یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ |۲۲ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 24, 2024
پرفسور فون استوش

حوزه/ استاد مطالعات الهیات تطبیقی در دانشگاه پادربورن آلمان گفت: مطهری معتقد است که همه طالب خدا هستند و سودای خدا را در سر دارند؛ مطهری به نحو سنتی از این نظر دفاع کرده است و از فلسفه ابن‌سینا و سنت فلسفی ایرانی بهره برده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه،، پرفسور کلاوس فون استوش طی سخنانی در همایش بین المللی «بازاندیشی آرای شهید مطهری در مواجهه با مسائل روز» اظهارکرد: وقتی آثار مطهری را می‌خوانیم پیوند و علقه نسبت به ادیان توحیدی دارد که با نظریه فطرت او هماهنگ است؛ او معتقد است فلاح و رستگاری نتیجه تسلیم شدن در برابر خداوند است؛ یعنی مطهری میان مسلمان اصیل و واقعی و اسلام زاده‌ها تمایز قائل است.

استاد مطالعات الهیات تطبیقی در دانشگاه پادربورن آلمان با بیان اینکه من از دیدگاه مسیحی، غربی و آلمانی درباره ایشان سخن می‌گویم، گفت: او تلاش کرده تا آرای خود را از منظر سنت ارائه دهد که برای ما کاتولیک‌ها این رویکرد جذاب است؛ ایشان آثار فلاسفه متجدد را می‌خواند، ولی تفکراتش را با تجدد وفق نمی‌داده است؛ لذا در هر صفحه آثارش می‌بینیم چقدر به قرآن، فلسفه و سنت اسلامی وامدار است.

وی افزود: او موفق شده مدرنیته و فلاسفه متجدد را در کنار متون هنجار بنیاد دینی قرار دهد، این کار او را به کسوت فقیه و عالم عقل‌گرا درآورده است. او با انسان‌شناسی کار خود را شروع کرد و این کاری است که در الهیات مسیحی امروزه رواج دارد.

پرفسور فون استوش با بیان اینکه سنت تفکر مسیحی مانند سنت تفکر اسلامی با سؤال درباره وجود آغاز شد، اضافه کرد: کانت نافذترین فیلسوفی بود که می‌خواست با حکمت استعلایی این مسئله را تغییر دهد؛ یعنی برخورداری از متافیزیکی با حکمت استعلایی که این امر مستلزم تغییر جهت روش‌شناختی است، ولی انسان‌شناسی مطهری با انسان‌شناسی شروع می‌شود، هرچند فهم توحیدی از خدا دارد.

وی با بیان اینکه شهید مطهری این گام را در مواجهه با الهیات با بسط کلام به پیش برد، افزود: آنچه علاقه مرا به خود جذب کرد نظریه فطرت شهید مطهری است که موجه و مستند به قرآن است؛ روشی که او در این نظریه به کار برده، این است که هر انسانی طالب معرفت، خلاقیت، عشق، محبت و خیر است.

پرفسور فون تصریح کرد: انسانیت شفقت‌آمیزی که مطهری بر آن انگشت می‌گذارد، بر محبت به همسایه و همکار و هم نوع و حتی بر محبت به دشمن تأکید دارد؛ این اندیشه عشق و محبت به همسایه و حتی دشمن در سنت مسیحی هم دیده می‌شود. جالب است که مطهری تلاش کرده تا مفهوم رحمت را از قرآن برای رواج عشق و محبت به کار ببرد، چون این کلمه ۵۹۸ بار در قرآن ذکر شده است.

این استاد آلمانی اظهار کرد: مطهری معتقد است که همه طالب خدا هستند و سودای خدا را در سر دارند؛ مطهری به نحو سنتی از این نظر دفاع کرده است و از فلسفه ابن‌سینا و سنت فلسفی ایرانی بهره برده است. وقتی آثار مطهری را می‌خوانیم پیوند و علقه نسبت به ادیان توحیدی دارد که با نظریه فطرت او هماهنگ است؛ او معتقد است فلاح و رستگاری نتیجه تسلیم شدن در برابر خداوند است؛ یعنی مطهری میان مسلمان اصیل و واقعی و اسلام زاده‌ها تمایز قائل است.

استوش اضافه کرد: مسیحیان و یهودیانی در صدر اسلام بودند که تسلیم به این معنا نبودند، ولی مسیحیان و یهودیانی بودند که این تسلیم را داشتند و شهید مطهری از آنها تلقی مسلمانی کرده است؛ نه مسلمان مادرزاد بلکه کسانی که تسلیم خدا هستند؛ این برداشت از آن جهت جالب است که او تکثرگرایی در ادیان را مورد مناقشه قرار داده است.

وی تأکید کرد: قرآن اختلافات میان ادیان را درک و تصحیح کرده است؛ لذا قرآن برخی موارد خاص در مورد مسیح را پذیرفته و او را کلمةالله و مقرب درگاه خدا می‌داند؛ قرآن در مورد ویژگی‌های مسیح مطالب زیادی برای گفتن دارد؛ با این وجود جای این سؤال باقی است که آیا ممکن است بتوانیم نظر شهید مطهری را بپذیریم که تکثر ادیان را درک کند، در عین اینکه او به نظریه فطرت معتقد است؟

انتهای پیام   ۳۱۳/۱۷

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha