به گزارش خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام حسن مرادی به مناسبت درگذشت سردار حاج رسول استوار در صفحه مجازیاش نوشته است:
یک هفته بود که سوریه رفته بودم، در حرم حضرت رقیه سلام الله علیها نشسته بودم، که حاج رسول آمد، قبلا در ایران با هم یک جلسه داشتیم و کمی آشنا بودیم. سلام و علیک کردم، متواضعانه جلو آمد و گفت دارم کاری را شروع می کنم، می آی کمک؟
چند جلسه در مورد کار با هم صحبت کردیم، و یا علی گفتیم. ۸۰ روز در همان سفر اول سردار را همراهی کردم. و به زور و اصرار ایشان به مرخصی آمدم، واقعا همراهی او به گونهای بود که سیراب نمیشدی، او فقط فرمانده نبود، یک مربی بود، در اوج مشغولیت و در بدترین اوضاع سوریه، به جرأت یک روز هم از من غافل نشد، سخاوتمندانه تجربیاتش را در اختیارم میگذاشت، کار میسپرد و رشد میداد، پدری میکرد، حتی اگر نیاز بود گوشم را هم میپیچاند و این بود که نمیشد دوریش را تحمل کرد.
آن قدر متواضع و خودمانی بود که بیشتر اوقات وقتی کارش داشتم، او به حوزه ما میآمد و کمتر شده بود که من به دفترش بروم.
با جان و دل دنبال مأموریتی میرفت که به عهده گرفته بود، فرقی هم نمیکرد، مسئولیت یک ناحیه بسیج در تهران باشد یا فرماندهی لشگر فاطمیون یا مدیریت مدارس راهیان کوثر و ...
با اقتدار و با ابهت بود، و در کار جدی، اما به گونهای بود که همه دوستش داشتند، حتی فرماندهان ارتش سوریه، هم از او حساب میبردند، هم به او علاقه داشتند.
و عجیب محب اهلبیت(ع) بخصوص امام حسن علیه السلام بود، یادش بخیر در سوریه شبهای میلاد امام حسن علیه السلام کیک بزرگی سفارش میداد و جشن باشکوهی در حرم حضرت رقیه سلام الله علیها برپا میکرد و حتما حالا مهمان سفره احسان کریم اهل بیت علیهم السلام است.