به گزارش خبرگزاری حوزه،حجتالاسلام نامخواه به مناسبت دهه فجر تصویر متن خیر مقدم استاد مطهری برای امام خمینی را در صفحه مجازیاش منتشر کرده و در کنار آن نوشته است:
تصویر، متنی است که استاد مطهری برای خیر مقدم امام خمینی مینویسند؛ مهمترین ویژگی این تعریف جامعی است که از جامعه توحیدی ارائه میدهد (تصور دوم).
شهید مطهری در این متن کوتاه جامعه توحیدی را به عنوان هدف انقلاب پیامبر(ص) و افق انقلاب اسلامی مطرح کرده و در تعریف جامعه توحیدی مینویسد:
"جامعهای که در آن، انسان از قید بندگی انسان آزاد باشد
بهرهکشی انسان از انسان ملغی گردد؛
از ناهمواریها و نابرابریهای مصنوعی اثری نباشد؛
بتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی یکسره سرنگون گردند؛
مساوات، برابری و برادری به معنی واقعی کلمه برقرار شود؛
آثار استبداد و استعمار محو گردد؛
به طور خلاصه بندگی از آن خدا و حکومت، حکومت الهی باشد."
این متن علاوه بر یک سند فکری و تاریخی، یک مبنای مناسب برای ارزیابی وضعیت فکری امروز ماست. برای این که چهل و دو سال پس از آنکه این متن به عنوان چکیده الهیات انقلاب اسلامی در برابر امام امت قرائت شد، بپرسیم این تعریف از «جامعه توحیدی» و «بندگی خدا» کجاست؟ دقیقاً کجاست؟ پیشروی کدام تفکرات و نگرشها باعث شده دیگر در گفتارها، منبرها و مباحث دینی، دغدغه «قید بندگی» و «بهرهکشی از انسان» برجسته نباشد؟ باعث شده حرفی از «مساوات» و «نابودی بتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی» نباشد ولی در عوض تا دلتان بخواهد پُر است از .... .
چهل سال پس از انقلاب اسلامی جا دارد از کسانی که با امکاناتی دهها و صدها برابر بیشتر، بر جایگاه شهید مطهری تکیه کردهاند بپرسیم، این معنا از «جامعه توحیدی» کجاست؟ اصلاً خود مفهوم «جامعه توحیدی» کجاست؟ تئوری نظری، ارزیابی عینی یا دستکم بیقراری اجتماعی شمایان بر وضعیت «عقبماندگی در عدالت» کجاست؟ آثار استبداد و استعمار به جای خود؛ مگر بتهای تکاثری که در همین سالهای عقبماندگی در عدالت سر برآوردهاند، به این راحتیها قابل شکستند که این چنین از عدالت علی(ع) دم فروبستهاید و به نام فضیلت و محبت، به نقل از قابله و بقال، یاوه میبافید؟