سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ |۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 5, 2024

حوزه/ یاد سیل پلدختر و مدرسه سازی بلوچستان افتادم که هرجا منتظر کسی نموندم و از ته دل رفتم پای انجام کاری خدا خودش کمک رسوند، و این شد که منِ سیم‌خاردار زمین بعضیا با گل‌های باغ خدا همسفر شدیم برای کار جهادی در سی‌سخت.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت‌الاسلام محمد صدارت با انتشار تصویری در صفحه مجازی‌اش نوشته است:

سیم خاردار زمین بعضیا و گل‌های خدا

از روز اول زلزله سی‌سخت آرام و قرار نداشتم و تکلیف خودم رو در این می‌دیدم که برا خدمت رسانی به زلزله‌زدگان برم اما معطل ماشین و همراه شدم، از طرفی به نهادهایی که شب انتخابات ما رو تو زمین خودشون می‌دونن و انتظار کمک دارن درخواست ماشین می‌دادم و از طرف دیگه با رفقای مهرانی در میون می‌ذاشتم که اگر پایه هستن باهم بریم، اما به هرکی گفتم کار واجب داشت و نمی‌تونست بیاد و اون بزرگان هم چون هنوز شب انتخابات نشده تحویلمون نگرفتن و فهمیدم به قول اون بنده ما سیم خاردارهای زمین آقایونیم.

دیروز صبح دیگه دل رو زدم به دریا و به همسرم گفتم عصر تنهایی با تاکسی میرم.

ظهر جلسه‌ای با امامان روستاهای مهران داشتیم درباره اعیاد و جشن‌ها و محدودیت‌های کرونایی، ابتدای جلسه نگفتم که خودم نیستم و می‌خوام برم که یک وقت سرد نشن، اما بعد از یک ساعت بحث و برنامه‌ریزی یکدفعه یکی از روحانیون گفت: الان برا ولادت امیرالمؤمنین بهترین و واجبترین کار کمک به زلزله‌زدگانه و بقیه هم که انگار ته دلشون مونده سریع تأیید کردن!

من که اصلا فکرم به سمت این دوستان نرفته بود یکدفعه گفتم: حقیقتش من امروز می‌خوام برم!

همین شد که در عرض دو ساعت رفتن روستا با همسرانشون در میون گذاشتن و آماده حرکت شدن!

یاد سیل پلدختر و مدرسه سازی بلوچستان افتادم که هرجا منتظر کسی نموندم و از ته دل رفتم پای انجام کاری خدا خودش کمک رسوند، و این شد که منِ سیم‌خاردار زمین بعضیا با گل‌های باغ خدا همسفر شدیم برای کار جهادی در سی‌سخت.

کاش همه کارامون برای خدا و محکم و از ته دل باشه.

پ.ن۱: اون بزرگواری که اول پیشنهاد داد خودش نتونست بیاد ولی وسیله بود از طرف خدا تا همچین جمعی شکل بگیره.

پ.ن۲: عکس مال بعد از نماز صبح در جاده است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha