به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران، حجت الاسلام سیدنقی موسوی، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان، در دهمین نشست علمی موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) با موضوع «ضرورت و کارکرد فقه التربیه» که صبح امروز در محل این موسسه برگزار شد، با اشاره به مجموعه تلاش هایی که در باب تولید، تأسیس و وضع فقه تربیتی صورت گرفته است، اظهار داشت: این تلاش ها توسط نخبگان حوزوی قابل ارزیابی است. در باب امکان فلسفی و یا امکان وقوعی توسعه تفقه به قلمرو تعلیم و تربیت حرف های بسیاری می شود زد و خود ما هم نوشته هایی داریم و در اینترنت هم قابل جستجو هست.
وی افزود: در باب این که اساسا آیا فقه التربیه ترکیب فقه و تربیت کنارش چه هست و تصورا و تصدیقا چه معانی ای می تواند داشته باشد بحث های مفصلی است و شاید به میزانی از تراکم ادبیات علمی هم رسیده و تراکم قابل قبولی پیدا کرده است. هم در سطح مقالات و مجلات این نوشته ها قابل دسترسی است و هم کتاب هایی که نوشته شده و اشاراتی که آقای همتی داشتند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان ادامه داد: با فرض امکان فلسفی یا فرض امکان وقوعی فقه تربیتی در خصوص ضرورت آن مطالبی را عرض می کنم. البته در کتاب «فقه تربیتی؛ مبانی و پیش فرض ها» درباره زوایای تعامل فقه و تربیت و صور همکاری فقه و تربیت، سلبا و ایجابا به طور مفصل بحث شده است. همچنین در باب امکان وقوعی فقه تربیتی نیز مقالاتی وجود دارد مثلا در مقاله «پیشینه شناسی رویکرد فقهی» در خصوص تراث شیعه و سنی پیشینه شناسی شده است، و رویکرد فقیهان شیعه و اهل سنت نسبت به موضوعات تعلیمی و تربیتی بازشناسی، توصیف و گزارش شده که استنتاجاتی هم در پی داشته است.
وی اضافه کرد: در باب چرایی و ضرورتش باز مقاله ای به عنوان «تبیین چرایی فقه تربیتی» نوشته شده که می توانید در اینترنت پیدا کنید که با همین عنوان موجود است. آن جا ۹ استدلال آورده شده که شامل درون دینی، برون دینی، استدلال از سنخ فلسفه تربیت و از سنخ فلسفه فقه، برهان إنّی و برهان لمّی، قیاس و تمثیل و گونه هایی از این دست؛ ۹ استدلال با این منظرها اقامه شده است که چرایی و ضرورت فقه التربیه را تبیین می کند و از آن دفاع می کند.
حجت الاسلام موسوی افزود: به نظر می رسد مطالعات درباره فقه تربیتی ضرورت دارد به دلیل این که معتقدم تولید دانش و تولید ابواب جدید فقهی می تواند مدیریت شده باشد و باید هم باشد. بر خلاف استدلال برخی از صاحب نظران در حوزه فلسفه علم که فقه و فلسفه فقه را هم شامل می شود که مدعی هستند دانش و تولید دانش مدیریت پذیر نیست اما به نظر می رسد تجربه هزار ساله شیعه و این تجربه ۴۰ ساله شیعه در برپایی حکومت اسلامی ما را بر آن می دارد که مقتصدانه و مبتنی بر اقتصاد پژوهشی و آینده اندیشی ای که به ما آموزه های شیعه یاد داده است که منتظر و زمینه ساز ظهور باشیم باید مقتصدانه به سمت طراحی و مدیریت تولید دانش ها باشیم و به نظر من این حرف خیلی رادیکال هست که بگوییم تولید علم را نمی شود مدیریت کرد.
حجت الاسلام موسوی افزود: تأسیس ابواب جدید فقهی باید مدبرانه و بر اساس یک طرح از پیش طراحی شده باشد و جغرافیای توسعه فقه باید روشن باشد. فقه تربیتی با این منطق ضرورت پیدا می کند بنابراین حوزه های علمیه برای روزآمدی خودشان و این که بتوانند نیازهای جامعه و حکومت اسلامی را پاسخگو باشند باید بر اساس یک نقشه کلان پیش بروند.
وی ادامه داد: اولین استدلالی که می خواهم خدمتتان عرض کنم؛ ضرورت پرداختن طلبه های جوان و انرژی های جدید بر اساس این مبنا است. یعنی اولا لزوم همراهی حوزه ها و توسعه دانش فقه با نیازهای جامعه به حکومت اسلامی و دوم قبول این نکته که مدیریت توسعه فقه باید بر اساس نقشه جامع باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان ابراز داشت: وقتی چهل سال دوم انقلاب را نگاه می کنیم و اهمیت نظام تعلیم و تربیت، و ایده اسلامی سازی علوم انسانی و به تبع آن علوم تربیتی و ایده بومی سازی علوم انسانی و به تبع آن علوم تربیتی از باب تطبیق هم که بگویید در حوزه های دانشی نیمه اسلامی و از جمله اجتهاد فقه ظرفیت های تحقق فقهی در این زمینه آشکار می شود. پس استدلال اول تاکید بر اهمیت آموزش پرورش است.
وی با بیان این که اهمیت آموزش پرورش بر هیچ کس پوشیده نیست، اظهار کرد: هزینه کردن برای آموزش پرورش سرمایه گذاری است نه هدر رفت هزینه و بودجه، لذا به خاطر اهمیت آموزش و پرورش باید از فقه خواهش کنیم که به این موضوع بسیار با اهمیت، بپردازد.
حجت الاسلام موسوی افزود: استدلال دوم از سمت خود فقه است یعنی فقه باید به عرصه های جدید سرک بکشد و در برخی از عرصه های جدید توقف بکند یعنی بار خودش را پیاده کند و آن جا رحل اقامت بگزیند و مفصل تفقه بکند که باز هم می بینیم تعلیم و تربیت مهم است و از این طرف ضرورت تخصصی سازی فقه هم می شود این استدلال را مطرح کرد.
وی در ادامه با اشاره به ضرورت و فلسفه رشته «فقه التربیه»، اظهار داشت: ممکن است کسی بگوید فقه، علم خشنی است علم بایدها و نبایدها است و تربیت علم انعطاف است و جمع کردن انعطاف و خشونت مثلا ناممکن است جواب اش این است که مقدمات این استدلال مقدمات درستی نبود؛ چه کسی گفته که فقه همه اش بایدها و نبایدها است؟ مستحبات و مباحات هم جزء فقه است یعنی جزء مجعولات شرعی است. عده ای می گویند اباحه یعنی خلو قانون حتی اگر این چنین هم باشد بالاخره مستحبات و مکروهات هم جزء سبک زندگی فقهی و شرعی ما است. ثانیا چه کسی گفته که همه تربیت هم انعطاف است؟ مگر تربیت بدون اقتدار ممکن است؟ مگر می شود در خانواده همیشه بچه را منعطف تربیت کرد؟.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان ابراز داشت: پس این گونه که فقه تماما باید و نباید باشد و این گونه نیست که تربیت هم همیشه باید با انعطاف همراه باشد، اما پاسخ اصلی این است که گزاره تربیتی مثلا برای درمان افت تحصیلی دانش آموز باید الف و ب و جیم را رعایت کرد خب هر گزاره تربیتی (رسمی و غیر رسمی) یک موضوع و یک محمول دارد، محمولات تربیتی یا از فلسفه تربیت گرفته می شود یا از روان شناسی تربیتی گرفته می شود مثلا مطالعه می کنند می گویند در ۱۰ سالگی فلان عمل ریاضی را آموزش ندهید یعنی نباید و این نباید به لحاظ منطقی محمول است.
حجت الاسلام موسوی در پایان خاطرنشان کرد: وقتی فقه التربیه را کنار هم می گذاریم و از ترکیب فقه تربیتی سخن می گوییم به این معنا است که موضوع را از علم تربیت بگیریم و محمول را از فقه بگیریم پس بنابراین فقه تربیتی یعنی علمی که تجویزات تربیتی خودش را از شریعت و فقه می گیرد و استخدام می کند. ۳۱۳/۴۲