دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
سلبریتی

حوزه/ در یک تحلیل پدیدارشناختی، سلبریتی بعنوان یک پدیده فرهنگی، نقش خود را گم کرده و بطور آنارشیستی در همه جا ورود غالبا نابجایی داشته است و بجای همراه سازی و آگاه سازی افکار عمومی، باعث تردید و تشویش و چندمرجعیتی شدن و اعتمادسوزی مردم و مخاطبینشان می شوند.

خبرگزاری حوزه | هر متنی در زمینه ای فهم می شود و همچون جزئی که در یک کل قابل فهم است و قطعه ای که در سیستمی معنادار می شود بایستی سراغ فرامتن هر متن برویم تا شأن نزول آن تک بیت در منظومه حاکمش رمزگشایی شود.

اینکه واکسن بخریم یا بسازیم مساله ای طبیعی و البته ضروری است که باید اتفاق بیفتد؛ اما وقتی یک مساله از ریل عادی خود خارج می شود و در بستر هیجانات عمومی ضریب جعلی و تورمی پیدا می کند، قابل تأمل و بررسی می شود و از آن دست مسائلی است که باید فضای حاکم بر مساله را واکاوی نمود تا اصل مساله و چرایی مساله بودنش شفاف و روشن شود.

داستان وقتی پیچ می خورد و تبدیل به یک داده سرگردان در فضای مجازی می شود که با پدیده های غیرمرتبط ترکیب می شود. ترکیب ساخت یا خرید واکسن با پدیده انسان های موسوم به سلبریتی و اهالی شهرت!

اساسا خرید واکسن و تشخیص تزریق و استعمال آن امری پزشکی و تخصصی است که کمیته های تخصصی هر جامعه ای ماموریت دارند که پیگیر این موضوع باشند و ورود افراد غیرمتخصص صرفا با تکیه بر شهرت و بدون پشتوانه دانشی و سوءاستفاده از تریبون های رسمی و شخصی، باعث تشدید مساله و نه بخشی از راه حل خواهد بود.

از آنجایی که مساله جان و بهداشت عمومی اجتماع در میان است، دقت و ظرافت بیشتری هم می طلبد تا خدای ناکرده با یک خطای شناختی و تعجیل یا تاخیر بدموقع و هیجان محور، مساله از حالت عادی اش خارج و تبدیل به یک پاندمی بحرانی نشود.

زمینه چنین گزافه گویی ها از جانب برخی بظاهر دلسوز و به واقع فریب خورده و بازیگر در زمین دشمن، فرهنگ توهم دانایی در برخی اهالی رسانه و عدم فهم و سواد رسانه ای از جانب همان ها و مارپیچ سکوت حاکم در رسانه های رسمی کشور جهت اعتراض و نقد چنین کنشگری های غیرمسئولانه ای است که جز آنارشیسم در اعصاب اجتماعی، چیزی نمی افزاید.

به نظر می رسد در یک تحلیل پدیدارشناختی، سلبریتی بعنوان یک پدیده فرهنگی، نقش خود را گم کرده و بطور آنارشیستی در همه جا ورود غالبا نابجایی داشته است و بجای همراه سازی و آگاه سازی افکار عمومی، باعث تردید و تشویش و چندمرجعیتی شدن و اعتمادسوزی مردم و مخاطبینشان می شوند. این مساله ناشی از فقدان گفتمان مشخصی در فهم و کاربرد و نقش پذیری واردات فرهنگی همچون سلبربتی در عرصه های رسانه ای است.

با این اوصاف و با فاکتورگیری از هیجانات برساخته و احتمالا مهندسی شده، مسئولان امر بایستی در تدبیر ماقبل و مابعد تزریق و مدیریت شرایط اجتماعی و جلب اعتماد عمومی برای رو آوردن به واکسیناسیون جهت پیشگیری و افزایش سیستم ایمنی با حداقل عوارض پیش بینی شده، ابعاد ماجرا را در نظر گرفته و مقدمات لازم را بدون توجه به شانتاژ کانالیزه و شارلاتانیزیم فیک و مهندسی شده، به سمت بهترین سرانجام هدایت کنند.

علیرضا محمدلو

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha