سه‌شنبه ۲ دی ۱۳۹۹ - ۰۸:۳۴
بنی امیه برای جبران بدنامی تبار خود به تخریب ابوطالب(ع) روی آورد

حوزه/ پژوهشگر تاریخی با اشاره به ریشه‌ و پیامدهای تلاش بنی امیه در جعل روایات گفت: پدر شخصیتی چون علی(ع) بودن، گناه حضرت ابوطالب بوده و یکی از اهداف تخریب ایشان تخریب شخصیت امیرالمومنین است.

به‌گزارش خبرگزاری حوزه، به نقل از مهر، حجت‌الاسلام والمسلمین سید مجید پور طباطبایی در دومین نشست علمی بین‌المللی حضرت ابوطالب (ع) که با موضوع پنداره تکفیر حضرت ابوطالب؛ چالش‌ها و پیامدها در دفتر خبرگزاری مهر استان قم برگزار شد، گفت: در تاریخ بشر هیچ گاه خداوند متعال مردم را به حال خود رها نکرده است و طبیعتاً در دوران فطرت بین رسل نیز شبه جزیره، خالی از رسل نبوده و امام کاظم (ع) به‌صراحت در روایتی مطرح می‌کند که عبدالمطلب و ابوطالب دو تن از اوصیای پشت سر هم بوده‌اند که برای هدایت مردم جزیره بر آنها ولایت داشته‌اند.

وی با اشاره به سازگاری شواهد و دلایل با این روایت از امام کاظم (ع) گفت: ۵ قانونی که عبدالمطلب قبل از بعثت در مورد روابط اجتماعی مطرح می‌کرده است، بعد از اسلام هم مورد امضا رسول خدا قرار گرفته و در ساختار و بدنه فقه اسلامی جاافتاده و می‌توان به مواردی همچون محدود کردن طواف مکه به ۷ دور، مقرر شدن ۱۰۰ شتر به‌عنوان دیه اشاره کرد که اصل ایمان ایشان به ما را ثابت می‌کند.

پژوهشگر و محقق تاریخ اسلام با بیان اینکه روزی از حضرت علی (ع) پرسیدند که آخرین وصی قبل پیامبر چه کسی بود و ایشان فرمودند که پدرم بوده است، افزود: وقتی حضرت ابوطالب (ع) فرزندش امام علی (ع) را برای اولین بار در سمت راست پیامبر در کنار کعبه در حال نماز خواندن دید، پسر دیگرش را تشویق کرد که در کنار آنها نماز بخواند تا بال دیگر پسر عمویش شود و همچنین در جریان اولین دعوت و انذار رسمی پیامبر اکرم و حمایت سه‌باره حضرت علی (ع) که در خانه ابوطالب صورت گرفت نیز در جواب شماتت امثال ابوجهل، از پیامبر و اقدام فرزندش علی (ع) دفاع کرد.

وی با اشاره به اینکه در صدر اسلام بین مسلمانانی که به پیامبر ایمان آوردند، غیر از علی (ع) و اعقاب عبدالمطلب، پدران بقیه کسانی که به پیامبر ایمان آوردند، کافر و در فسق و فجور مشترک بودند، افزود: معاویه و ابی‌قحافه و... برای جبران نقص خودشان دست به جعل روایات روی بردند و در واقع پدر علی (ع) بودن، گناه حضرت ابوطالب بوده و هدف از تخریب ایشان نیز تخریب شخصیت امیرالمومنین است.

حجت‌الاسلام والمسلمین پور طباطبایی با اشاره به اینکه در زمان کاهش قدرت و اعتبار کاریزماتیک و اواخر عمر حضرت ابوطالب، دشمنان اسلام تصمیم به ترور پیامبر می‌گیرند، گفت: دشمنان تصمیم می‌گیرند با زن ابولهب تبانی کنند که همسرش را با شراب سرگرم کند تا آنها پیامبر را در زمان مستی ابولهب ترور کنند، اما حضرت ابوطالب متوجه این نقشه می‌شود و علی (ع) را به خانه ابولهب می‌فرستد تا به ابولهب بگوید کسی که عموی او شریف قریش باشد، کشته نمی‌شود و اینگونه ابولهب مطلع شد و می‌بینیم که وقتی خود ابوطالب نمی‌تواند کاری کند، ابولهب را با آن جمله آگاه می‌کند.

در ادامه این نشست حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی مروجی طبسی با اشاره به اینکه تمام شبهات مطرح درباره شخصیت حضرت ابوطالب (ع) با استدلال قوی رد و پاسخ داده شده، گفت: یکی از شبهاتی که ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام را در نظر اهل تسنن با چالش روبرو کرده، و باعث شده چهره تاریک، زشت و غیر واقعی از ایشان در ذهنشان مجسم شود، مجموعه روایاتی است با عنوان "حدیث ضحضاح" که در صحیح بخاری، صحیح مسلم و مسند احمدبن حنبل نقل شده است.

وی افزود: همه معاجم لغت چه معاجم موضوعی و چه معاجم لفظی گفته‌اند ضحضاح وصف آب و به معنای آب اندک یا آب کم عمق است، اما در حدیث ضحضاح وصف آتش و به معنای آتش کم عمق به کار رفته است. این کاربرد که نوعی استعاره است، فقط در حدیث ضحضاح دیده می‌شود. ولی ریشه ادبی در استعمالات عرفی کلام عرب ندارد. لغت‌شناسان و ادیبان مانند زمخشری در کتاب اساس‌البلاغه و ربیع‌الابرار کاربرد ضحضاح در معنای آتش را گزارش نکرده‌اند.

این پژوهشگر قرآن و حدیث با بیان اینکه در منابع روایی اهل سنت، حدیث ضحضاح با چند سند از طریق ابوسعید خدری و عباس‌بن عبدالمطلب به پیامبر (ص) نسبت داده شده و دارای دو اشکال مهم سندی و محتوایی است، گفت: جریان ناصبی‌گری و دشمنان اهل‌بیت (ع) خواستند تا با جعل این حدیث و نسبت دادن آن به پیامبر (ص)، ابوطالب (ع) را تکفیر کنند. غافل از اینکه متن این حدیث با آیات قرآن تعارض دارد. زیرا از یک طرف، حدیث ضحضاح شفاعت پیامبر را برای کافر ثابت می‌کند. از طرف دیگر آیات قرآن مانند آیه ۳۶ سوره فاطر "و الذین کفروا لهم نار جهنم لا یقضی علیهم فیموتوا و لا یخفف عنهم من عذاب‌ها.." امکان پذیرش شفاعت درباره کفار و مشرکان را شدیداً نفی می‌کنند.

وی ادامه داد: این روایات با اجماع اهل بیت پیامبر علیهم‌السلام مبنی بر از دنیا رفتن ابوطالب در حال ایمان، ناسازگار است. علاوه بر آن، گونه‌های متنی احادیث ضحضاح با یکدیگر تعارض دارند. زیرا عبارت «لعلّه تنفعه شفاعتی..» -‌که گفته‌اند ابوسعید خدری آن را نقل کرده، - به معنای شاید و تردید است. طبق این حدیث معلوم نیست ابوطالب (ع) از شفاعت پیامبر (ص) بهره‌مند گردد و از پایین‌ترین جای جهنم خارج و به ضحضاح وارد شود. در حالی که در روایت عباس بن عبدالمطلب آمده است: «قطعا ابوطالب در آتش کم عمق دوزخ است.»

حجت‌الاسلام والمسلمین مروجی طبسی با اشاره به اینکه در برخی متون تاریخی اهل سنت نقل شده که پیامبر (ص) شهادتین را در لحظه آخر به ابوطالب (ع) عرضه کرد و فرمود شرط بهره‌مندی تو از شفاعتم و ورودت به بهشت، گفتن جملات شهادتین است. اما ابوطالب (ع) خودداری نمود. سوال ما از متن حدیث ضحضاح این است که آیا پیامبر (ص) این شرط خود را زیر پا گذاشته‌اند؟! شاید به خاطر این اشکالات اساسی است که برخی از علمای اهل سنت که اسلام و ایمان ابوطالب (ع) را پذیرفته‌اند، با حدیث ضحضاح مخالفت کرده‌اند. مانند جلال‌الدین سیوطی شافعی (م ۹۱۱ ق) در کتاب التعظیم و المنه.

مروجی طبسی افزود: برخی علمای اهل سنت می‌گویند حدیث ضحضاح نه تنها بر کفر حضرت ابوطالب (ع) دلالت ندارد بلکه اثبات کننده ایمان و اعتقاد صحیح ایشان است. زیرا شفاعت برای مؤمن گناهکار است نه کافر و این روایت اگر پذیرفته شود، - که البته به نظر ما جعلی و برساخته جریان ناصبی‌گری است- در نهایت گناهکار بودن ایشان را ثابت می‌کند نه شرک و کفر اعتقادی را. همچنین احمد خیری باشا حنفی در سده ۱۴، قصیده‌ای بیش از ۷۰ بیت دارد در ستایش و بیان فضائل حضرت ابوطالب (ع). او در بعضی ابیات این قصیده به حدیث ضحضاح اشاره کرده و می‌گوید با آیه «السابقون السابقون» سازگار نیست.

حجت‌الاسلام والمسلمین مروجی طبسی در پایان این نشست علمی، دو مطلب را بیان کرد: نخست آنکه حدیث ضحضاح با آیات قرآن و سنت نبوی (ص) و نظر اهل‌بیت (ع) تعارض آشکار دارد و خود گونه‌های متنی این حدیث هم با هم ناسازگار هستند. لذا به لحاظ محتوایی نمی‌توان این روایت را به پیامبر (ص) نسبت داد. شواهد قطعی وجود دارد که حدیث ضحضحاح برساخته جریان تحریف و ناصبی‌گری است. دوم اینکه محروم‌کردن و دور نگه‌داشتن مسلمانان به ویژه جوانان از افکار، رفتار و سبک‌زندگی ابوطالب (ع) و ایجاد تصور نادرست و غیر واقعی درباره ایشان -‌که بیش از چهل سال مخلصانه، شجاعانه و مدبرانه پیامبر (ص) را یاری نمود- از پیامدهای تأسف‌بار تکفیر حضرت ابوطالب (ع) است.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha