خبرگزاری حوزه،| ذکر حق پس از تصفیه قلب عبد، با ذکری که در کتابهای دعا آمده فرق میکند.
ذکر الهامی مایه نیک بختی و سعادت دنیا و آخرت و سبب رسیدن به حقایقی است که دست غافلان و بیخردان از آن کوتاه است.
ذکر الهامی ذکر حال است نه ذکر قال که ذکر قال بازی زبان با الفاظ است و ذکر حال مایه پرواز قلب سبکبار در عرصه گاه معنویت برای وصول به لقاءالله است.
با الهام ذکر حال چشم بصیرت انسان باز میشود و به دیدار زیبای بینهایت نائل میآید و آدمی همه موجودیت و موجودی خود را برای ایثار به پیشگاه محبوب در طبق اخلاص میگذارد و حسین وار از اعماق جان مترنم به این حقیقت میشود که «ترکت الخلق طُرّا فی هواکا» همه مخلوقات را در هوای تو واگذاشتم و دل از تعلق به آنها آزاد کردم و وجودم را برای تو خالص نمودم و کدورت محبت غیر از صفحه دل شستم و بندگی بر درگاه عظمتت نشستم و هر پیوندی جز پیوند بت تو را گسستم.
یاری است مرا که یاری دل *** زو آید و دوست داری دل
یاری که از او رسد به طغرا *** منشور امیدواری دل
زلفت که به رخ قرار دارد *** دارد سر بیقراری دل
پران پران خدنگ غمزه است *** کاید پی غمگساری دل
جز لعل لب تو از که آید *** جراحی زخم کاری دل
هرگز نگزید می اگر بود *** هجران تو اختیاری دل
وقت است که ملک عشق صحبت *** گیریم به دست یاری دل
ذکر الهامی همان است که سید ساجدان چراغ دل عاشقان در مناجات خمی عسر به پیشگاه محبوب عرضه می¬دارد:
«وآنشسنا بالذکر الخفی و استعملنا بالعمل الزکی والسعی المرضی»
و ما را به ذکر پنهان (آن ذکری که محصول الهام تو در عمق قلب است) مأنوس بدار و به عمل پاکیزه و کوشش پسندیده بهکارگیر.
و حضرت ختمیمرتبت شاید در کلام عرشی منزلت خود اشاره به این حقیقت داشته باشد که:
الْمُؤْمِنُ یَتَقَلَّبُ فِی خَمْسَةٍ مِنَ النُّورِ مَدْخَلُهُ نُورٌ وَ مَخْرَجُهُ نُورٌ وَ عِلْمُهُ نُورٌ وَ کَلَامُهُ نُورٌ وَ مَنْظَرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَی النُّور
همواره مؤمنی که در همه حالات به یاد خداست در پنج نور است: محل ورودش نور است، و جای بیرون رفتنش نور است و علمش نور است کلامش نور است و دیدگاهش روز قیامت بهسوی نور است.
برای اهل معرفت و سالکان مسلک محبت و راهروان طریق هدایت چیزی در این عرصه گاه هستی شیرینتر از یاد خدا نیست و یاد خدا در عمق قلب کسی ظهور نکند و به خانه دل کسی الهام نشود مگر اینکه از علایق دنیوی و حجابهای حیوانی پاک باشد و این پاکی جز با عبادات ظاهری و باطنی و اجتناب از معاصی و دوری گزیدن از رذایل اخلاقی حاصل نشود.