به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در استان کردستان، حجت الاسلام حکمت حکیمی فر، مدیر مدرسه علمیه امام صادق (ع) شهرستان بیجار در یادداشتی به بیان وحدت حوزه و دانشگاه از دیدگاه امام خامنه ای پرداخته اند.
وحدت حوزه و دانشگاه، یکی از گفتمان های اصیل انقلاب اسلامی است و در منظومه فکری امامین انقلاب، ظرفیت بیبدیلی است که هرچه بیشتر مورد استفاده و بهرهبرداری قرار گیرد، انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، زودتر و قدرتمندانهتر به آرمانهای الهی خود خواهد رسید. چراکه مهمترین عامل وحدت حوزه و دانشگاه، همان رویکرد توحیدی نظام اسلامی است؛ و در نگاه توحیدی، حوزه ما قال الله است، اینکه خدای متعال چه گفته است؛ و دانشگاه ما فعل الله است، اینکه خدای متعال چه کرده است.
امام خامنهای در خصوص این وحدت مبارک و پُرظرفیت میفرمایند:«از چیزهایی که امام بزرگوار روی آن تأکید میکردند، ارتباط حوزه و دانشگاه بود. (۰۱/۱۲/۱۳۷۰)
مسأله وحدت حوزه و دانشگاه، ترکیبی است که اگر به درستی زوایای معنای رمزی آن شناخته شود، هم برای کشور و آینده بسیار بابرکت است و هم برای دشمن و نیروهای مهاجمِ مزاحمِ کینهورزِ خارجی و ایادی داخلی آنها بسیار تلخ و گزنده و شکننده است. این ترکیب، یک معنای رمزی و سمبلیک دارد. (۲۷/۰۹/۱۳۷۳)
در نظام اسلامی، علم و دین پابهپا باید حرکت کند. وحدت حوزه و دانشگاه، یعنی این. وحدت حوزه و دانشگاه، معنایش این نیست که حتماً بایستی تخصصهای حوزهای در دانشگاه و تخصصهای دانشگاهی در حوزه دنبال بشود. (۲۹/۰۹/۱۳۶۸)
وحدت حوزه و دانشگاه عبارت از این است که ما این دو کانون علمی، این دو مرکز تعلیم و تعلّم را از لحاظ اخلاق حاکم بر آنها، از لحاظ سیستم و سازماندهی حاکم بر آنها، و از لحاظ برخی از محتواها به هم نزدیک کنیم. (۲۶/۰۹/۱۳۶۴)
دو جریان علمی و تحصیلی در کشور ما وجود دارد. یکی از آن دو، به علومی مرتبط است که به جنبههای ارزشی جامعه میپردازند. این جریان، حوزه است که به دین، به اخلاق، به معارف و به فلسفهی الهی میپردازد. اگرچه کار حوزهها، علمی است و در حوزهها دقّتهای علمی، بسیار بالا و بسیار عمیق است؛ اما این کار علمی در خدمت جنبههای ارزشی جامعه و در خدمت دین و اخلاق است. کار علمیِ جریان دیگر - دانشگاه - در خدمت نیازهای جامعه است. یک جامعه که نمیتواند بدون علم و صنعت و بدون پیشرفتها و تازههای کشف شده در میدان معرفت علمی، زندگی کند. بشر به علم و عالم همان قدر نیاز دارد که به ضروریات درجه یک زندگیاش محتاج است. علوم مختلف - چه علوم محض و چه علوم کاربردی در زندگی؛ مثل پزشکی، مسائل فنی، بقیهی رشتههای گوناگون علوم و حتّی زمینههای هنر و ادبیات - همه، وسائل و ابزارهای زندگیِ انسانند.
زندگیِ یک جامعهی بدون علم، زندگیِ تلخ و سست و همراه با بدبختی و ناکامی است. جریان دوم هم برای تأمین نیازهای ضروری زندگی کار میکند. این دو جریان علمی - دانشگاه و حوزه - بسیار لازمند. هر کدام اگر تنها خودشان باشند، یک ستون از دو ستون اصلیِ پیکر جامعه، خراب و ویران است. حوزهی تنها - بدون دانشگاه - کفاف نیازهای امروز ملّت و کشور ایران را نمیدهد. دانشگاهِ تنها - بدون حوزه - هم کفاف نمیدهد... این دو جریان باید کمک و مکمّل یکدیگر و دو پایه برای نظام و دو بال برای پرواز به سطوح عالی بشری و انسانی باشند.» (۲۷/۰۹/۱۳۷۳)