتر از آن است که در آخرت بار دیگر کیفر دهد»! [۱۷]به این ترتیب اینگونه مصائب علاوه بر اینکه بار گناه انسان را سبک میکند به او قدرت خودکنترلی در رفتارهای نادرست میدهد.
البته ظاهر آیه ۳۰ سوره شوری عام است و همه مصائب را در بر میگیرد، ولی مطابق معمول در الفاظ عام و مطلق، استثناهایی وجود دارد، مانند مصائب و مشکلاتی که دامنگیر انبیا و ائمه معصوم (علیهم السلام) میشده که برای ترفیع مقام یا آزمایش آنها بود و همچنین مصائبی که گریبان غیرمعصومان را میگیرد و جنبه آزمون دارد.
دوم: اگر بشر زندگی راحت و خالی از هرگونه ناملایماتی داشته باشد، ارزش راحتی و آسایش را درک نخواهد کرد؛ زیرا با غرور، شهوت، امیال و غرایزی که دارد، اگر به حال خود رها شود و هیچ وسیلة بیدار باشی نداشته باشد، اندک اندک حدود و حقوق را فراموش کرده و طبعاً به هرگونه خواسته نامشروع و امیال و آرزوهای پست تن خواهد داد و این امر برای او پیامدهای نامطلوبی در دنیا و آخرت دارد. گاهی بشر به یک بانگ بیدار باش و زنگ خطر نیازمند است تا فطرت ذاتیاش بیدار شده و به خداوند رو آورد. علت برخی از مصائب و مشکلات این است که انسان، دلبسته و اسیر زرق و برق این جهان مادی نشده و آن را جاودانه نپندارد. بنابراین مصائب و مشکلات زنگ بیدارباش برای غافلان، شلاق بر ارواح خفته، رمز ناپایداری جهان مادی و اشارهای به کوتاهبودن عمر این زندگی است. البته این هم رحمتی از جانب خداوند متعال در حق بندگان است؛ چرا که هم بندگان را در مسیر حق نگه میدارد و هم بابت درد و سختی ناشی از بلای وارد شده، پاداشی درخور مرحمت خواهد کرد. گاهی مصائب و مشکلات آزمایش الهی است تا استعدادهای مختلف معنوی، اخلاقی انسان شکوفا شده و خوبان از بدان بازشناخته شوند؛ چنانکه انسانهای وارسته مانند حضرت ابراهیم خلیلالرحمان بارها مورد آزمایش قرار گرفته تا به رشد معنوی نائل شوند.
سوم: مردم قم هرگز تافته جدابافتهای از دیگر مردمان نیستاند؛ هرسنتی که بر دیگر انسانها جاری است بر مردم قم نیز جاری است. بنابراین بلاهایی که بر اهل قم نازل شود، برای خوبانشان درجه و آزمون صبر و شکر و برای بدکارانشان عقوبت و کیفر الهی است!
شبهه ۱۶: شیوع ویروس کرونا از قم، تاوان سوزاندن کتاب پزشکی هاریسون توسط آقای تبریزیان از علمای قم است! ویروس آمد تا علمای قم به درگاه علم پرشکی مدرن پناه آورده و انتظار گره گشایی داشته باشند!
پاسخ:
در این که سوزاندن کتاب هاریسون (بدون نظر داشتن به مفید بودن یا نبودن آن برای جامعه بشری) کار اشتباهی بوده، جای تردیدی نیست؛ اما آیا این عمل از سوی همه علما تأیید شده است؟ آیا این رفتار میتواند عامل شیوع بیماری در شهر قم باشد؟ پاسخ ضمن نکاتی ارائه میشود:
یکم: رفتار آقای تبریزیان از سوی همه علمای دینی محکوم و تقبیح شد. علم موهبتی ارزشمند است و در هرجا و در نزد هرکس باشد، قابل احترام است؛ هرچند ممکن است برخی از دانشمندان از علم خود در جهت آسیب به انسان ها سوءاستفاده کنند.
دوم: اگر مراد از این ادعا که: « ویروس کرونا تاوان سوزاندن کتاب پزشکی هاریسون است» اثبات ملازمه عقلی بین این دو باشد، چنین ادعایی هم از نظر عقلی و هم از نظر علمی مردود است. اما از نظر عقلی مردود است زیرا بین علت و معلول همواره باید سنخیت باشد؛ یعنی از علت خاصی معلول مرتبط با آن صادر میشود و هرمعلولی، علت خاص خویش را طلب میکند. بنابراین نمیتوان هر معلولی را به علتی غیرمرتبط با آن نسبت داد. در محل بحث ما نیز شیوع ویروس کرونا در قم معلولی است که با علتی که بیان شده (آتش زدن کتاب هاریسون) ارتباط اثبات شدهای وجود ندارد؛ چه ارتباطی منطقی بین شیوع بیماری و آتشزدن کتاب وجود دارد؟ کسی که چنین ارتباطی را ادعا میکند، باید برای تبیین آن دلیل معتبری اقامه کند؛ وگرنه به صرف ادعا میتوان هرچیزی را به چیز دیگری ربط داد! از نظر علمی نیز مردود است؛ زیرا علم نیز شیوع بیماری را معلول عواملی از قبیل عدم رعایت بهداشت فردی و غیره می داند. هیچ دانشمند تجربی، علت شیوع بیماری را را آتش زدن کتاب خاصی نمیداند. حال کسانی که چنین ادعایی دارند به روش تجربی آن را ثبات کنند! چنین ادعاهایی بیشتر به تخیلات شاعرانه میماند که آسمان و ریسمان را به هم گره زده و هرچیزی را به چیز دیگری ربط میدهد. وجود ارتباط علیّ میان دو پدیده باید به واسطه عقل یا علم اطمینانبخش و یا دین حقیقی اثبات شود و غیر از این سه روش، هیچ روشی اعتبار معرفتشناختی ندارد و اگر مراد آن باشد که ویروس کرونا، تاوان و نتیجه گناه سوزاندن کتاب هاریسون بوده است، باید گفت: اولا گناه بودن چنین امری اثبات شده نیست تا عقوبتی در پی داشته باشد. ثانیا اگر فرض بگیریم آتشزدن کتاب هاریسون گناه بوده و عقوبت دنیایی داشته باشد، شاید تنها افراد بسیار معدودی از مردم قم با چنین رویدادی موافق بودهاند، حال آیا عدالت الهی این را بر میتابد که هزاران فرد بیگناه را به سبب گناه شمار معدودی مبتلا سازد؟! یقینا چنین امری با عدالت خداوند سازگار نیست.
سوم: ویروس کرونا متأسفانه نه تنها در قم بلکه در شهرهای متعددی در ایران و نه تنها در ایران، بلکه تا اینک در بیش از ۱۰۰ کشور جهان در حال گسترش است. بنابراین بر فرض اگر قبول کنیم آتشزدن کتاب هاریسون عامل شیوع بیماری در قم است، در شهرهای دیگر ایران و در کشورهای دیگر که مدتها قبل از ایران گرفتار این ویروس شدند، چه باید گفت؟! آیا در چین که بیش از ۳۰۰۰ نفر جان خویش را از دست دادند، کرونا ویروس به علت آتش زدن کتاب هاریسون در قم بوده است؟!
چهارم: کلیپی که از فردی به نام آقای تبریزیان منتشر شده، مربوط به بیش از ۳ سال قبل و در پاسخ به آتش زدن کتاب قانون بوعلی توسط برخی از یهودیان صورت گرفته است. حال اگر ارتباطی میان کار آقای تبریزیان و شیوع بیماری در قم باشد، طبیعتا باید قم سه سال قبل به این بیماری گرفتار میشد، نه پس از گذشت سه سال از آن رویداد! بنابر این ارتباط دادن میان کتابسوزی آقای تبریزیان و شیوع کرونا در قم، انگاره بسیار دور از ذهنی است.
شبهه ۱۷: روحانیون شیعه ادعا میکردند، توسل به اهل بیت و وجود حرمهای مقدس مایه برکت و دورماندن شهرهای زیارتی از بلا است، در حالی که الآن ویروس کرونا از قم آغاز و گسترش یافته است!
پاسخ:
اولا؛ ویروس کرونا از قم شروع و گسترش پیدا نکرده است؛ بلکه شروع آن از کشور چین شهر ووهان بوده است. اما در ایران، قم اولین شهری بود که قادر به شناسایی این ویروس شد وگرنه طبق اظهارات برخی از صاحب نظران، این ویروس قبل از قم، در تهران وجود داشته است. هرچند تقدم وجود ویروس در هرشهری، نباید عاملی برای تحقیر و توهین به آن شهر و ساکنان آن شود؛ چرا که این امر ممکن بود در هرشهری اتفاق بیافتد.
ثانیا؛ یکی از آفتهای بزرگ در فرایند شناخت و مبارزه با مشکلات مادی و روانی بشر، تکسونگری و تقلیلگری است که از نظر عقل و علم مردود است. مثلا تقلیل علل پدیدآمدن و شیوع بیماریها به مسائل بهداشت محیطی و جسمی نوعی تقلیلگرایی، یعنی فروکاهش علل به علل مادی و محسوس است! عقل و علم بشر محدود است و با وجود پیشرفتهای زیادی که در علوم طبیعی و انسانی صورت گرفته، بشر هرگز نمیتواند به صورت یقینی ادعا کند که میتواند به همه پدیدهها از همه ابعاد، سطوح و زوایا آگاه شده و آنها را در کنترل خود در آورد. زندگی انسانها بسیار پیچیدهتر از آن است که عقل و علم به همه ابعاد آن آگاه شود. به همین سبب تقلیل علت یک بیماری یا شیوع آن در امور مادی، خطای علمی و عقلی بزرگی است. در آیات قرآن کریم و روایات معتبری که از پیشوایان دینی به ما رسیده، علل ایجاد و شیوع برخی از بیماریها، به خصوص بیماریهای بنیانکن، فراگیری برخی از گناهان عنوان شده است. بنابراین همچنانکه میبایست به نظر پزشکان در رعایت امور بهداشتی جسمی و محیط زیست توجه کرد، باید به نظر متخصصان دینی و وجدان اخلاقی در اینکه شیوع گناهان و رفتارهای غیراخلاقی هم در این امر عاملیت دارد، اعتنا کنیم. مشکلات مادی و بیماریهای جسمی، زنجیرهای از علل و عوامل دارند که برخی مادی و برخی ممکن است روحی - معنوی باشد. اگر چه علل و عوامل روحی و معنوی هم با وساطت علل مادی در جسم انسان اثر میگذارد، ولی از لحاظ عقلی و علمی نمیتوان ادعا کرد که مشکلات و بیماریهای جسمی تنها علل و عوامل جسمی دارد.
ثالثا؛ امروزه در روانپزشکی، پزشکی و روانشناسی مدرن اثبات شده که منشأ بسیاری از بیماریهای جسمی و از جمله بیماریهای صعب العلاج، نابسامانیهای روانی مثل استرس، اضطراب و افسردگی است. بیماریهای روانتنی، بیماریهایی جسمی با منشأ روانی است. از این رو اگرچه رعایت اصول و مسائل بهداشتی اهمیت دارد، اما به تنهایی نمیتواند بیماریها را از بین ببرد. مشکلات روانشناختی موجب تضعیف سیستم ایمنی بدن شده و بدن را در برابر بیماریها آسیبپذیر میکند. اعتقادات دینی، دعا، مناجات با خدا و توسل به ارواح پاکان علاوه بر آثار معنوی و تکوینی، عامل مهمی در آرامش، امید و احساس تسلط بر زندگی است و به تقویت سیستم ایمنی بدن کمک فراوان میکند. افراد بی دین و لامذهب، به سبب اینکه در بحرانها ممکن است خود را ببازند و احساس استرس و ناامیدی کنند، نسبت به مؤمنان در برابر بیماریها آسیبپذیری بیشتری دارند.
