سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ |۱۷ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 19, 2024
دخیل عشق

حوزه/ رمان "دخیل عشق" به قلم مریم بصیری، روایتگر داستان پرستاری است که دل در گرو مهر جانبازی دارد، اما حُجب و حیا مانع از بیان عشقش می‌شود و ...

به گزارش خبرگزاری حوزه،  این کتاب یکی از پرمخاطب ترین آثار بخش ادبیات داستانی انتشارات مسجد مقدس جمکران می باشد که سال ۹۶ منتشر شده و در طول این سال ها، چندین بار هم تجدیدچاپ شده است.

"دخیل عشق" در واقع ماجرای دخیل بستن زنی به نام صبوره در کنار ضریح امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا(ع) برای ازدواج با یکی از یادگاران دفاع مقدس است؛ حکایت پرستاری که دل در گروی مهر جانبازی به نام رضا دارد اما حُجب و حیا مانع از بیان عشقش می‌شود و در نهایت دست تقدیر رضا را با خود می‌برد. در ادامه رمان، صبوره تنها می‌ماند اما کمی بعد سر و کله یک خواستگار پیدا می‌شود و دیگر ماجراهایی که مخاطب را با خود همراه می کند.

گفتنی است: هر یک از فصول این رمان با نام دخیل، نامگذاری شده و «دخیل عشق» به ترتیب از ابتدا تا انتها شامل دخیل اول تا دخیل چهاردهم می‌شود.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:" بادی در میان شاخ و برگ‌های درخت توت می‌پیچد و خنکای نسیم آن به صورت صبوره می‌خورد.

– منو ببخشین. تو حرم خوب باهاتون حرف نزدم. مثلاً اومده بودم، از خودم بگم؛ اما نمی‌دونم چرا فقط دری‌وری گفتم.

دختر با دیدن پروانه که از پشت پنجره برای او شکلک درمی‌آورد، خنده‌اش می‌گیرد و چادر گل‌دار صورتی‌اش را روی دهان می‌کشد. مرد رد نگاه او را می‌گیرد و می‌بیند زهره، بچه را از جلوی پنجره کنار می‌کشد. صبوره به ستون ایوان تکیه می‌دهد و به مرد نگاه می‌کند؛ به قدِ بلند و هیکل چهارشانه‌اش. این‌بار رسول سرش را پایین می‌اندازد و نفسش را در سینه حبس می‌کند. زود وسط ایوان و کنار صبوره می‌نشیند تا نتواند دوباره براندازش کند. می‌ترسد سرووضعش دختر را بترساند. همسر اولش همیشه می‌گفت او فقط یک غول عصبانی است.

– دلم می‌خواد آمنه رو ببینم.

– کنیز شماست.

– این‌طور نگین؛ بچه‌ها حساسن.

– دور و بَر من همیشه پُر بچه بوده. خواهر و برادرهای کوچیکم، بعد بچه‌های برادر شهیدم؛ الآنم سه تا بچه خودم..."

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha