یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ |۲۲ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 24, 2024
محمد پزشکی

حوزه/ دکتر پزشکی با اشاره به الگوهای حکمت متعالیه برای علم سیاست تأکید کرد که گزاره هایی از حکمت متعالیه صدرایی، نشان دهنده الگوی فلسفی حکمت متعالیه هستند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، محمد پزشکی در نشست علمی مجازی «الگوهای علم سیاست و حکمت متعالیه» از سلسله نشست های همایش مجازی «علوم انسانی- اسلامی، پژوهش و فناوری» که از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، به تبیین بحث خود در حوزه ارتباط بین حکمت و فلسفه با علم سیاست پرداخت.

دانشیار پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: علم سیاست و اندیشه سیاسی در هر دوره ای که از علم تلقی خاصی می‌شود، بستگی به هدایتی و تعریفی دارد که الگوها از علم برای ما ارائه می دهند

وی با بیان این که شکافی بین قلمرو حکمت و سیاست وجود دارد، ابراز داشت: یکی از الگوهای خیلی مهم که در حوزه علم سیاست به کار می رود تعریف مفهوم انسان است این تعریف به عنوان یکی از مبانی و مبادی به کار می رود.

پزشکی عنوان کرد: به عنوان مثال در حوزه فلسفه غرب گفته می‌شود که انسان گرگ انسان است که متناسب با این نوع نظریه دولت، نظریه مطلقه خواهد بود یعنی نظریه ای که موجودیت دولت فراگیر بالاتر از انسان قرار بگیرد و مواظب باشد که گرگ علیه گرگ دیگر شورش نکند.

استاد فلسفه و علوم سیاسی با بیان این که یکی از الگوهایی که به درد علم سیاست می خورد نگاه دینامیک یا استاتیک کردن به جامعه است، گفت: در ارتباط با حرکت جوهری و این که جهان مرتب در حال خلق و وضع مجدد است و اگر این معنا را بپذیریم وقتی وارد علم سیاست می‌شویم به این معنا می رسیم که اگر اصل، دینامیک باشد دین در تغییر و تحولات اجتماعی وارد می‌شود.

وی افزود: در تقسیمات فیلسوف کلاسیک مسلمان فارابی نیز مدینه ها به شکل ها و فرم های مختلفی تقسیم شده اند که مدینه فاضله، جاهله و ضاله از جمله آنها است و برای هریک از این مدینه ها اقسامی ذکر می‌کند؛ اگر دید ما استاتیک باشد یعنی فلسفه اسلامی و متون اسلامی را با دید استاتیک ببینم وقتی به مدینه مبدله می رسیم فکر می کنیم یکی از اقسام مدینه هاست در حالی که اگر دید دینامیک باشد حالت از یک وضعیت به وضعیت دیگر است و در این وضعیت مدینه ضروریه بر حسب افزایش آگاهی و بهره وجودی افراد به  سمت مدینه حریه پیش می رود و اسمش مدینه مبدله می‌شود.

وی با تشریح موضوعاتی نظیر انسان شناسی، الگوی معرفت شناسی و دینامیک و استاتیک بودن جامعه خاطرنشان ساخت: بنده مقاله ای هم در این باره دارم که مدعای نوشته حاضر آن است که عدم توجه به تمـایز میـان دو مفهـوم «بنیـان فلسـفی»  و «الگوی فلسفی» موجب شده است که در مطالعات فلسفه اسلامی معاصر در قلمرو علـوم انسانی ابتر مانده اند؛ درحالیکه شواهدی از تمایزگذاری پیشگفته در متون فلسفه اسلامی کلاسیک می‌توان یافت.

وی ابراز داشت: برای بررسی مدعای حاضر بـه پـنج گزاره صدرایی به عنوان گزاره هایی که نشان دهنده الگوی فلسفی حکمت متعالیه هستند، اشاره شده است؛ این گزاره ها عبارت اند از: حدوث جسمانی نفس و بقای روحانی آن، اتحاد قوای مراتب وجود نفس در عـین کثـرت قـوای آن، جامعیـت هسـتی انسان، وجود رابطی شریعت برای سیاست و علم سیاست به مثابه علم جهت دهنده زندگی سیاسی به سوی عالم ربوبی.

پزشکی ادامه داد: ما سپس به تداوم ابعاد سیاسی و اجتماعی گـزاره‌هـای فـوق در ارتباط با واقعیت سیاسی و اجتماعی پرداخته و بر اساس آن، الزامات سیاسی ـ اجتمـاعی گزاره های فوق در سبکهای مختلف زندگی از جمله مدینه ضروریه، مدینه نذاله، مدینه خسـت، مدینه کرامت، مدینه تغلب و مدینه جماعیه بررسی شده است و این بررسی نشـان مـی دهـد کـه الگوهای فلسفی علم سیاست را نه در مباحث فلسـفی محـض، بلکـه در امتـداد آنهـا در زندگی سیاسی باید جست و این به معنای آن است که الگوهای فلسفی، آن حلقه واسـطی است که میتواند آموزه های متعالی را به امر سیاسی پیوند زند.

در ادامه حجت الاسلام والمسلمین سید محمدتقی آل غفور ضمن تقدیر و تشکر از مباحث مطرح شده از سوی دکتر پزشکی به نقادی بحث وی پرداخت و گفت: یکی از اشکالات این متن این است که بین سیاست و علم سیاست تفاوتی قائل نشده است، در حالی که این دو با هم متفاوت هستند.

 مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) افزود: سخن شما تحت عنوان الگوهای حکمت متعالیه برای علم سیاست است یعنی یک عنوانی داریم که قرار است حکمت متعالیه برای علم سیاست کار کند درحالی که بحث شما بیشتر حوزه سیاست قرار گرفته است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha