به گزارش خبرگزاری حوزه، در صفحه مجازی حجتالاسلام میرهادی آمده است:
فیلم اکشن-فانتزی میسازند و اسمش را میگذارند مردگان قصه نمیگویند.
اما به نظر من زمانی که وارد قبرستان میشوی، داخل سرزمین قصهها شدهای. هرکدام از مردگانی که در قبرستان در مکان خودش آرمیده، حتما قصهای برای خودش داشته است.
اصلا اگر مردگان قصه نمیگفتن، چرا اسلام سفارش کرده است که در شادی و غم زیاد به قبرستان بروید. من میگویم برای این است که پای قصه مردگان بشینیم. اگر خیلی شادی بدانی که افرادی بودند که از تو شادتر زندگی میکردند ولی الآن اینجایند؟! مگر سنگ قبر عروس و دامادی را ندیدی و یا خبرش را نشنیدهای که شب عروسی، ماشینشان چپ کرد! شبی که هر انسانی شادترین شبش را میگذراند.
اینها قصه های مردگان است. قصه مردی که سر کار از فرط خستگی، قلبش گرفت و جان داد. قصه فلانی. شاید هم قصه این سنگ قبر سفید بزرگ.
وقتی از بین قبرها عبور میکنی گوشت را تیز کن. حتما قصههای زیادی میشنوی.
گاهی اوقات هم رو به روی یک سنگ قبر بشین. به عکسش خیره شو. در چشمانش زل بزن. به او بگو داستانت را برایم تعریف کن. مطمئنا داستانش پر از حسرت است. حسرت یک لحظه زندگی که تو داری، و الآن میتوانی تصمیم بگیری که چگونه او را صرف کنی. مطمئنا روزی هم تو قصه خواهی گفت. داستانت را آماده کردهای؟ سعی کن برای آیندگان قصهای پر از حسرت زندگی نگویی. حسرت عمل نکردن هایت. حسرت هدر دادن عمرت. به آنها بگو من اینگونه عمل کردم و موفق شدم، تو هم این کار را انجام بده.
داستانت را آماده کن که هر لحظه ممکن است نوبت قصه تو شود ...