شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳ |۲۹ ربیع‌الثانی ۱۴۴۶ | Nov 2, 2024
یادواره شهدای روحانی

حوزه/ روحانی شهید عبدالرحمن جروقی، پس از طلوع انقلاب بنابه ضرورت کشور، به همکاری با سپاه پاسداران در بخش واحد عقیدتی فرهنگی مشغول شد. او در دوران مسئولیتش یک ستاد روستایی را تشکیل داد و دامنه کارهای فرهنگی­ اش را به روستاها می­ رساند.

 به گزارش خبرگزاری حوزه، فعالیت‌های سیاسی­ اش علیه رژیم پهلوی آنقدر وسیع بود که خانواده برای او احیای خطر کردند و حتی ایشان را به اصفهان فرستادند.

در کودکی به روحانیت علاقه مند بود و با پارچه سفید عمامه­ ای برای خودش درست می کرد و می­ گفت: (در بزرگی می ­خواهم روحانی شوم.)

تولد و تحصیل

طلبه شهید عبدالرحمن جروقی اهل شهر میانه بود که .... حیاتش به سال ۱۳۴۱ش در یک خانواده متدین گشوده شد.

در کودکی نشانه های بزرگی در او هویدا بود، مکبر نماز جماعت مرحوم آیت الله شیخ هادی نیری بود. در دوران دبیرستان با انجمن دین و دانش شهر میانه ارتباط برقرار کرد و یکی از مجریان فعال آن مرکز به حساب می­ آمد.

فعالیت های اجتماعی و سیاسی

در ایام اوج گیری نهضت اسلامی ایران، با تمام وجود علیه رژیم پهلوی فعالیت کرد و در پخش اعلامیه ها پر تلاش بود.

پس از طلوع انقلاب بنابه ضرورت کشور، به همکاری با سپاه پاسداران در بخش واحد عقیدتی فرهنگی مشغول شد. او در دوران مسئولیتش یک ستاد روستایی را تشکیل داد و دامنه کارهای فرهنگی­ اش را به روستاها می­ رساند.

ورود به حوزه

پس از دوسال خدمت در سپاه و در سال ۱۳۶۱ش وارد حوزه علمیه حضرت ولی عصر(عج) تبریز شد. او در ایام تحصیل مورد توجه استادان و مدیریت مدرسه قرار گرفت و در درس کوشا و فعال بود.

حضوری با بصیرت

شهید جروقی با درک صحیح از موقعیت کشور، خود را بارها به مناطق عملیاتی جبهه های جنوب رساند که نخستین آن عملیات فتح خرمشهر بود.

شهد شهادت

سرانجام این روحانی مجاهد در سال ۱۳۶۳ و در عملیات مهم بدر در شرق رودخانه دجله به آرزوی خود رسید و در روز تولد حضرت فاطمه زهرا(س) به شهدای تاریخ تشیع پیوست. جسم بی­جانش تا سال ۱۳۷۴ در منطقه ماند و پس از آن به زادگاهش منتقل و به خاک سپرده شد.

خاطرات طلبه شهید: عبدالرحمن جروقی» (جهاد گر عرصه فرهنگ)

در یکی از سالهای قبل از انقلاب شهید عبدالرحمن به ما پیشنهاد کرد که آن سال جشن نیمه شعبان را در مسجد برگزار نماییم این کار به مدیریت شهید عبدالرحمن آغاز شد. برنامه هایی از قبیل: تزیین، گروه سرود، سخنرانی و ... تدارک دیده شد بعد از آن همه برنامه ریزی، یک روز مانده به عید ناگهان از اداره آگاهی و ساواک آمدند و پرسیدند که مسئول این مراسم کیست و بالاخره شهید جروقی و بنده را به شهربانی بردند پس از باز جویی از ما تعهد گرفتند که اگر در این مجلس حرکتی بر خلاف رژیم شاهنشاهی مشاهده شود، شما مسئول هستید سپس ما را آزاد کردند اما ما با کمال شجاعت برنامه های خود را برگزار کردیم. من و دیگر جوانان در جلسات قرائت قرآن، احکام و دعای ندبه و سایر برنامه هایی که توسط شهید عبدالرحمن تشکیل می یافت شرکت می نمودیم و من به جرأت می گویم که خودم قرائت قرآن را در همین جلسات از شهید جروقی آموختم»

(به نقل از یکی از دوستان شهید)

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha