به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در همدان، در مبارزه با رژیم طاغوت و پس از آن، در سالهای دفاع مقدس، شهدا با ایثار و بذل جان خود، به وظیفه خود عمل کردند و این نظام و انقلاب را حفظ کردند و لذا امنیت امروز ایران اسلامی در کنار ناامنی منطقه خاورمیانه را باید از برکات خون و ایثار این شهیدان دانست.
در میان اقشار مختلف جامعه، روحانیت به عنوان سربازان امام زمان(عج)، بیشترین آمار شهدا را دارا هستند؛ به نحوی که طبق اعلام بنیاد شهید، روحانیت ۱۲ برابر میانگین آحاد جامعه شهید داده است، به کلام دیگر به صورت میانگین در جامعه از هر هزار نفر ۴ نفر شهید شدند، در حالی که در قشر روحانیت از هر هزار نفر ۴۸ نفر شهید شدهاند.
در این بین استان همدان نیز با تقدیم ۱۰۴ شهید روحانی نقش به سزایی را در این مسیر برعهده داشته است که باید به شهدایی همچون، شهید آیت الله مدنی، آیت الله مفتح، آیت الله قدوسی و آیت الله حیدری که جزو شهدای شاخص هستند اشاره کرد و از این رو رهبر معظم انقلاب در مورد این شهدا در پیامی که به اجلاسیه کنگره بزرگداشت سرداران، امیران، فرماندهان و ۸ هزار شهید استان همدان در تاریخ ۱۵ آبان سال ۸۹ صادر کردند، این طور فرمودند که:
«شهدای گرانقدر همدان جزء برجسته ترین ها هستند، از شهدای روحانی معروف مثل شهید مدنی - ایشان در واقع به یک معنا همدانی هستند - تا شهید مفتح، شهید قدوسی، که حقا و انصافا راهنما و پیشوا بودند و بعد خیل عظیم شهدا و سرداران برجسته مثل شهید محمود شهبازی، و بقیه شهدای عزیزی را که باید جزء این مجموعه به حساب آورد، از مردم همدان هم باید حتما سپاسگزاری کنیم. مردم بسیار خونگرم، خوب و نسبت به جهاد و شهادت جدی»
یکی از این شهدای گرانقدر، شهید رحمان ترک ارزانفودی است که در ۱۳۴۳/۱/۲ همدان به دنیا آمد و در دورانی که تنها ۱۸ سال سن داشت در ۱۳۶۱/۵/۱۵ در قصر شیرین به شهادت رسید.
رحمان در دومین روز از سال ۱۳۴۳ در خانوادهای مذهبی در همدان به دنیا آمد و از آنجایی که پدرش بسیار شیفته اهل بیت (علیهم السلام) بود، در اکثر مواقع جلسات قرآن و هیات عزاداری در منزلشان برگزار می شد و همین جلسات باعث شد تا محبت سالار شهیدان در قلبش رشد کند.
شهید ارزانفودی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در راهپیماییها حضوری فعال داشت و پس از انقلاب نیز به عنوان یکی از اعضای فعال پایگاه محل به فعالیت شبانهروزی مشغول بود و همیشه میگفت: «یکی از افتخارات من این است که به همراه برادر خود در سال ۱۳۵۷ از امام استقبال نمودم.»
وی پس از اتمام دوره راهنمایی، جهت ادامه تحصیل با عشق و علاقه وافری حوزه علمیه را انتخاب کرد و در آنجا با جدیتی تمام، مشغول تحصیل شد و در ایام مختلف نیز به تبلیغ میپرداخت، اما با شروع جنگ تحمیلی دست به یک انتخاب الهی زد و به سوی جبهههای نور شتافت تا با جلای حضوری روشن، نورانیت را به قلب پاکش بتاباند و درس عشق را در جلسهای از ایمان و خلوص در دانشگاه جبهه به پایان رساند.
دومین بار بود که به جبهههای نبرد میرفت و در حالی که برای رسیدن به دلدارش، لحظه شماری میکرد، سرانجام در پانزدهمین روز از مرداد سال ۶۱ در قصرشیرین مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید.
در قسمتی از وصیت نامه این شهید آمده است:
امام سجاد(ع) : «ما مِن قَطرةٍ أحَبُّ الیَ اللهِ عزَّوجلَّ مِن قَطرةِ دَمٍ فی سبیلِ الله»؛ راهی که ما میرویم راه امام و راه پیامبر و راه اهل بیت پیامبر است و همچون سالار دین حسین ابن علی(ع)، آماده جانبازی هستیم. امام را تنها نگذارید تا صحنههای زمان حضرت علی و امام حسن تکرار نشود. در همه حال باید گوش به فرمان نائب آقا امام زمان باشید، ما این راه را با آگاهی کامل و با شناخت انتخاب کردهایم و از همه چیز و همهکس در این راه خواهم گذاشت، چرا که راه ما، راه امام عزیز است.
اجرای عدالت
در منطقه قصرشیرین در کوههای «آق داق» زمستان سختی در اول جنگ بود و رزمندگان به سختی تغذیه میشدند و ما هر روز مقداری نان خشک، سهممان میشد؛ با توجه به اینکه شهید «رحمان» خودش مسوول تدارکات بود، برای اینکه عدالت اجرا شود، هیچ وقت حتی ذرهای بیشتر از دیگران مصرف نمیکرد، با اینکه بسیار خسته و گرسنه میشد.
«به نقل از همرزم شهید»