خبرگزاری «حوزه» - همدان/ امام محمد باقر علیه السلام شخصیتی به تمام معنا جامع، برجسته و وارث علوم رسول خدا صلی الله علیه و آله است و کرامت اخلاقی، صبر، زهد، تقوا و رسیدگی به احوال محرومان از جمله ویژگیهای آن حضرت است.
شخصیت علمی امام باقر به سبب موقعیت خاص زمانی از درخشش ویژه برخوردار است از جمله تلاش بیوقفه آن حضرت تقویت پایههای فرهنگی و تعلیم آموزههای قرآن و سنت رسول خدا صلیالله علیه و آله و مبارزه با غالیان و دروغ پردازان بود.
شخصیت امام باقر علیهالسلام ضمن اینکه از یک پایگاه قوی به نام خاندان با اصالت و مکتب پر بار وحی برخوردار بود برگرفته از علم و دانش الهی و نیز پیوند لطیف و عمیق با قرآن بود.
اگرچه در دوران امامت ایشان تندرویها، استبداد، و رفاهطلبی حاکمان نالایق بیداد میکرد ولی حضرت شیوههای عالمانهای را به کار گرفت که دستاوردهای با ارزشی را هم برای جامعه اسلامی آن روز داشت که در اینجا به چند نمونه از دست آوردها اشاره می کنیم:
۱.قدرت بخشیدن به اعتقادات و باورهای دینی جامعه از طریق فرهنگ قرآنی
۲.ترویج اندیشههای سیاسی برای مبارزه با ظلم و ستم
۳.ترویج علم و اجتهاد از طریق تربیت شاگردان و مبلغان دینی
۴.ارائه الگوهای عملی در میدان عبادت، زهد، کار و تلاش و انفاق
امام محمدباقر علیه السلام یک شخصیت برجسته علمی به شمار می رفت و در آن زمان آشناترین و آگاه ترین فرد به تفسیر و رموز قرآن بود وی افقه، اعلم و شایسته ترین ترجمان وحی به شمار می رفت بنابراین در ادامه راه پدر بزرگوارش امام سجاد علیه السلام که به تشکیل مدارس و تربیت مبلغان دینی پرداختند که تأسیس یک مرکز علمی اسلامی را در دوران امامت خود بنیان نهادند و در زمان فرزندش امام صادق علیهالسلام ادامه یافت و به اوج رسید.
مقام علمی و فقاهت امام علیه السلام چندان اطراف را تحت شعاع قرار داده بود که به او لقب باقرالعلوم داده بودند به خاطر این موقعیت علمی همواره در محضرش هواداران علم و دانش از بلاد اسلامی و شیعیان عراق حضور داشتند و آنچنان مفتون شخصیت علمی اش بودند که در برابرش با خضوع هر چه تمام تر اجازه حضور می یافتند.
به اعتراف تمام دانشمندان شیعی نخستین کسی که علم اصول را تأسیس و قواعد آن را تدوین و جمع آوری کرد، امام محمدباقر علیه السلام بودند؛ علم اصول به علم استنباط و استخراج احکام شرعی از ادله و برهاین شرعی گفته میشود.
پایه گذاری نهضت بزرگ علمی
از مهمترین امتیازات امام باقر علیهالسلام که زمان، زمینه آن را فراهم کرد، این است که حضرت بنیانگذار انقلاب فرهنگی و نهضت علمی شیعه و بلکه اسلام شمرده میشود. هر چند معارف اسلامی و تشیع به دست فرزندش امام صادق علیه السلام انتشار و توسعه یافت و به اوج خود رسید؛ ولی پایهگذاری و تأسیس آن با دست با کفایت امام باقر علیه السلام بود.
در دوران امام باقر علیه السلام دولت بنی امیه رو به زوال بود و مردم نیز به شدت از آنها تنفر پیدا کرده بودند و وجود فردی همچون عمر بن عبدالعزیز (که خدمت بزرگی به علم و تشیع نمود و ضربه کاری را به پیکر بنی امیه وارد کرد) و اختلاف شدیدی که در مملکت اسلامی به وجود آمده بود و در هر گوشه و کناری انقلابی به وقوع پیوسته بود و خلفا به سرعت تغییر میکردند.
به گونهای بود که در نوزده سال امامت حضرت باقر علیه السلام پنج خلیفه روی کار آمدند: ولید بن عبد الملک، سلیمان بن عبد الملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبد الملک، هشام بن عبدالملک ـ عواملی بود که زمینه و فرصت مناسبی برای نهضت علمی آن حضرت فراهم ساخت.
همچنان که میدانیم تا زمان عمر بن عبدالعزیز نقل حدیث ممنوع بود و این سنت سیئه توسط خلفای قبلی بنیانگذاری شده بود که بر اساس آن، گنجینههای علمی به یاد مانده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سوزانده شد و یا زیر خاک از بین رفت و یا در سینه های راویان باقی ماند و نقل آنها به عنوان آرزویی به گور برده شد و ضرر و زیانهای جبران ناپذیری بر پیکر احادیث اسلامی وارد آمد و از آن زمان بود که کم کم بازار جعل و تحریف احادیث نیز گرم شد.
این وضع تا اواخر قرن اول هجری ادامه یافت؛ یعنی تا زمان به خلافت رسیدن عمربن عبدالعزیز؛ وی با یک اقدام خردمندانه این بدعت شوم را برداشت و مردم را به نقل و تدوین حدیث تشویق کرد و طی بخشنامه ای چنین نوشت: «اُنْظُرُوا حَدیثَ رَسُولِ اللّه ِ فَاکْتُبُوهُ فَاِنّی خِفْتُ دُرُوسَ الْعِلْمِ وَذِهابَ اَهْلِهِ؛ احادیث رسول خدا صلی الله علیه و آله را مورد توجه قرار داده [و جمع آوری کرده]، بنویسید؛ زیرا بیم آن دارم که دانشمندان و اهل حدیث از دنیا بروند و علم مندرس [و چراغ آن خاموش] گردد.»
امام باقر علیهالسلام از این فرصت پیش آمده، به احسن وجه بهره و استفاده برده، شاگردان فراوان تربیت کرد و علوم بی شماری را به آنها تعلیم داد
امام باقر علیهالسلام در دوران امامت خویش، با وجود شرایط نامساعدی که بر عرصه فرهنگ اسلامی سایه افکنده بود، با تلاشی جدّی و گسترده نهضتی بزرگ را در زمینه علم و پیشرفت های آن طراحی کرد. تا جایی که این جنبش دامنه دار به بنیان گذاری و تأسیس یک دانشگاه بزرگ و برجسته اسلامی انجامید که پویایی و عظمت آن در دوران امام صادق علیهالسلام به اوج خود رسید.
تحکیم مبانی معارف اسلامی
امام با برقراری حوزه درس، با کج اندیشیها، زدودن چالشهای علمی، تحکیم مبانی معارف و اصول ناب اسلامی با تکیه بر آیات رهنمونگر قرآن مبارزه کرد و تمام ابواب فقهی و اعتقادی را از دیدگاه قرآن بررسی کرد و به پرورش دانشمندان و فرهیختگان عصر خود و جنبش بزرگ علمی کمر بست.
آنطور بود که دانشمندی چون «جابر بن یزید جعفی» هر گاه میخواست سخنی در باب علم به میان آورد ـ با آن توشه ای که از دانش داشت ـ می گفت: «جانشین خدا و میراث دار دانش پیامبران محمد بن علی علیهالسلام برایم این گونه گفت» و به دلیل ناچیز دیدن موقعیت علمی خود در برابر جایگاه امام، از خود نظری به میان نمی آورد.
«ابو اسحاق سبیعی» از دیگر فرهیختگان این دوره، آن قدر نظرات علمی امام را درست می پندارد که وقتی از او در مورد مسئله ای می پرسند، پاسخ را از زبان امام می گوید و می افزاید: «او دانشمندی است که هرگز کسی به سان او در علم ندیده ام»؛ «ابو زُرعة» نیز در این باره اقرار می کند: «او بزرگ ترینِ دانشمندان است».
ارجاع امت به قرآن و افشای چهره عالم نمایان
در زمان امام باقر علیهالسلام عدم آشنایی به مسائل سیاسی و عقیدتی جامعه وهمچنین در دسترس نبودن مفسران آشنا باعث شده بود که با قیاس و توجیهگری و تکیه برآرای شخصی،عقیدهای را ابراز کرده و یا فتوا دهند.بنابراین،بهترین رای مبارزاه بره با ایندم به قرداندن مرگرمشکل بازآن و بیدار کردن آنان نسبت به احادیث بیریشه و غیر مستند به وحی بود،
امام باقـر علیهالسلام در این راستا میفرمود: «هر گاه من حدیث و سخنی بـرای شمـاگفتم،ریشه قرآنی آن را از من جویا شوید. »سپس فرمود:«پیامبر از قیل و قال زیاد و هدردادن و تباه ساختن اموال و پرس و جوی زیاد،نهی فرموده است».
به آن حضرت گفته شد: این مطالب در کجای قرآن آمده است؟امام باقرعلیهالسلام فرمود:در قرآن آمده است: لَا خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَیْنَ النَّاسِ النساء،/١١٤ از این آیه استفاده میشود که بیشترین سخنان نجوازایی و به درازا کشیده شده فاقد ارزش است،مگرسخنی که در آن امر به انفاق یا کار نیک و یا اصلاح میان مردم باشد.
هدف امام باقر علیهالسلام از این سخنان این بود که مردم با قرآن انس و گرایش بیشتری داشته باشند تا در سایه انوار الهی آن،انحرافهای فکری و سطحی نگریهای عالم نمایان برایایشان محرز گردد.
یادداشت: مریم بیگدلو