رابعا؛ مسئله توسل به اهل بیت (علیهم السلام) و شفابخشی توسط آنها مورد تأیید دین است؛ اما اینگونه امور به صورت دائمی نبوده و در موارد خاصی با شرائطی که خداوند متعال بدان عالم است، اتفاق میافتد. به عبارت دیگر این مسئله در امور دنیا به صورت استثنا است و اینگونه نیست که هرکسی به حرم اهل بیت رفته و یا توسل و دعایی کرده باشد، بلافاصله شفا یافته باشد؛ همچنین اینگونه نیست که هرکسی دعا و توسل کند، دیگر نیازی به استفاده از دارو برای رفع بیماری و یا انجام اقدامات احتیاطی به منظور پیشگیری از بیماریهای واگیردار نداشته باشد. به همین دلیل مراجع معظم تقلید که بیش از دیگران اهل ذکر، دعا و توسلاند، با وجود اینکه مردم را به ذکر، دعا و توسل فرامیخوانند، همزمان آنها را به رعایت دستور العملهای بهداشتی و اقدامات احتیاطی پیشگیرانه نیز دعوت میکنند و خود نیز با تعطیلی درسها و برنامههای اجتماعی در این زمینه پیشگام بودهاند. به عنوان مثال حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی سخنانی در این زمینه ایراد فرمودند: «برای مقابله با این بیماری باید بر اعصاب خود مسلط باشیم و از ترس و استرس پرهیز نماییم. ... خوب است در تمام خانهها زیارت عاشورا و حدیث کسا خوانده شود، زیرا این دو به همه روحیه میدهد و آثار گرانبهایی دارد ... . در این مقطع زمانی معاشرتها و حضور در مراکز عمومی صحیح نیست ... . از جمله مسائلی که بر هرانسانی واجب است، حفظ جان و سلامت است و اگر انسان در این زمینه کوتاهی کند، در پیشگاه خداوند مسئولیت دارد!»[۱۸] مقام معظم رهبری نیز ضمن تأکید به رعایت مسائل بهداشتی و عمل به دستورات پزشکی و اینکه انجام این توصیهها مصداق «حسنه» است، مردم را به توسل و توجه به پروردگار فراخواندند و گفتند: «من توصیه میکنم همه دعای هفتم صحیفهی سجّادیّه را که دعای خیلی خوبی است، با توجّه به معنا، بخوانند و با این الفاظ زیبا از خدای متعال کمک بخواهند!»
شبهه ۱۸: مگر اینجا کشور امام زمان و اهل بیت (علیهم السلام) نیست؟! پس این همه بلا و مصیبت عمومی در غرب و شرق و جنوب و شمال آن برای چیست؟! چگونه میتوان اینها را تببیین کرد؟
پاسخ:
اولا؛ نظام جهان بر پایه زنجیره اسباب و مسببات جریان دارد. در این نظام هر معلولی علت یا عللی دارد. حوادث طبیعی، چه سودمند و چه زیانبار، دارای زمینهها و عللی است که از آن تخلف نمیکند. چه کشوری که مردم آن به امام زمان اعتقاد دارند و چه کشورهایی که چنین اعتقادی ندارند. البته علل حوادث در علتهای مادی منحصر نیست و بسیاری از حوادث طبیعی زمینههای و علل معنوی هم دارد؛ هرچند علل معنوی همواره توسط علل مادی اثر میکند. مثلا بیاعتنایی به امور اخلاقی، ظلمها و حقکشیهای فراگیر، ممکن است موجب کاهش باران و خشکسالی شده و از این راه بر رشد منفی نیازمندیهای غذایی یک جامعه تأثیر منفی بگذارد. بر این اساس سنتهای الهی در همه جای جهان به یک منوال است و استثنایی در آن نیست. حتی در اموری که ما آن را استثنا میپنداریم، باز بر اساس سنت و سببی انجام میگیرد. اعتقاد به امام زمان به همراه عمل به ارزشهای مورد رضایت آن امام یقینا موجب بروز و ظهور خیرهای معنوی فراوان میشود. حتی ممکن است با دعای آن حضرت برخی از بلاهای بنیان کن از جامعه مهدوی برطرف شود. اما این اعتقاد و ارتباط به معنی این نیست که چنین کشور و جامعهای یکسره از دیگر کشورها متفاوت شده و سنتهای دیگری بر آن حاکم میشود. در دروان حیات پیامبر و حکومت امام علی (علیهما السلام) هم با وجود اینکه پیامبر و امام در میان امت حضور دارد، حضورشان از پیدایش شکستها، تنگناها و مشکلاتی که به صورت طبیعی یا در اثر کوتاهیها و خطاهای انسانی پدید میآید، جلوگیری نکرده است.
ثانیا؛ بلاها، مصیبتها و شرور لازمه عالم مادی است و حذف مطلق شرور از صحنه زندگی انسان مساوی با فانی شدن نظام عالم مادی است. فارابی فیلسوف بزرگ اسلامی در این باره میگوید: «خدا که در قدرت و حکمت و علم خود تام است، تمامی افعال او کامل و بدون نقص و عیب است و آفات و شروری که بر اشیای طبیعی عارض میشود، ضروری عالم ماده و طبیعی است. عالم ماده، نمیتواند خیر محض را بپذیرد.»[۱۹] با توجه به این مطلب تصور این که ایران چون کشوری اسلامی و شیعی و مورد عنایت اهل بیت (علیهم السلام) و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، باید از هرگونه بلا، مصیبت و شرّی در امان باشد، تصوری نادرست است؛ مکه مکرمه و خانه خدا (کعبه) که مقدسترین مکان اسلامی است، بارها گرفتار سیل شده و خانه خدا ویران گشته است. حال کسی نگفته که چون کعبه در مکه قرار دارد، نباید سیل آنجا را خراب کند! هیچگاه تقدس اماکن، نقش پیشگیرانه انسانها در مقابله با بلاها را از بین نبرده و نخواهد برد. درست است که کشور ایران نسبت به کشورهای دیگر بیشتر مورد عنایت امام زمان (عج) است و این امر در حوادث بسیاری به اثبات رسیده، ولی این باعث نمیشود که از عوامل پیشگیری از بلاها غفلت ورزیم. درباره بیماری ویروس کرونا نیز رعایت امور بهداشتی و پزشکی، و روانشناسی در راستای نظام علی و معلولی است و رعایت آن بر همه انسانها واجب است؛ همچنانکه توبه، دعا، توسل و پناه بردن به خداوند و اولیای پاکش نیز باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد.
ثالثا؛ برخی از این بلاها و شرور از آزادی و اختیار انسانها در عمل ناشی است. خداوند متعال به انسان نعمت آزادی و اختیار ارزانی داشته و خوبیها و بدیها را نیز به او الهام کرده است. همچنین دستورهای سعادتبخشی را از طریق رسولان برای تکامل به انسان نازل فرموده است. برخی از انسانها با اختیار خویش اعمال شرورانهای انجام میدهند که لازمه آن، رنج و عذاب دیگران است. بنابراین برخی از شرور و بلاها از شرارت انسانها حاصل میشود. درباره شیوع برخی بیماریها مانند ایدز و ویروس کرونا نیز طبق تحقیقات برخی متخصصان، عامل این بیماریها ارتباط نادرست انسان با حیواناتی نظیر میمون و خفاش است. بنابراین اینگونه بیماریها ناشی از خطای انسانهایی است که از اختیار خود سوءاستفاده میکنند! البته احتمال ساخت و انتشار ویروسهایی مثل کرونا توسط دشمنان بشریت هم وجود دارد که احتمال قابلاعتنایی است، ولی هنوز شواهد قوی و معتبری به سود آن وجود ندارد!
رابعا؛ صرف انتساب مردم یک جامعه به اسلام موجب نمیشود که سنتهای الهی درباره آنان تغییر کند و آن مردم از گزند حوادث جهان محفوظ و مستثنا باشند. برخی از شرور و بلاها و نیز خیرها و نعمتها صرفا ناشی از قرار گرفتن کشور یا منطقهای در شرایط خاص اقلیمی است. البته بسیاری از زمینهها و علل خیرات و شرور به رفتارهای انسانها وابسته است و در این خصوص تفاوتی میان مسلمان و نامسلمان نیست. مثلا نظم، سخت کوشی، علم آموزی، برنامهریزی، آیندهنگری، حقطلبی، اتحاد و انسجام اجتماعی و غیره زمینه و عامل بسیاری از خیرهای عمومی و خصوصی است. حال اگر مسلمانان به این امور بیتوجه باشند، طبیعتا از آثار مثبت آن نیز محروم شده و به پیامدهای منفی فقدان آن گرفتار میشوند. گرفتاریهای مردم در کشورهای اسلامی در بسیاری از موارد از بیاعتنایی به سنتهای الهی و عمل نکردن به فرمانهای دین است؛ نه ناشی از مسلمان بودن آنها.
شبهه ۱۹: پس از انتشار کلیپهایی که در آن برخی از پرستاران مراکز درمان کرونا مشغول رقص و پایکوبیاند، یکی از هنرپیشههای ظاهرا بیحاشیه که در سینما و تلویزیون بیشتر نقشهای مثبت و مذهبی را بازی کرده و ذهنیت مثبتی از خود در اذهان مردم ایجاد کرده، با نشر یک استوری در فضای مجازی، تنها راه حل بحران کرونا را رقص و پایکوبی در سراسر کشور دانسته و مردم را به انجام رقص و شادی دعوت کرده است. وی حتی پا را از این فراتر نهاده و در توهینی سخیف و بسیار بیادبانه، مخالفان رقص را بیرون از گونه انسانی معرفی کرده است!
پاسخ
اولا؛ اظهارنظر در مسائل تخصصی در صلاحیت همه افراد نیست. همانگونه که اظهارنظر درباره فنون و مسائل هنرپیشگی در صلاحیت هنرپیشگان حرفهای و مدرسان سینما است، اظهار نظر درباره مسائل بهداشتی به پزشکان، مسائل روان شناختی به روانشناسان و مسائل معنوی به عالمان دین اختصاص دارد. بنابر این اظهار نظر یک هنرپیشه در موضوع روش مقابله با بیماری کرونا فاقد اعتبار عقلی و علمی است؛ هرچند ممکن است برخی از افراد به علل و انگیزههای گوناگون از آن استقبال کنند!!!
ثانیا؛ انسانها در موقعیتهای مختلف واکنشهای خاصی از خود نشان میدهند. برخی از واکنشها، فطری است و برخی اکتسابی و معلول آموزش و تربیت محیطی است. کنشها و واکنشهای فطری در همه جا و همه افراد یکسان و نشانه بهنجاری است؛ در حالی که واکنشهای اکتسابی ممکن است ناشی از آموزش غلط یا نابهنجاری روانی باشد. انسانها به صورت فطری در موقعیتهای غمانگیز، غمگین و در موقعیتهای شادیآور، شادی میکنند. اگر فرد یا افرادی در موقعیت غمانگیز، شادی و در موقعیت شادیآور، غمگینانه رفتار کنند، نابهنجار محسوب میشوند. این روزها که مردم کشور ما با مسأله مهم کروناویروس و ابتلای برخی از هموطنان به این بیماری و از دست رفتن شماری دیگر مواجهاند، موقعیت شادیآفرین و طربانگیزی نیست. همه در حالتی از غم و ناراحتی به سر میبرند و از این رو نیازمند آرامش روانی و اطمینان خاطر معنویاند. اگر فرضا پرستارانی در موقعیت خاص بیمارستان، رفتار نامتعارفی مثل رقص، از خود نشان دهند، فارغ از علل و زمینه آن رفتار، اصلا رفتاری قابل توصیه به دیگران نیست. امروزه بسیاری از هموطنان ما در سوگ خفته عزیزانشان در فشار روانیاند و آنچه تسلای خاطر این عزیزان است، همدردی، همدلی و یاری آنان در تحمل این دردها و غصهها است. آری! شادی، نشاط و بالابردن روحیه در چنین شرایطی لازم است. حمایت عاطفی، مهربانی، کمک رسانی به همدیگر، ورزش و فکر مثبت موجب حفظ سلامتی و تندرستی افراد است، اما رفتارهای سخیفی مثل رقص که نشان از سرمستی و بیدردی است، نه تنها دردی را داوا نمیکند؛ بلکه نمکی بر زخم هموطنان سوگمند ما است. اکنون زمانه حفظ امید، بالابردن سطح معنویت جامعه، امیدبخشی و حمایت عاطفی از یکدیگر است. اکنون هنگام دعا و استمداد از خدا است و توصیه به چالشهایی مثل رقص، گمراه کردن جامعه است. جامعه نباید درد خود را فراموش کند، بلکه میبایست با آن مقابلهای هوشمندانه و عاقلانه داشته باشد.
ضمن آنکه برچسب مخالفت با نشاط و شادی جامعه به منتقدان چنین رفتارهای سخیفی، نسبت ناروا و مغالطهای روشن است.
ثالثا؛ در بلاهای فراگیری که راهکار خاصی برای رفع آن در دسترس نیست و انسانها از مواجهه علمی و تجربی با آن ناتوانانند، حالتی رخ میدهد که در فرهنگ قرآنی از آن به «اضطرار» یاد میشود؛ یعنی حالتی که فرد غیراز خدا هیچ امیدی نداشته و کاملا درمانده است. در این هنگام آنچه انسان را از درماندگی و فروپاشی روانی نجات میدهد، پناه بردن به رحمت الهی و استمداد از اولیای الهی است. در حالی است که دعوت بیماران و شهروندانی که هر لحظه ممکن است به این بیماری گرفتار شوند، به چالشهای ساختگی و بیهوده همچون رقص و پایکوبی، نه تنها کمکی به آرامش عمیق و گسترده نمیکند و میتواند به بیبندباری و بیعفتی گسترده در فضای واقعی و مجازی کشور تبدیل گردد، مردم را از فرصت بینظیر دعا و توجه به خداوند محروم کند؛ چنانکه توصیه و تبلیغ برخی افراد سودجود و خائن به نوشیدن الکل برای در امان ماندن از کرونا، مرگ تعدادی از هموطنانمان را رقم زده است!
پرسش ۲۰: این روزها کلیپی از آقای اکبر عبدی، هنرپیشه سینما و تلویزیون در سطح وسیعی منتشر شده که در حال معاشقه با سگ دستآموزی است. درحالی که سگ مرتبا صورت عبدی را لیس میزند، به سگ میگوید برای ما پیش خدا دعا کن که بلاها را از ما بگرداند! با توجه به تأثیرگذاری رفتار شخصیتهای محبوب و مشهوری مثل عبدی، آیا این امر نوعی شبههافکنی و تمسخر اعتقادات دینی مردم نیست؟!
پاسخ
اولا؛ رفتار و گفتار هرکسی جز معصومان (علیهم السلام) به خودی خود هیچ اعتباری ندارد. رفتار و گفتار باید بر منطق عقلانی و دینی استوار باشد تا بتوان برای آن اعتباری قائل شد. شهرت، محبوبیت، تخصص در یک رشته خاص، هرگز دلیلی بر اعتبار مطلق رفتارها و گفتارهای افراد نیست. بنابر این اگر کسی به سخن یا رفتار فرد مشهوری، به صرف مشهور بودن استناد کند و بخواهد شهرت یا محبوبیت فردی را دلیل درستی سخن یا رفتار او بداند، در واقع نشانه نابخردی خود او است!
ثانیا؛ مهربانی و ترحم بر حیوانات، امری ستوده و انسانی است و در دین ما هم به آن سفارش شده است؛ آنچنانکه خود معصومان (علیه السلام) هم با حیواناتی که در محیط زندگیشان، با ترحم و مهربانی رفتار میکردهاند. بر این اساس رفتار اکبر عبدی با سگش از این جهت، رفتار حرام یا حتی مکروهی نیست؛ هرچند رفتارهای نزدیک و عاشقانه با حیوانات، ضمن اینکه با اصول بهداشتی در تضاد است، میتواند نوعی رفتار نابهنجار تلقی شود؛ زیرا حیوانات، اگرچه مهربانی را تا اندازهای، میفهمند و گاهی از روی غریزه با انسان، مهربانی میکنند، اما عشق و رابطه انسانی را درک نمیکنند و معاشقه با آنان رفتاری غیرعقلانی است. عشق میان دو انسان امری متعالی و دارای ژرفایی عقلانی و معنوی است و هرگز چنین امری میان انسان و حیوان اتفاق نمیافتد. مقام بلند انسان آنچنان است که حتی عشق میان انسان و فرشته هم ممکن نیست؛ زیرا فرشتگان نیز از رسیدن به مقام انسانی ناتوانانند.
ثالثا؛ چنین صحنههایی جز توهین به شعور و عوطف انسانی چیز دیگری نیست؛ امروزه برخی از سلبریتیهایی که تنها میتوانند ژست زوشنفکر بگیرند، برای نقد و اعتراض به برخی مناسبات غیرانسانی میان انسانها، ناخودآگاه به کل انسانیت و عواطف انسانی توهین میکنند؛ این افراد از فرط خودشیفتگی و میل به نمایشگری، چنان سخن میگویند که گویی دیگر هیچ انسان شریف و اخلاقمداری در جهان وجود ندارد که سزاوار عشق انسانی باشد و باید عشق و مهربانی را از سگان آموخت و با سگان تجربه کرد. روانشناسی چنین رفتارهایی از آن حاکی است که چنین افرادی یا از عقده حقارت و میل شدید به خودنمایشگری رنج میبرند و یا به سبب شکست در ایجاد ارتباط سالم عاطفی با دیگر انسانها، گرفتار سرخوردگی شدیدی شده و به رابطه سطحی، کم دردسر و ساده با حیوانات پناه بردهاند. به نظر میرسد چنین رفتارهایی بیش از هرچیز ناشی از نوعی خودشیفتگی نامطلوب است که فرد را به سمت رفتارهایی عجیب و غریب کشانده تا از این رهگذر، متفاوتبودن خود با دیگر افراد جامعه را به رخ دیگران بکشد!
رابعا؛ اینکه آقای عبدی به سگش میگوید «برای ما پیش خدا دعا کن»، اگرچه به خودی خود، رفتار حرام و ممنوعی نیست، اما رفتاری نابخردانه است؛ زیرا حیوانات فاقد شعور انسانیاند و معنای دعا و اموری این چنین را نمیفهمند. هرچند حیوانات هم در جهان خودشان با خالقشان ارتباطهایی دارند و بسا مهربانی با یک حیوان موجب رفع ناراحتی یا رسیدن خیری به انسان میشود؛ اما در خواست دعا از حیوانات رفتاری غیرمنطقی است.
خامسا؛ متأسفانه چنین رفتارهایی نه تنها به گسترش مهربانی و اخلاق انسانی کمک نمیکند، بلکه عواطف و اخلاق انسانی را فاسد کرده و الگوی نامناسبی برای دیگران معرفی میکند. بهتر بود آقای عبدی این معاشقه را با کودکان، سالمندان و نزدیکان خود انجام میداد و در عمل، مهروزی بدون چشم داشت با دیگر انسانها را میآموخت. اگر افرادی مثل آقای عبدی نگران مهربانی و محبت انسانیاند، بهتر است با حضور در مراکز نگهداری سالمندان، کودکان بیسرپرست، کودکان بیمار و غیره و مصرف بخشی از ثروت خود در راه بهزیستی این افراد، مهربانی را در الگوی رفتار صحیح آن نشان دهند!
[۱] . رک: مستند دوما، دور، اما نزدیک، پخش شده از شبکه اول صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
[۲] . وضعیت بهداشت، درمان و سلامت مردم در حکومت پهلوی و بعد از انقلاب اسلامی در یک نگاه، خبرگزاری سلامت ایرانیان(سینا)، http://sinanews.ir/detail/News/۴۲۴۳۱۲/۲۰۱۸ و نیز رک: پیشرفتهای پزشکی پس از انقلاب، گزارش رئیس دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله، خبرگزاری ایرنا، http://www.irna.ir/fa/News/۸۱۴۸۷۴۹۸
[۳] . وضعیت بهداشت، درمان و سلامت مردم در حکومت پهلوی و بعد از انقلاب اسلامی در یک نگاه، خبرگزاری سلامت ایرانیان(سینا)، http://sinanews.ir/detail/News/۴۲۴۳۱۲/۲۰۱۸ و نیز رک: پیشرفتهای پزشکی پس از انقلاب، گزارش رئیس دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله، خبرگزاری ایرنا، http://www.irna.ir/fa/News/۸۱۴۸۷۴۹۸
[۴] . «... فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون»: اگر چیزی را نمیدانید از دانایان به آن بپرسید!» (نحل: ۴۳)
[۵] . نهج البلاغه، حکمت ۱۶۱.
[۶] . وسائل الشیعه، جلد ۱۱، ص ۲۴۰.
[۷] . رک: محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، انتشارات دارالحدیث قم.
[۸] . محمد بن حسن شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ ق، ج۲۴، ص: ۳۳۷
[۹] . همان
[۱۰] . محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ ق، ج۶، ص: ۵۰۳
[۱۱] . «و نمیخواهند جز آنچه را خدوندگار جهانیان میخواهد». (تکویر: ۲۹)
[۱۲] . محمدباقر مجلسی، بحاارالانوار، ج ۵۷ ، ص ۲۱۴.
[۱۳] . همان، ص ۲۱۷.
[۱۴] . همان، ص ۲۱۳.
[۱۵] . مرتضی مطهری، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، ج ۱، ص ۱۲۶ و ۳۹۹.
[۱۶] . شوری: ۳۰.
[۱۷] . محمد بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ذیل آیه ۳۰ شوری.
[۱۸] . سخنان ایشان از شبکههای مختلف سیما پخش شد و بر روی سایت ایشان هم قرار گرفته است.
[۱۹] . فارابی، تعلیقات، تحقیق و مقدمه و پاورقی جعفر آل یاسین، ص ۴۶.
/