به گزارش خبرگزاری حوزه، حضرت آیت الله مظاهری، سلسله دروس اخلاقی با موضوع «شرح چهل حدیث اخلاقی» داشته اند که مطالب شنیدنی و خواندنی این استاد اخلاق حوزه در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهد شد.
حدیث سی و ششم: «برکات غنیمت شمردن فرصتهای زندگی»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی»
علامه مجلسی در بحارالانوار روایتی از رسول گرامی «صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» نقل میکند که میفرمایند:
«إِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا» [۱]
توصیه و سفارش گران قدر پیامبر اکرم «صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» که باید سرمشق زندگی قرار گیرد این است که: نسیمهای رحمت خداوند در دوران زندگی شما میوزد، مراقب باشید که خود را در معرض آن نسیمها قرار دهید و از برکات آن بهرهمند گردید. مواظب باشید در اثر غفلت، از موهبتهای رحمت خدا، محروم نشوید. مفهوم اصلی این روایت شریف، لزوم غنیمت شمردن فرصتها، بهویژه فرصتهای معنوی است.
این تأکید، در کلام نورانی امیرالمومنین «سلاماللهعلیه» نیز به این شکل بیان شده است: «وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ» [۲]. فرصت ها مثل ابر، گذران است. فرصت های زندگی فراوانند، امّا اگر انسان غافل شود، خیلی زود از دست میروند؛ چنانکه ابرهای بهاری، فوری پراکنده میشوند.
یکی از فرصتهای معنوی در زندگی انسان، ماههای رجب، شعبان و رمضان است. این سه ماه پر برکت، مانند نسیمی هر سال میوزد تا افراد لایق و مستعد از برکات آن بهرهمند گردند. پیامبر اکرم «صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» فرمودند:
«رَجَبٌ شَهْرُ اللَّهِ الْأَصَمُّ یَصُبُّ اللَّهُ فِیهِ الرَّحْمَةَ عَلَی عِبَادِه وَ شَهْرُ شَعْبَانَ تَنْشَعِبُ فِیهِ الْخَیْرَاتُ وَ فِی أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ تُغَلُّ الْمَرَدَةُ مِنَ الشَّیَاطِینِ وَ یُغْفَرُ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ سَبْعِینَ أَلْفاً فَإِذَا کَانَ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ غَفَرَ اللَّهُ بِمِثْلِ مَا غَفَرَ فِی رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ شَهْرِ رَمَضَانَ إِلَی ذَلِکَ الْیَوْمِ إِلَّا رَجُلًا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَخِیهِ شَحْنَاءُ فَیَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْظِرُوا هَؤُلَاءِ حَتَّی یَصْطَلِحُوا» [۳]
رجب، ماه ریزش رحمت الهی است و رحمت خداوند، در آن ماه مثل باران جاری است. و در ماه شعبان، خیرات، منشعب میشوند. در نخستین شب ماه رمضان، شیاطینِ سرکش به بند کشیده میشوند و هر شب، هفتاد هزار نفر آمرزیده خواهند شد. وقتی شب قدر فرا برسد، خداوند، به همان اندازه که در رجب و شعبان و ماه رمضان تا آن روز آمرزیده است، بندگان را میآمرزد؛ مگر افرادی که با هم اختلاف و دشمنی دارند. خداوند متعال میفرماید آمرزشِ آنها را به تأخیر اندازید تا با هم آشتی کنند.
بنابراین، فرصت ماههای رجب، شعبان و ماه مبارک رمضان، بینظیر و استثنایی است. در این سه ماه، بندگان مهمان خداوند و خداوند میزبان آنهاست. این فرصتها، باید غنیمت شمرده شود، بهویژه فرصت گرانبهای ماه مبارک رمضان، که در پی آن تقوا نصیب آدمی خواهد شد. قرآن کریم به خوبی دلالت دارد که روزه و ماه رمضان برای تقواست: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون» [۴].
در این ماه شریف، به خیلی مقامها میشود رسید، از جمله برخورداری از مغفرت پروردگار و رسیدن به بهشت و نعمتهای بهشتی است.
روزی پیامبر گرامی «صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» بعد از نماز به منبر رفتند. وقتی روی منبر نشستند، سه بار فرمودند: آمین. یکی از اصحاب پرسید: یا رسول الله، این آمینها برای چه بود؟ فرمودند: جبرئیل آمد و سه دعا و به عبارتی سه نفرین کرد و من نیز آمین گفتم. اول گفت: لعنت خدا بر کسی باد که پدر و مادر یا یکی از آن دو را درک کند، اما آمرزیده از دنیا نرود. من نیز آمین گفتم. بعد گفت: لعنت خدا بر کسی که اسم مرا (محمد) بشنود و صلوات نفرستد. من نیز بار دیگر آمین گفتم و هنگامی که بر بالای منبر نشستم، گفت: لعنت خدا بر کسی باد که ماه مبارک رمضان بر او بگذرد و آمرزیده و بهشتی نشود. و باز من آمین گفتم. [۵]
ماه مبارک رمضان، فرصتی است که انسان را به کمال و آدمیّت میرساند. کسانی که توجه به این نعمت بزرگ خداوند دارند، در پایان این ماه شریف، صفات رذیله را از دل کنده و فضایل انسانی را به جای آن غرس و بارور میکنند. مقصود از مهمان خدا شدن در این ماه، تنها آمرزش گناهان نیست، بلکه انسان میتواند در این مهمانی، به مقام آدمیّت و به قرب الهی برسد. میتواند خداوند تعالی را بر دل خویش حاکم سازد. یعنی نور خدا را در دل بیابد. در این صورت، به تعبیر قرآن کریم، «سُبُل سلام» یا راههای هدایت را پیدا میکند. نه تنها در صراط مستقیم قرار میگیرد، بلکه تا آخر در آن راه میماند. قرآن کریم میفرماید:
«قَدْ جَاءکُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَ کِتَابٌ مُّبِینٌ، یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَ یُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدِیهِمْ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیم» [۶]
سُبل سلام، یعنی راههای سلامتی را مییابد. اینها تعلیم و تعلّم و دانستنی نیست، بلکه یافتنی است. وقتی خدا بر دل حاکم شد، این دل راههای سلامتی را مییابد و به نور خدا نورانی میشود، ظلمتها از بین میرود و نور مطلق وجودش را منور میکند: «یَهْدِیهِمْ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیم».
این هدایت، هدایت تکوینی است؛ یعنی خداوند تعالی دست عنایت خود را روی سر بندهاش قرار میدهد و مانع لغزش، انحراف و سقوط وی میگردد.
رسیدن به اینگونه مقامها و برخورداری از موهبتهای معنوی، مشروط بر آن است که انسان فرصت را غنیمت بشمرد، خودش را در مسیر رحمت الهی قرار دهد و از وزش رحمت و لطف خدا محظوظ گردد.
استاد بزرگوار ما امام خمینی «قدّسسرّه»، بارها میفرمودند: تا جوانید، مهذّب شوید؛ وگرنه کسی بخواهد در پیری به تهذیب نفس بپردازد، در سر حدّ محال است. ریشه کن کردن صفات رذیله، که در عمق جان آدمی ریشه دوانده، در سنین پیری، بسیار سخت است.
ماه مبارک رمضان، مسیر پر نشیب و فراز تهذیب نفس را هموار می کند. جوانهای عزیز میتوانند با استفاده از این فرصت نورانی، به هر درجه و مقام معنوی که دلخواه آنان است، برسند.
اساساً نعمت بزرگ عمر و جوانی انسان، خود یک نسیم رحمت و فرصت کم نظیری است که باید غنیمت شمرده شود. از فرصت گرانبهای عمر، باید نهایت بهره برداری برای آبادی دنیا و آخرت بشود.
مشهور است که عمر طلاست؛ امّا معلوم است که این، حرف غلطی است؛ بهتر آن است که بگوییم: عمر طلاآور است. طلا یک سنگ معدنی کمیاب است، امّا ارزش آن چه ربطی به عمر پر ارزش دارد؟ یکی از کوچکترین نتایج حاصل از عمر، این است که با آن میتوان طلاهای دنیا را بهدست آورد. اگر هم در معنوّیات استفاده شود، محصول آن طلای ناب آخرت است.
یک جوان، تا جوان است و انرژی دارد باید تمام قوای خود را در کسب علم، تامین معیشت دنیا و تهذیب نفس، بهکار گیرد. به قول معروف، هرکسی باید در جوانی، بار خود را ببندد، وگرنه بعد از چهل سال و در سراشیبی پیری، هرکاری مشکل است.
امام رضا «سلاماللهعلیه» در حدیثی از قول رسول خدا «صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» می فرمایند: «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ لَا یَزُولُ الْعَبْدُ قَدَماً عَنْ قَدَمٍ حَتَّی یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعَةِ أَشْیَاءَ عَنْ عُمُرِهِ فِیمَا أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِیمَا أَبْلَاه وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَیْنَ اکْتَسَبَهُ وَ فِیمَا ذَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْت» [۷]
بنده، در قیامت، قدم از قدم بر نمی دارد مگر آنکه به چهار سوال پاسخ قانع کننده بدهد؛ یکی از عمرش که در چه صرف کرده و دیگری از جوانیش که در چه راهی هدر داده است. همچنین از مالش می پرسند که چگونه به دست آورده و در چه مصارفی خرج کرده است و سؤال آخر، راجع به محبت اهل بی «سلاماللهعلیهم» است.
اگر کسی نتواند با ارائه پاسخ مناسب، از این بازپرسی رد شود، قیامت سختی در پی خواهد داشت.
عمر و وقت انسان، بسیار پر ارزش تر از مال دنیاست، امّا یک شباهتی به اشیاء و اموال دنیوی دارد و آن این است که در عمر نیز اسراف و تبذیر راه می یابد. اگر وقت انسان به بیهودگی تلف شود، اسراف عمر است و اگر در راه گناه صرف شود، تبذیر است.
آیهای از قرآن کریم با هشدار و تهدید جدی، بندگان را به استفاده از اوقات خویش و انجام اعمال صالح و نیکو فرا می خواند. میفرماید: «وَ هُمْ یَصْطَرِخُونَ فیها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذی کُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فیهِ مَنْ تَذَکَّرَ وَ جاءَکُمُ النَّذیرُ فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمینَ مِنْ نَصیرٍ» [۸].
طبق این آیه، در قیامت، آه و نالۀ اهل جهنّم بلند است و میگویند: پروردگارا ما را به دنیا برگردان، تا آدم شویم و اعمال شایسته به جا آوریم. به آنها خطاب می شود: مگر به شما آنقدر عمر ندادیم تا از آن استفاده کنید و عبرت بگیرید؟ مگر برای شما پیامبر و هشدار دهنده نفرستادیم؟ پس راه بازگشتی در کار نیست و باید عذاب جهنّم را بچشید.
یعنی کسانی که عمرشان را هدر داده و در راه رضای خداوند صرف نکردهاند، در قیامت بازخواست و مؤاخذه خواهند شد. آنان که عمر خویش را صرف گناه و معصیت کردهاند نیز، دچار تبذیر عمر شده و معلوم است که معذّب خواهند بود.
انسان باید فکر کند که ساعات عمرش چگونه می گذرد؟ آیا در رضای خدا و در اعمال صالح و نیکو استفاده شده یا هدر رفته و به بیهودگی و اعمال لغو گذشته است؟
مرحوم علامه مجلسی حدود هفتاد سال در این دنیا زندگی کرده، ولی باید توجه شود که چه آثار ارزشمندی از او به یادگار مانده است! این به آن خاطر است که وقتش را تلف نکرده و از دقایق زندگی، بهرۀ لازم را برده است.
طلبهها و روحانیّون باید لااقل بر بحارالانوار علامه مسلّط باشند و روایات آن را دقیق بخوانند و بررسی کنند و با موشکافی علمی و دقّی، صحیح و ناصحیح آن روایات را تشخیص بدهند.
آن علّامۀ بزرگوار، دریای علم را جمع آوری کرده و در اختیار همه گذاشته تا خودشان با غوّاصی در آن دریا، مرواریدهای ارزشمند را بیابند و برای همدیگر بیان کنند.
این گونه خدمات علمی، باید در اخلاق، اعتقادات و در احکام اسلام صورت پذیرد، ولی با اتلاف وقت طلاب و با تماشای فیلم و سریال و با گذران عمر و جوانی در بخش بیهودۀ فضای مجازی، هیچ کس به این درجات علمی و معنوی نخواهد رسید. کار و تلاش شبانه روزی می خواهد؛ البته تقوا و ارتباط با خداوند هم باید ضمیمۀ آن شود. اگر انسان تقوا داشته باشد و با خداوند تعالی ارتباط عاطفی برقرار سازد، مطالعه و تلاش او نتیجۀ بهتر و برتر خواهد داد. گاهی یک مطالعه مختصر، به خواست خداوند فایدۀ فراوانی دارد و نتایج مفیدی حاصل می کند.
ثمرات علمی و معنوی عمر کوتاه علامه مجلسی، شهیدین، مرحوم صاحب جواهر و سایر فقها و علمای ربانی، علاوه بر تلاش، مرهون تقوا و تهذیب نفوس آن بزرگواران است.
ارتباط با خداوند متعال، به انسان الهام می بخشد و اگر از وقت خویش استفاده کند، خداوند متعال به او لطف می فرماید و تلاش او نتایج مفید و ثمربخشی در بر خواهد داشت که نسل های آینده نیز از او بهرهمند میگردند.
گاهی تلویزیون و اینترنت و وسایلی از این قبیل، سبب اتلاف عمر مردم و دور ساختن آنها از ارزشهای معنوی میشود. مثلاً یک خانواده تا بعد از نیمه شب، وقت خود را صرف تماشای فیلم و سریال میکنند و نماز صبحشان قضا میشود.
قضا شدن و فوت نماز، یک خذلان است. قضا شدن نماز صبح یک مسأله عادی نیست، ولی بعضی افراد به آن اهمیّت نمیدهند، تا نیمه شب و بعد از آن بیدارند و وقت خود را در جلسات باطل و بیهوده میگذرانند و بعد هم که نمازشان قضا می شود، گویا هیچ اتفاقی نیفتاده است.
مرحوم آیتالله آقای حاج شیخ مرتضی مظاهری نجفی، روایتی نقل می کردند که من آن را در کتب روایی ندیدهام و به اعتماد ایشان و از قولشان نقل میکنم.
طبق آن روایت، شخصی خدمت امام صادق «سلاماللهعلیه» رسید و برای رفتن به یک سفر تجاری، استخاره گرفت. استخاره بد آمد، ولی او بدون توجه به پاسخ استخاره به سفر رفت. اتفاقاً آن سفر از نظر تجارت، برای او سودمند بود و منافعی به دست آورد. پس از بازگشت، به محضر امام «سلاماللهعلیه» رسید و به ایشان گفت: به رغم اینکه استخارۀ شما بد آمد، من به سفر رفتم و تجارتم پر سود شد. امام صادق «سلاماللهعلیه» فرمودند: آیا به یاد داری که در فلان منزل، نمازت قضا شد؟ گفت: آری! فرمودند: هرچه سود و منفعت نصیب تو شده باشد، جبران خسارت آن نماز که سهواً از تو قضا شده را نمیکند.
نماز اوّل وقت و نماز جماعت هم یک فرصت است و باید غنیمت شمرده شود. به خصوص اهل علم، افراد شاخص و کسانی که الگوی جامعه و مردم هستند، باید بیش از افراد عادی به این مسائل اهمیّت بدهند.
بعضی اعمال که برای عموم مردم مستحب است، برای طلبه ها و روحانیّون و الگوهای اجتماعی، شبهۀ وجوب دارد. اگر یک شخص تأثیر گذار، تا نیمه شب وقت خود را صرف تلویزیون یا اینترنت و نظایر آن کند، فرزندانش از او سرمشق می گیرند و به نماز صبح اهمیّت نمی دهند. اگر طلاب و روحانیّون، اهتمام به شرکت در نماز جماعت نداشته باشند، اطرافیان آنها و سایر مردم، برای شرکت در نماز جماعت، تشویق نمیشوند.
پی نوشت ها:
[۱]. بحارالأنوار، ج ۶۸، ص ۲۲۱.
[۲]. نهج البلاغة، حکمت ۲۱.
[۳]. عیون أخبارالرضاع، ج۲، ص۷۱.
[۴]. بقره، ۱۸۳: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما [بودند] مقرر شده بود، باشد که پرهیزگاری کنید.»
[۵]. المقنعة، ص ۳۰۸.
[۶]. مائده، ۱۵و ۱۶: قطعاً برای شما از جانب خدا روشنایی و کتابی روشنگر آمده است. خدا هر که را از خشنودی او پیروی کند، به وسیله آن [کتاب] به راههای سلامت رهنمون میشود، و به توفیق خویش، آنان را از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون میبرد و به راهی راست هدایتشان میکند.
[۷]. جامع الأخبار، ص ۱۷۵.
[۸]. فاطر، ۳۷: «و آنان در آنجا فریاد برمیآورند: «پروردگارا، ما را بیرون بیاور، تا غیر از آنچه میکردیم، کار شایسته کنیم.» مگر شما را [آن قدر] عمر دراز ندادیم که هر کس که باید در آن عبرت گیرد، عبرت میگرفت؛ و [آیا] برای شما هشداردهنده نیامد؟ پس بچشید که برای ستمگران یاوری نیست.»