چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۷:۲۱
یادداشت رسیده | زنان جامعه، پیشگامان وحدت و انسجام انقلاب اسلامی

حوزه/ ‌امروز زن‏‌های شیردل طفل خود را در آغوش کشیده و به میدان مسلسل و تانک می‏روند، در کجای جهان چنین مردانگی و فداکاری از زنان ثبت‏ شده است.

خبرگزاری حوزه | در واقع انقلاب اسلامی ایران که در سال ۱۳۵۷ به پیروزی کامل رسید، حرکت و جنبشی بود که در پانزده خرداد ۱۳۴۲ به وسیله‌ امام خمینی(رحمه الله)‌ آغاز شد.

زن مسلمان ایرانی نیز در این سال‌های آتش زیر خاکستر، همگام و همقدم با مردان در جهاد و مبارزه با طاغوت بود و هر چه به سال پیروزی نزدیک می‏شد بر تعداد و بر شدت فعالیت این زنان افزوده می‌شد.

با شعله‌ور شدن آتش انقلاب، زن مسلمان نیز که تا پیش از این با فعالیت‏‌های مخفی و به عنوان مادر شهید و یا همسر مبارزین در بند با رژیم طاغوتی شاه مبارزه می‏کرد، به خیابان‏ها آمده، با چادر مشکی، با فرزندی که او را در آغوش گرفته بود، با مشت‌های گره کرده و با فریاد «مرگ بر شاه‏» شما در چه تاریخی‌ از جهان چنین دیده‌اید؟

‌امروز زن‏های شیردل طفل خود را در آغوش کشیده و به میدان مسلسل و تانک می‏روند، در کجای جهان چنین مردانگی و فداکاری از زنان ثبت‏ شده است. اگر هم بوده‌ انگشت شمار بوده.

قبل از انقلاب، زنان را موجودی منفعل و گوشه گیر و دور از اجتماع و ارزش می‌دیدند! همین حرکت ایشان نهضت را قوت و تداوم بخشید.

ورود بانوان به خیابان‌‏ها و میدان‏های مبارزه و جهاد موجب این شد که مردها هم قوت پیدا کنند و روحیه آنها با آمدن شما تقویت شود همانند خونی که درون رگها جانی تازه می‌بخشد.

مردها به تبع زنها در خیابان‏‌ها می‏ریختند، زنها مشوق مردان‌ و خودشان در صف‌های جلو پرچم دار بودند. شهادت شهید، ثمره دامان پر مهر و اندوخته دستان زحمتکش مادران فهیم و فداکاری است که محبت مادری را با عشق الهی پیوند می‏زنند و روح و جان فرزندان خود را آماده می‏سازند که به قربانگاه شهادت قدم گذارند؛ همانطور که ۸ سال دفاع مقدس را رقم زدند. به همین جهت‏ حضرت امام خمینی(ره)، بزرگ مصلح قرن در جای جای کلام خویش حضور زنان را در تظاهرات به عنوان پیشگامان و پیشروان نهضت انقلاب اسلامی معرفی می‏کنند.

زنانی که خود در تظاهرات در صف مقدم حاضر بودند.

زنانی که با حرکت ‏خود، مردان را برای حضور و مبارزه آماده کردند.

زنانی که فرزندان خود را برای شهادت تربیت نمودند.

زنانی که با پاسداری از خون شهدا، انقلاب را تداوم بخشیدند.تا به‌ آیندگان‌ صحیح برسانند.

امام‏ رحمه الله می‏فرمایند: ما نهضت‏ خودمان را مدیون زن‏‌ها می‏دانیم، و همین نکته برای بیان نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی از هر کلامی رساتر و نیرومندتر است.

آیا تا بحال شنیده اید که از دامن زن مرد به‌ معراج می‌رود؟ زنان در دوره‌های گوناگون‌ روزگار به عناوین مختلف دور از جامعه‌ و در پشت پرده نگاه داشته شده بودند اگر هم ظاهر می‌شدند به چشم کم به آنها می نگریستند؛ اما در صدر اسلام  بودند زنانی که پای در رکاب و جسورانه به میدان آمده بودند و مبارزه می‌کردند زنانی چون حضرت فاطمه بنت اسد، حضرت خدیجه، حضرت زهرا، سمیه، نسیبه جراحه،...که خود به اندازه چندین مرد در جایگاه زنانه خویش درخشیدند.

    

در جامعه قبل از انقلاب اسلامی، کار به جایی رسیده بود که‌ ریشلیو صدر اعظم فرانسه، زن را موجودی درازمو و بی فکر و کودن‌ فرض می‌کرد. در زمان پهلوی (کتاب انقلاب سفید) به این موضوع پرداخته بود و نقش زنان را منفعل می دانست! چراکه سلطه فرهنگ بیگانه و در نتیجه شکل‌گیری یک بافت اجتماعی خاص، هرگونه فعالیت سیاسی، اجتماعی از زنان مسلمان سلب شده بود. جامعه پیش از انقلاب در قبال نقش و جایگاه زن در کل دو گونه نگرش داشت:

۱. نگرشی که زن را عنصری زیبا، افسونگر، تنوع‌آفرین و گذراننده اوقات فراغت هوسبازان می‌دانست

۲. نگرشی که زن را همچون پیچک ضعیفی معرفی می‌کرد که تاب هیچ مقاومتی در مقابل طوفان حوادث ندارد و انتظار هیچ کار جدی و مهمی از او نمی‌رود. زن در پهنه اجتماع آن روز الهه دلفریبی بود که تنها نقش دلبری خویش را خوب می‌دانست، زندگی او خالی از هدف بود و عمر خود را در تاریکی و بی‌خبری سپری می‌کرد.

با روشن‌ شدن اولین شعله‌های انقلاب، زن ایرانی که قبل از آن تنها نقش بسیار ساده و ناقص و بی‌خبر از نقش واقعی خویش که می‌تواند بهترین مادر و الگوی ارزشمند خود باشد، حصار بی‌بند و باری را درهم شکست، قیام کرد، هم پای مردان جامعه به قیام ومبارزه برخاست و بدعتی نو گذاشت.

کار بانوان ایران با نظر جامعه شناسان غربی سازگار نبود. به عقیده آنان زن در جامعه اسلامی از حقوق خود محروم بود و زنها عناصری ناراضی در میان مسلمانها هستند. بنابراین آنها فکر می‌کردند اگر انقلابی با اهداف اسلامی پیدا شود و خواهان برقراری ارزشهای اسلامی باشد، زنان حتما در جبهه مخالف و مقابل این انقلاب قرار خواهند گرفت؛ چون براساس تفکرات پوچ آنها، زنان جوامع اسلامی از این واقعه ناراضی هستند؛ اما زنان با عمل و شرکت گسترده‌ی خویش ثابت نمودند. و خودشان را باور کردند، رشد و بالیدن آموختند، با وسعت‌ بخشیدن به آرمانها، پیکره جامعه را با ستونهای عشق، محبت و ایمان‌شان مستحکم کردند و حقیقت زیبایی دل و توانایی قوه ادراک خود را به نمایش گذاشتند. اما سوال مهم و نکته اساسی این است که چرا زن ایرانی با آن همه رفاه ظاهری که حکومتهای قبل برای او فراهم کرده بودند، باز هم به قیام و مبارزه برخاست و چه عاملی باعث این تحول و دگرگونی گردید؟

در این یادداشت سعی خواهیم کرد به سوال فوق با تاکید بر تاثیر دیدگاه احیاگرانه اسلام و نقش موثر رهنمودهای امام‌خمینی(ره) که‌ می فرماید: «زن پیکره اجتماع است» پاسخ داده شود؛

عواملی که تغییر و تحول‌ در وضعیت زنان عصر قبل از انقلاب داشت.

بحران هویت

هویت و اصالت زنان ایران در عصر پهلوی به‌ کلی از بین رفته بود و رژیم نیز با اعلام اجتماعی آزادی زنان و بازنمودن دروازه تمدن بزرگ، هدفی جز غارت ارزش های اسلامی و فرهنگ ملی و سنتی و لگدمال‌ نمودن شخصیت زن نداشت.

بعضی از زنان هم باور کردند که تنها جهت نیل به اهداف شوم خلق شده‌اند، وقتی در قشر توده‌های مردم نگاه می‌کردی، در بین زن و مرد، هر دو  ارزش آنها به طرز لباس‌ پوشیدن و دوختن لباس و آرایش بود هرکه بهتر لباس می‌پوشید و شیک تر بود ارزشش پیش مردم بیشتر بود و هر زنی که به طرز اروپایی رفتار می‌کرد و لباسش از آنجا الهام می‌گرفت، این پیش زنها هم ارزشش زیادتر بود.

در زمان پهلوی بزرگترین ظلم و ستم در حق زنان و روحانیون روا می‌شد. آنها می‌دانستند که زن در جامعه نقش مهم تربیتی، فرهنگی‌ را بر عهده دارد و برای تغییر و به‌ انحطاط‌ کشیدن آن فرهنگ، اول باید زن را منحرف کرد و به انحطاط کشید کم‌کم زن به مثابه یک شی‌ء تلقی شد که هم خود او به عنوان کالا، و چاپ عکس او روی کالا، به فروش تولیدات کمک می‌کرد. اما آیا شخصیت زن ایرانی این بود؟ آن همه رشادت و دلیری‌های زنانی چون زینب‌ پاشا و معترضان به انحصار تنباکو کجا؟ وضعیت زنان عصر پهلوی کجا!؟ آنها به زن فقط درحد یک تبلیغ نگاه می‌کردند نه یک فرد متفکر، یک مادر سازنده، خلاق و مکمل مرد. بنابراین حادترین سوال برای زن آگاه آن زمان این بود که چگونه باید بود؟ زیرا می‌دانست بدان‌ گونه‌ که هست، نمی‌ماند و نمی‌تواند بماند. درواقع زن ایرانی ماسک جدیدی را که می‌خواستند بر چهره او بزنند، نمی‌پذیرفت. او می‌خواست خودش تصمیم بگیرد.‌ و در دفاع از حقوق خویش مستقل عمل کند.

کشف حجاب

تشویق و ترغیب زنان ایرانی به آراستن چهره و ظاهر خود از جمله تلاشهای آنها برای مدرن‌ جلوه‌ دادن ایران بود. این سیاستها اکثریت زنان جامعه، به‌ ویژه زنان متدین و مومن را از کسب تحصیل و فعالیت‌های اجتماعی محروم کرد و فقط شمار اندکی از زنان متعلق به طبقات خاص، امکان تحصیل و مشارکت در امور اجتماعی و سیاسی را داشتند، و بقیه مردم محروم وحق اعتراض هم نداشتند. (زمان ساسانیان)

از طرفی جامعه ما بهترین زنان مسلمان را داشته،  زن مسلمان ایرانی می‌خواست در انتخاب خود مستقل باشد؛ چرا که او بارها خودش را وابسته به یک تاریخ، فرهنگ، مذهب و جامعه‌ای می‌دانست که بارها در زندگی بهترین الگو حضرت زهرا و نحوه ارتباط پدر با دختر را شنیده بود. پدری که بوسه بردستان‌ دختر میزند در آن‌ عصری که جاهلیت نام دارد، و پدران همان زمان دختران خویش را زنده به‌ گور می کردند. او روح و سرمایه‌اش را از اسلام گرفته بود؛ لذا این زن وقتی در این جامعه می‌خواست خودش را بیابد، نمی‌توانست از اسلام بی‌نیاز و نسبت به آن بی‌تفاوت باشد.

بنابراین زن ایرانی از آن قالب ساختگی و عروسکی بیرون آمد و در نهایت خویشتن گم شده خویش را یافت و به همان زن قهرمان و حماسی ایران تبدیل گردید، که از دامن پاک و مقدس او فرزندان دلاور، شجاع، و شهید پرورش یافتند و نامشان جاودانه گردید. همین‌ در مقام‌ زن‌ بس که: 

در حدیثی حضرت پیامبر(ص) می‌فرمایند:

الجَنَّةُ تَحتَ أقدامِ الاُمَّهاتِ/ بهشت زیر قدم‏های مادران است.  (کنزالاعمال، ج ۱۶، ص۴۶۱)

    

مهری یزدان پناه، عضو گروه تبلیغی صریر، وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۱
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۳
  • رمضان قاسم IR ۱۷:۵۱ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۲
    احسنت زیبا بود و تأمل برانگیز بود