به گزارش خبرگزاری حوزه، حضرت آیت الله مکارم شیرازی در سخنانی به تبیین ابعاد مختلف مهجوریت قرآن کریم پرداخته اند که به این شرح است:
بزرگ ترین معجزه پیامبر اسلام(صلّی الله علیه وآله وسلّم)، قرآن است و مهم ترین سند حقانیت اسلام و برترین برنامه زندگی سعادتبخش انسان ها می باشد.[۱] پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) در گفتار حکیمانه اش میفرماید: «عَلَیکُمْ بِـالْقُرآنِ فَاتَّخِذُوهُ اِمـامـاً وَ قائِداً؛[۲] بر شما باد که چنگ به دامان قرآن بزنید و آن را پیشوا و رهبر خود قرار دهید».[۳]
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) نیز در یک کلام پرمعنا میفرماید: «فَتَجَلَّی سُبْحَانَهُ لَهُمْ فِی کِتَابِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونُوا رَأَوْهُ بِمَا أَرَاهُمْ مِنْ قُدْرَتِهِ؛ خداوند در قرآن مجید از طریق نشان دادن قدرتش تجلی فرموده بی آن که مردم او را ببینند»[۴].
قدرت نمایی خداوند در قرآن چنان است که هر زمان درباره آن دانشمندان غور و مطالعه کنند به حقایق بیشتری میرسند، گذشت زمان هرگز آن را کهنه نمیکند و تلاوت آن همیشه لذت بخش و مطالعه و دقت در آن همیشه پرفایده و نورانی است.[۵]
قرآن شجره طیبه ای است که ریشه های آن در اعماق جهان اسلام فرو رفته و شاخه های آن برفراز آسمان هاست. تمام جهان بشریت میتوانند در سایه این شجره طیبه قرار گیرند و از میوه های آن هر زمان بهره مند شوند.[۶]
از این رو حفظ قرآن، دل و جان را نورانی میکند و تلاوت آن به انسان نور و صفا میبخشد و آهنگ ترتیل آن روح را در آسمان معنویت به پرواز درمیآورد و شادی میآفریند.[۷]
هم چنین خواندن آیات قرآن همراه با تدبر و اندیشه، روح و جان انسان را تازه می کند[۸] و فرد در نهایت عمل خود را بر اساس آن تنظیم می نماید.[۹]
البته سخن در مورد قرآن بسیار زیاد است؛[۱۰] اما حقیقت آن است که قرآن در بین ما مهجور و متروک است.[۱۱] مهجور از نظر مغز و محتوا و متروک از نظر اندیشه و تفکر و از نظر برنامه های سازنده اش![۱۲] لذا هنوز تا رسیدن به حد لازم از حضور قرآن در جامعه، راه بسیاری در پیش داریم. [۱۳]
مهجوریت قرآن در ممالک اسلامی
متأسفانه این کتاب با عظمت، و این نسخه شفابخش آلام بشریت، حتی در بین مسلمانان غریب و مظلوم است. به نحوی که قرآن و قرآن خوان فراوان است، اما تفکر و تأمل و اندیشه پیرامون دستورات آن کم.[۱۴]
به عنوان نمونه اگر به خاستگاه قرآن، عربستان سعودی سری بزنیم می بینیم، کشوری که قسمت مهمی از قرآن های موجود دنیا، در آنجا چاپ می شود، و مدارس فراوان جهت حفظ قرآن مجید دارد، و در تمام مساجد شهر های مختلف آن، مخصوصاً مسجد النبی و مسجد الحرام قفسه های زیبا و فراوان آن، مملو از قرآن های زیباست، و هر کس وارد می شود به تلاوت آن می پردازد. اما در همین کشور قرآن در ظواهر زندگی آنها فراوان، اما در اعمال و رفتار و کردارشان نایاب است.[۱۵]
متأسفانه اکثریت مسلمانان جهان، اکثریت کسانی که به قرآن ایمان داریم و دم از اسلام می زنیم، در حقیقت قرآن را گم کرده ایم.[۱۶]
درست است که قرآن به تمام زبان های زنده جهان ترجمه شده، و در تمام خانه های مسلمانان و عموم کتابخانه های دنیا وجود دارد، همه روزه از تمام فرستنده های ممالک اسلامی و جمعی از ممالک غیر اسلامی نیز پخش می شود، ولی افسوس که بسیاری از ما از حقیقت تعلیمات عالی قرآن و روح معانی این کتاب بزرگ آسمانی و درس های آموزنده آن عملا بیخبریم.[۱۷]
ما مسلمانان اگر قرآن را گم نکرده بودیم امروز چنین پراکنده نبودیم، این چنین در چنگال بیگانگان استعمارگر گرفتار نبودیم و اینچنین در ادامه زندگی و حیات خود به کمک های این و آن نیازمند نبودیم![۱۸]
نگاه تشریفاتی و زینتی به قرآن
از جمله آسیب هایی که ممکن است به قرآن وارد شود این است که قرآن در میان پیروانش کمرنگ و بیرنگ شود.[۱۹]بدین نحو که قرآن به صورت یک کتاب تشریفاتی در آید،[۲۰] و به آن، به عنوان یک کتاب مقدس و آسمانی و قطع نظر از جنبه های علمی نگاه کنند. به نحوی که زینت مراسم تشریفاتی آنان باشد.[۲۱] و جای آن در کاشی کاری های مساجد و افتتاح خانه نو، حفظ مسافر، شفای بیماران، و حد اکثر برای تلاوت به عنوان ثواب از آن استفاده می کنند.[۲۲]
حال آنکه قرآن مجید، برای این نیست که تنها در خانه ها خاک بخورد، و یا به عنوان «دوری از چشم زخم دیگران» حمایل کنند، و یا ضمیمه «آئینه» و «شمعدان» مهریه عروسان نمایند و یا مخصوص مجالس فاتحه و اموات گردد و تا این حد آن را تنزل دهند و یا آخرین همت آنها تلاش و کوشش برای تجوید و تلاوت زیبا و ترتیل و حفظ آن باشد، ولی در زندگی فردی و اجتماعی کم ترین انعکاس نداشته باشد و در عقیده و عمل از آن اثری به چشم نخورد![۲۳]
آری برادرم تا وقتی قرآن را فقط در طاقچه های خانه ها و در کنار مقابر و مجالس ترحیم و در موقع خطبه عقد و انتقال از منزلی به منزل دیگر و در وقت مسافرت رفتن به کار گیریم، وضع به همین منوال است، و باید از بیماری فردی و اجتماعی بنالیم.[۲۴]حال آنکه قرآن کتاب عمل است نه یک کتاب تشریفاتی.[۲۵]
لذا امیرمؤمنان در آخرین وصایای خود فرمودند: «الله الله فی القُرْآن، لا یَسْبِقکُمْ بالعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ؛ مسلمانان، خدا را خدا را درباره قرآن به شما میگویم مبادا دیگران با عمل به قرآن بر شما پیشی گیرند و شما تنها به ظاهر قرآن مشغول باشید».[۲۶]
مهجوریت قرآن در تعلیم و تربیت
در بعضی از کشورهای اسلامی مدارس پر طول و عرضی به عنوان مدارس «تحفیظ القرآن» دیده می شود، و گروه عظیمی از پسران و دختران به حفظ قرآن مشغولند.[۲۷]هم چنین برای تجوید و قرائت قرآن بسا کلاس ها برگزار شده و بسا کتاب هایی که نوشته اند.[۲۸]
اگرچه همه اینها خوب است،[۲۹] ولی آیا این اهتمامی که برای حفظ و قرائت و تجوید به کار میرود، برای پیاده شدن محتوی آن هم به کار میرود؟! به راستی چه اندازه از مفاهیم قرآن در آنجا پیاده شده است.[۳۰] به راستی وقتی تجوید و قرائت با عمل به قرآن و فهم و درک آن همراه نباشد چه دردی را دوا می کند؟[۳۱]
متاسفانه باید اذعان نمود برخورد گروهی از مسلمانان با قرآن برخورد با یک مشت اوراد نامفهوم است، تنها به تلاوت سرسری می پردازند، و در نهایت به تجوید و مخارج حروف و زیبایی صوت اهمیت می دهند، و بیشترین بدبختی مسلمانان از همین جاست که قرآن را از شکل یک برنامه جامع زندگی خارج ساخته و تنها به الفاظ آن قناعت کرده اند.[۳۲]
من از این می ترسم یک وقت برای عده ای این تصور پیش بیاید که هدف نهایی همان تجوید و صوت خوب است،[۳۳] همانگونه که بعضاً شاهدیم جلساتی به نام قرآن تشکیل می شود، و صرفاً روی قرائت و تجوید، متمرکز می شوند، گویی ماورای قرائت و تجوید چیز دیگری وجود ندارد.[۳۴]
و یا قرائت قرآن یا حفظ قرآن، که گاهی به صورت یک کار هنری در میآید که قرآن را از انتها بخوانند، یا با یک نفس آیات متعددی خوانده شود، قاریان، حافظان و مستمعان بدانند که اینها مقدمه برای فهم قرآن و فهم مقدمه برای عمل به قرآن و نشر و ترویج آن است.[۳۵]
بدیهی است آنها که به تلاوت و حفظ قرآن قناعت می کنند، و از «تدبر» و «عمل» به قرآن خبری ندارند، گرچه یکی از سه رکن را انجام داده، ولی دو رکن مهمتر را از دست داده اند و گرفتار خسارت عظیمی شده اند.[۳۶] چرا که به نام قرآن، قرآن را به نابودی می کشند.[۳۷]
این مسأله در حالی است که روایات وارده در زمینه فضیلت سوره های قرآن، روی محتوای سوره ها و جنبه های عملی آن تأکید شده است، مثلاً میبینیم از امام صادق علیه السلام در فضیلت تلاوت سوره نور چنین نقل شده: «حَصِّنُوا أمْوالَکُمْ وَ فَرُوجَکُمْ بِتِلاوَةِ سُورَةِ النُّورِ وَ حَصِّنُوا بِها نِسائَکُمْ فَاِنَّ مَنْ أدْمَنَ قَرائَتَها فِی کُلِّ یَوْمٍ أوْ فِی لَیْلَةٍ لَمْ یَزْنِ أحَدٌ مِنْ بَیْتِهِ أبَداً حَتّی یَمُوتَ؛[۳۸] اموال و دامان عفت خود را با تلاوت سوره نور محفوظ دارید، و هم چنین به وسیله آن همسران خود را (از سقوط در دامان فساد) حفظ کنید، هر کس هر شب یا هر روز این سوره را بخواند، هیچ یک از خانواده او گرفتار بیعفتی نخواهد شد».[۳۹]
روشن است که سوره نور با بحث های مؤثری که درباره حجاب و مبارزه با چشمچرانی کرده، و هم چنین دستورات مؤکدی که در زمینه ازدواج دختران و پسران و مانند اینها داده است، داروی مؤثری است برای مبارزه با بیعفتی و همچنین حیف و میل اموالی که از این رهگذر به دره نیستی ریخته میشود.[۴۰]
شک نیست که منظور از تلاوت این سوره در هر شب و روز در محیط خانه و خانواده هشدارهای پی در پی و یادآوری های مکرر در زمینه های اجتماعی و اخلاقی است، و بنابراین افراد باید آن را بخوانند و مضمون آن را درک کنند، نه تنها تلاوت و قرائت خالی از هر گونه فهم و درک.[۴۱]
در مجموع مبادا خیال شود که تلاوت قرآن یک هنر است و هر فردی که بتواند آن را قوی تر اجرا کند به هدف اصلی رسیده است، بلکه باید سعی کنیم همه با نگاه تربیتی به قرآن بنگریم و این نگاه است که میتواند جامعه ما را عوض کند و گرنه مصداق روایت آن کسانی هستیم که قرآن میخوانند اما قرآن آنها را لعن میکند.[۴۲]
ای کاش در جامعۀ اسلامی، تنها به تلاوت و تجوید و زیبایی صوت و قرائت، قناعت نمی شد و مراحل دیگر که هدف اصلی را تشکیل میدهد، درباره قرآن پیاده می گشت.[۴۳]
استفاده سطحی از مفاهیم وحیانی
کسانی هستند که آیات قرآن را قرائت می کنند؛ اما فهم و درک آنها از مفاهیم بلند آیات الهی، سطحی است و به عمق آن نمی رسند؛ همانند خوارج و وهابی ها؛[۴۴] در نتیجه وهابی ها فقط به الفاظ قرآن بسیار اهمیت می دهند و در قرائت می کوشند، اما به محتوای آن کاری ندارند. وقتی قاری قرآن آیات را یک نفس می خواند الله الله می گویند، اما زمانی که آیات تکاندهنده قیامت قرائت می شود چون یک نفس نخوانده الله الله ندارد.[۴۵]
با توجه به این مسأله، حرکت قهقرائی امت اسلامی و به عقب برگشتن کاملاً روشن می شود، که می بینیم در کشورهائی مثل حجاز و عراق و مصر حفظ الفاظ قرآن بسیار مورد توجه است، به طوری که بچه های کوچک مبادرت به حفظ قرآن می کنند، در حالی که احکام آن مراعات نمی شود، و در کنار این عدم رعایت، علمای راستین محزونند، و خون دل می خورند، با چشمی گریان و دلی پرخون نظارهگر این اوضاع هستند، و کاری از دست آنها ساخته نیست، آنقدر که به صورت زیبا و تجوید قرآن توجه می شود، به تفسیر و بیان احکام توجه نمی شود، و این نقشه ای بود که بعد از به انحراف کشیدن خط امامت بعد از پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم) کشیده شد، و تا به حال ادامه دارد، این سیاست شومی بود که بعد از پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم) ریخته شد که قرآن خوانده شود ولی تفسیر نشود.[۴۶]
تفسیر به رأی قرآن
امروز بحث های قرآنی انحرافی کم نیست، از جمله برخی با تفسیر به رأی، با آیات قرآن بازی میکنند.[۴۷] معنی تفسیر به رأی در یک عبارت ساده این است که ما قرآن را با خواسته های خودمان تطبیق بدهیم. به عنوان مثال بعضی ها در محیط های اسلامی تفکرهای خاصّ «سوسیالیستی» و «کاپیتالیستی» و امثال این ها را داشتند و دنبال این بودند که آیاتی از قرآن را دستآویز کنند و آن را با اینگونه تفکرات تطبیق دهند. در صورتی که قرآن راهنما و استاد و پیشواست نه پیرو! [۴۸]
تفسیر واقعی این است که ما پیرو قرآن باشیم و به تعبیر دیگر ما شاگرد قرآن باشیم نه استاد قرآن. یعنی باید ببینیم قرآن چه میگوید نه این که رأی و فکر خودمان را بر قرآن تحمیل کنیم و به قرآن بگوییم تو این طور بگو که ما میپسندیم. به همین دلیل باید به هنگام تفسیر، پیشداوری ها را کنار بگذاریم و با ذهن صاف و خالی در محضر قرآن بنشینیم و بگوییم ای کتاب بزرگ آسمانی، ای قانون اساسی اسلام تو چه میگویی؟ که ما همان را میخواهیم.[۴۹]
کوتاه سخن اینکه، همان طور که جمود بر الفاظ قرآن مجید و عدم توجه به قرائن عقلی و نقلی معتبر، نوعی انحراف است، تفسیر به رأی نیز انحراف دیگری محسوب میشود، و هر دو مایه دور افتادن از تعلیمات والای قرآن و ارزش های آن است.[۵۰]
قرآن ستیزی به سبک غرب
سال هاست دشمن، جسم و روح قرآن را هدف قرار داده است. مثلاً در عراق، آمریکاییها قرآن را گذاشتند و تیراندازی کردند؛ این یعنی هدف قرار دادن جسم قرآن،[۵۱] و یا اقدام دیگر در این عرصه، اقدام زشت آتش زدن قرآن بود[۵۲] که به کوری چشم کسانی که قرآن را احمقانه سوزاندند و گمان کردند با سوزاندن قرآن این کتاب فراموش میشود، دیدیم که توجه جهانیان روز به روز به این کتاب الهی بیشتر گردید[۵۳] به نحوی که در کشور آمریکا در سال های گذشته کتابی که بیش از همه کتاب ها منتشر شد، ترجمه قرآن مجید به زبان انگلیسی بود؛ یعنی همان کتابی که آن را آتش زدند. [۵۴]
و گروهی هم در دین ما شبهه ایجاد میکنند و مفاهیم قرآنی را زیر سوال میبرند، و به روح قرآن ما حمله میکنند. [۵۵] هم چون نوشتن کتاب آیات شیطانی که کار بسیار زشتی بود، ولی زمانی که امام(رحمه الله علیه) آن فتوا را دادند، این مسئله در سراسر جهان مطرح شد، در آن سال در آمریکا و دیگر کشورها، قرآن، به عنوان پرفروش ترین کتاب مطرح شد و به واسطه این دشمنی با روح قرآن، عده زیادی با این کتاب آسمانی آشنا شدند و مطمئناً آثار مثبت فراوانی هم بر جای گذاشت. [۵۶]
هم چنین یک عده از مستشرقین، در لباس استشراق هجمه به قرآن کرده و دست به قرآن ستیزی زدند. از جمله نسبت به شیعیان مدعی شدند که آن ها کاری به قرآن ندارند.[۵۷]
در این میان فعالیت قرآن پژوهان و کسانی که با احساس وظیفه برای حفظ قرآن جانفشانی میکنند، و در این راه، شبهات را پاسخ میدهند و با ترجمه قرآن، آموزه های آن را نشر میدهند، تمامی این مسائل،[۵۸] جوابی برای این حرف های بی اساس دشمنان،[۵۹] و گامی در راستای رفع مهجوریت قرآن کریم است.[۶۰]
شکایت قرآن در قیامت
یکی از شاکیان در روز قیامت قرآن است.[۶۱] شکایت قرآن درباره کسانی است که آن را پشت سر افکنند و نسبت به آن بی اطلاع باشند.[۶۲]
امام صادق علیه السلام میفرماید: «ثَلاَثَةٌ یَشْکُونَ إِلَی اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَسْجِدٌ خَرَابٌ لاَ یُصَلِّی فِیهِ أَهْلُهُ وَ عَالِمٌ بَیْنَ جُهَّالٍ وَ مُصْحَفٌ مُعَلَّقٌ قَدْ وَقَعَ عَلَیْهِ غُبَارٌ لاَ یُقْرَأُ فِیهِ؛ سه چیز نزد خدا شکایت می کنند: مسجدی که خراب شده و در آن نماز خوانده نمی شود، عالمی که در بین مردم قرار دارد و از او بهره نمی برند، و قرآنی که غبار روی آن را گرفته و خوانده نمی شود».[۶۳]
شکایت پیامبر(صلّی الله علیه وآله وسلّم) از امت
پیامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم) طبق آیه سیام سوره فرقان از برخی مسلمانان به خداوند شکایت می کند: «یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً؛ پروردگارا! این قوم من قرآن را ترک گفتند و از آن دوری جستند».[۶۴]
آری آن حضرت از گروه عظیمی از مسلمانان به پیشگاه خدا شکایت می برد که این قرآن را به دست فراموشی سپردند، قرآنی که مملو از برنامه های زندگی می باشد، این قرآن را رها ساختند و حتی برای قوانین مدنی و جزائیشان دست گدایی به سوی دیگران دراز کردند![۶۵]
سخن آخر: (نگذاریم قرآن مهجور بماند)
واقعا شرمآور است که با قرآن چنین کردیم، با چه روئی به محضر رسول گرامی (صلّی الله علیه وآله وسلّم) و قرآن عزیز و بالاتر از همه خداوند متعال رویم، آیا به ما نمی گویند هدف از نزول قرآن همین بود که کردید؟![۶۶]
نتیجه اینکه در چنین زمانی ما باید قرآن را تنها نگذاریم تا قرآن هم ما را تنها نگذارد. نباید قرآن و پیامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم) روز قیامت از ما شکایت کنند،[۶۷] بلکه باید همواره، مخصوصاً در ماه مبارک رمضان که به تعبیر قرآن ماه قرآن است، در معارف و دستورهای الهی که در قرآن آمده بیندیشیم، و دردها و آلام و بیماری ها و مشکلات خویش را در سایه عمل به آن درمان کنیم، باید به قرآن بازگردیم، و آن را فراگیریم، و شعاع نور آن را در سراسر زندگی و اعمال و حرکاتمان بیندازیم، تا مبادا جز افرادی باشیم که پیامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم) از آنها شکایت خواهد کرد.[۶۸]
۱. بیانات معظم له
۲. تفسیر نمونه
۳. انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی
[۱] متن پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به هفتمین دوره مسابقات دارالقرآن امام علی ابن ابیطالب(ع)،۱۸/۱۰/۱۳۹۲.
[۲] میزان الحکمه، ج۱۰، ص ۴۸۰۶.
[۳] متن پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به هفتمین دوره مسابقات دارالقرآن امام علی ابن ابیطالب(ع)،۱۸/۱۰/۱۳۹۲.
[۴] خطبه ۱۴۷، نهج البلاغه.
[۵] متن پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به هفتمین دوره مسابقات دارالقرآن امام علی ابن ابیطالب(ع)،۱۸/۱۰/۱۳۹۲.
[۶] همان.
[۷] همان.
[۸] کلیات مفاتیح نوین، ص۹۲۱.
[۹] داستان یاران: مجموعه بحث های تفسیری حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله)، ص۲۶.
[۱۰] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در جمع اساتید تفسیر حوزه های علمیه سراسر کشور، ۸/۳/۱۳۹۲.
[۱۱] انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی، ص۴۹.
[۱۲] تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۷۷.
[۱۳] متن پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به هفتمین دوره مسابقات دارالقرآن امام علی ابن ابیطالب(ع)، ۱۸/۱۰/۱۳۹۲.
[۱۴] سوگندهای پر بار قرآن، ص۳۴.
[۱۵] همان.
[۱۶] قرآن و آخرین پیامبر : تجزیه و تحلیل مستدل و گسترده ای درباره عظمت و اعجاز قرآن از دریچه های گوناگون، ص۱۸.
[۱۷] همان.
[۱۸] همان.
[۱۹] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در مجمع عمومی انجمن قرآنپژوهی حوزه علمیه، ۸/۱۲/۱۳۹۰.
[۲۰] تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۷۷.
[۲۱] تفسیر بر رأی و هرج و مرج ادبی، ص۱۰.
[۲۲] تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۷۷.
[۲۳] مثال های زیبای قرآن، ج۲، ص۲۷۲.
[۲۴] اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج۱، ص۴۸۱.
[۲۵] برگزیده تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۴۱.
[۲۶] بحار الأنوار، ج۴۲، ص۲۵۶؛ (متن پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به هفتمین دوره مسابقات دارالقرآن امام علی ابن ابیطالب(ع) ،۱۸/۱۰/۱۳۹۲).
[۲۷] تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۷۷.
[۲۸] انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی، ص۵۷۳.
[۲۹] همان.
[۳۰] اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج۱، ص۲۹۵.
[۳۱] انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی، ص۵۷۳.
[۳۲] تفسیر نمونه ، ج۲۱، ص۴۶۸.
[۳۳] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ (مجله گلستان قرآن، آذر ۱۳۷۹، شم ۳۹، ص ۱۷ تا ۱۸).
[۳۴] تفسیر بر رأی و هرج و مرج ادبی، ص۱۰.
[۳۵] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ (مجله گلستان قرآن، آذر ۱۳۷۹، ش ۳۹، ص ۱۷ تا ۱۸).
[۳۶] اعتقاد ما، ص۵۰.
[۳۷] اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج۱، ص۲۹۵.
[۳۸] تفسیر مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۲۲.
[۳۹] تفسیر بر رأی و هرج و مرج ادبی، ص۱۱.
[۴۰] همان.
[۴۱] همان، ص۱۲.
[۴۲] بیانات حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مدیران و کارشناسان قرآنی، ۲۹/۲/۱۳۸۹.
[۴۳] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج۴، ص۶۳۶.
[۴۴] والاترین بندگان، ص۲۲۶.
[۴۵] انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی، ص۴۹.
[۴۶] اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج۱، ص۴۸۲.
[۴۷] بیانات حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی در مجمع عمومی انجمن قرآنپژوهی حوزه علمیه، ۷/۱۱/۱۳۹۰.
[۴۸] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ (مجله گلستان قرآن، آذر ۱۳۷۹، ش ۳۹، ص ۱۷ تا ۱۸).
[۴۹] همان.
[۵۰] اعتقاد ما، ص۵۴.
[۵۱] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار اعضای هیات مدیره اتحادیه بینالمللی رادیوهای قرآنی و اسلامی، ۱۲/۸/۱۳۸۷.
[۵۲] بیانات حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی در مجمع عمومی انجمن قرآنپژوهی حوزه علمیه، ۷/۱۱/۱۳۹۰.
[۵۳] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در جوار بارگاه حضرت امام رضا(ع)، ۵/۴/۱۳۹۱.
[۵۴] همان.
[۵۵] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار اعضای هیات مدیره اتحادیه بینالمللی رادیوهای قرآنی و اسلامی، ۱۲/۸/۱۳۸۷.
[۵۶] بیانات حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی در مجمع عمومی انجمن قرآنپژوهی حوزه علمیه،۷/۱۱/۱۳۹۰.
[۵۷] بیانات حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رییس سازمان اوقاف و جمعی از دست اندرکاران برگزاری مسابقات بین المللی قرآن کریم، ۱۹/۱۲/۱۳۹۵.
[۵۸] بیانات حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی در مجمع عمومی انجمن قرآنپژوهی حوزه علمیه،۷/۱۱/۱۳۹۰.
[۵۹] بیانات حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رییس سازمان اوقاف و جمعی از دست اندرکاران برگزاری مسابقات بین المللی قرآن کریم، ۱۹/۱۲/۱۳۹۵.
[۶۰] بیانات حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی در مجمع عمومی انجمن قرآنپژوهی حوزه علمیه،۷/۱۱/۱۳۹۰.
[۶۱] گفتار معصومین(ع)، ج۱، ص۱۱۹.
[۶۲] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج۶، ص۵۶۰.
[۶۳] خصال صدوق، ص ۱۴۲؛ اصول کافی، ج ۴، ص ۴۱۷؛ (گفتار معصومین(ع)، ج۱، ص۱۱۹).
[۶۴] سوگندهای پر بار قرآن، ص۳۳.
[۶۵] تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۷۶.
[۶۶] اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج۱، ص۴۸۱.
[۶۷] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در جمع اعضای هیات مدیره اتحادیه بینالمللی رادیوهای قرآنی و اسلامی، ۱۲/۸/۱۳۸۷.
[۶۸] سوگندهای پر بار قرآن، ص۳۴.
نظر شما