چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳ |۱۸ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 20, 2024
سید امین باطنی

حوزه/ همیشه هستند جماعتی که پز روشنفکری دارند و ادای طرفداری از انسان و انسانیت در می‌آورند ولی تهِ دلشان غنج می‌رود برای چشم آبی و موی بلوند و فکل و کراوات و به ملتهای مستضعف به چشم موجود درجه۲ می‌نگرند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، طلبه‌ای به نام سید امین باطنی با انتشار فیلمی در صفحه مجازی‌اش نوشته است:

بسم الله

#جان_پدر_کجاستی؟!

نمی‌خواهم از این جمله هشتگ شده که مثل آوارِ غصه و غم بر سرمان ریخته و هر بار شنیدنش مجلس روضه‌ای برایمان می‌شود بگویم. حرفی دیگر دارم.

معیارهای دوگانه و ریشه‌اش جذاب است.

این فیلم را ببینید مناظره دانشجویی سال ۸۸ دانشگاه تهران است بین نمایندگان میرحسین موسوی و محمود احمدی‌نژاد.

نماینده موسوی، اسم کشورهای مستضعف عالم مثل افغانستان را می‌آورد و هم‌فکرانش به اسم کشورها قاه قاه می‌خندند، و نماینده احمدی نژاد اسم همان کشورها را می‌آورد و هم‌فکرانش تشویق می‌کنند.

موسوی و احمدی نژاد برایم هیچ اهمیتی ندارند. مسئله این نزاع پارادایمی است‌. مسئله آن است که هنوز هم دعوا بر سر مکتب امام است.

همیشه هستند جماعتی که پز روشنفکری دارند و ادای طرفداری از انسان و انسانیت در می‌آورند ولی تهِ دلشان غنج می‌رود برای چشم آبی و موی بلوند و فکل و کراوات و به ملتهای مستضعف به چشم موجود درجه۲ می‌نگرند.

راه دور نرویم. همین حضراتی که چونان پهلوی‌ها حقیر و ذلیل‌اند و از مذاکره با آمریکا ذوق زده می‌شوند و از شام خوردن در هتلهای اروپایی کیفور، و مثل ندید بدیدها سلفی می‌گیرند و این روزها مثل بدبختها خیره‌ شدند که ببینند سگ‌ زرد رای می‌آورد یا شغال؟!

و اینها اصولا با پز روشنفکری همراهند ولی سلاخی آمریکایی های کراواتی و ادکلن زده را در جای جای عالم نمی‌بینند، از غصه و مصیبت مستضعفین عالم به هم نمی‌ریزند، دنیایشان خلاصه است در نیویورک و پاریس و لندن و ژنو

همینقدر سخیف
همینقدر مشمئز کننده

حق با آقا  است
کنشهای سیاسی و فرهنگی دو روی یک سکه‌اند کسانی در که سیاست حقیر و ندید بدیداند، در واکنش به مظلومیت انسانها و مواضع فرهنگی نیز معیار دوگانه دارند.

پ.ن۱: خدای بزرگ‌ را سپاس که در اتمسفر خمینی کبیر بزرگ شدیم، نه روشنفکرمآبان متقلب و اهل تزویر.

پ.ن۲: یاد روزهای دانشجویی بخیر. پلان به پلان این برنامه که در تالار دهشور پردیس علوم بود و همه آن روزها در خاطرم ثبت است که مجال تعریفش اینجا نیست...

حرف آخر: راستی دلم برای این رفقا تنگ شده است. از ایمان ملکا و مباحثاتمان با او و دیگر بچه‌های انجمن تا سجاد و مرتضی و باقی رفقای بسیج...
چه عمری میگذرد...
تمت.
یاعلی.
۱۶آبان ۱۳۹۹

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha