سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ |۱۷ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 19, 2024
گاندو 2

سریال پر مخاطب گاندو از برنامه های روشنگر و تاثیرگذار صدا و سیما بود که بدون اغراق می‌توان گفت صدها ساعت میزگرد تاثیرگذاری همه شمول آن را نخواهد داشت.

خبرگزاری حوزه - مازندران / سریال پر مخاطب گاندو یکی از برنامه های روشنگر و تاثیر گذار صداوسیمای ایران بوده که بدون اغراق می‌توان گفت: صدها ساعت میزگرد وگفتگوی تخصصی تاثیرگذاری همه شمول آن را نخواهدداشت، همه می‌دانیم که این سریال براساس واقعیت ساخته شده و مطالعات بسیاری در این زمینه صورت گرفته است.

در مجموعه اول این سریال چگونگی طراحی دشمنان جمهوری اسلامی جهت ضربه زدن به پیکره اقتصاد کشور به همراه پیاده نظام داخلی و خارجی به زیبایی و وضوح هرچه تمام تربه تصویر کشیده شد،اشراف اطلاعاتی در کنار رویارویی فنی و کاملاً حرفه ای سازمان اطلاعات سپاه با پروژه نفوذ هم مردم را دلگرم ساخته بود.

نکته دیگری که در تحلیل این مجموعه بااکران فصل دوم آن می‌توان با قاطعیت بیان کرد، بازدارندگی گسترده آن درسطح عمومی اجتماع است تا افراد عادی در دام شبکه های درهم تنیده‌ی سرویس های اطلاعاتی معاند گرفتار نشوند، که دشمن بعداز عوامل و عناصرداخلی خود فروخته حساب ویژه ای روی آن بازکرده است.

از سویی دیگر این مجموعه حملات همه جانبه رسانه های عبری، غربی و عربی را با هدف سردرگمی قشر خاکستری به کمترین میزان اثرگذاری می‌رساند، تا در تصمیمات حساس و سرنوشت ساز حاکمیت موضعی صحیح اتخاذ کرده و حامی نظام اسلامی باشد جهت به ثمر نشستن زود هنگام و جلوگیری از هزینه های اجتماعی.

نشان دادن نقش کلیدی سربازان گمنام هم در این مجموعه با هنرمندی و طراحی فنی فیملنامه، منطبق باواقعیت را نیز نمی‌توان نادیده گرفت؛ ثمره آن هم افزایش توان هرچه بیشتر سیستم اطلاعاتی کشور با همگام سازی بخش بیشتری از اجتماع جهت ورود بهنگام در رخدادهای مربوطه، همچنین هوشیاری بیشتر اجتماعی در اطلاع رسانی به نهادهای امنیتی توسط مردم است.

عدم تحزب در این سریال برخلاف ادعاهای مطروحه در برخی رسانه ها نیز یکی از شاخصه هاست.

حال سؤال این است که چرا، افرادی تمام این نکات مثبت را نادیده گرفته، برای تطهیر خود از اشتباهات مرتکب شده، این زحمات را با برچسب دروغ محض لگدمال می‌کنند؟!

دلیل این هجمه های گسترده در حوزه رسانه به این اثر ارزشی - انقلابی چیست؟!

جناحی کردن این سریال به نفع چه کسانی خواهدبود؟!

و حالا؛ دلیل قطع این مجموعه آن هم در نقطه اوج فیملنامه چیست؟! در صورتی که تهیه کننده سریال اظهار کرده: یک تیم۲۰۰نفره تلاش کرده تا این مجموعه به اکران نوروزی تلویزیون برسد.

بگذارید مردم انتخاب کنند، نه پروپاگاندای رسانه ای شما؛ آرواره های قدرتمند گاندو، برای شکستن دستهای چدنی مستور در دستکش مخلمی‌ست، اگر احساس خطرمی‌کنید، ازآن دست های آلوده فاصله بگیرید، و با دست خدا بیعت کنید.

محسن قبادیان قادی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • IR ۱۲:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۵
    57 2
    توقف پخش فصل دوم سریال گاندو، اگرچه موجب ناراحتی برخی شده، ولی در فضای سیاسی ایران اقدام منصفانه‌ای است. این اقدام احتمالاً به دلیل حمله تند و تیز جواد ظریف به گاندو صورت گرفته است. ظریف در کلاب هاوس گفت: "گاندو از اول تا آخرش دروغ است." گاندوسازان که در سریال‌شان تاخت و تاز قابل توجهی علیه وزارت خارجه داشتند، فکر نمی‌کردند حاصل کارشان با واکنش جانانه ظریف برود روی هوا! ولی به‌هرحال وزیر خارجه در این مملکت کم کسی نیست. به‌ویژه این‌که جواد ظریف مهم‌ترین وزیر دولت روحانی طی این هشت سال بوده و از تأییدات ویژه عالی‌ترین مقام سیاسی کشور نیز برخوردار بوده است. اما علاوه بر اهمیت جایگاه ظریف، توقف پخش گاندو احتمالاً به تقویت احتمال بازگشت آمریکا به برجام نیز مرتبط است. ورق دارد برمی‌گردد و در چنین شرایطی، منطقی به نظر می‌رسد پخش گاندو متوقف شود. نمی‌شود که وزیر خارجه در حال تلاش برای احیاء برجام و رفع تحریم‌ها باشد و همزمان گاندو پنبه وزیر و وزارتخانه را بزند! البته توقف پخش هر سریال پربیننده‌ای، دست‌کم از جهاتی مایه تأسف است. سریال‌ها به‌هرحال مردم را سرگرم می‌کنند. چه اشکالی دارد اعضای یک خانواده، شب دور هم بنشینند و با دیدن "گاندو" ساعتی سرگرم باشند و وقتشان خوش شود؟ مردم ایران از چم و خم فضای سیاسی کشور خودشان تقریباً باخبرند. یعنی این‌طور نیست که با دیدن گاندو، دیدگاه سیاسی‌شان کُن فیکون شود. هیچ بعید نیست هم از تماشای سریال لذت ببرند هم به سازندگانش بدوبیراه بگویند! ما ایرانی‌ها مردمان ساده‌ای نیستیم. پیچیده‌تر از این حرف‌ها هستیم.
  • IR ۱۲:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۵
    52 1
    در شرایطی که مخالفان طرز فکر گاندویی، حق ندارند سریال‌های سیاسی-امنیتی بسازند، پخش سریالی مثل گاندو، جدا از اینکه عادلانه به نظر نمی‌رسد، بر چیزی جز "بحران همبستگی" دلالت ندارد. دکتر حسین بشیریه، استاد مبرز علوم سیاسی در ایران پس‌از انقلاب، در بحث از علل وقوع انقلاب‌ها عوامل متعددی را مطرح کرده است که از آن میان دو عامل به کار بحث درباره کارکرد ناخواسته گاندو می‌آید: نارضایتی (در جامعه) و بحران همبستگی (در نظام سیاسی). در شرایطی که نارضایتی مردم از وضع موجود مسجل است و اصولگرایان هم در رسانه‌هایشان مدام این نارضایتی را بازتاب می‌دهند، نمایش آثاری مثل گاندو فقط به کار تشدید بحران همبستگیِ هیأت حاکمه می‌آید. جان کلام گاندو این است که نهادهای اطلاعاتی-امنیتی- نظامی کشور با وزیر خارجه و رئیس جمهور مشکلات اساسی دارند. یعنی نگاه حاکم بر دولت و وزارت خارجه کلاً مقبول این نهادها نیست. نمایش این امر معنایی ندارد جز نمایش فقدان همبستگیِ هیات حاکمه؛ آن‌هم در پیش چشم جامعه ناراضی. اگر نیروهای تشکیل‌دهنده هیات حاکمه، حداقلی از همبستگی را داشته باشند، در کشاکش تلاش وزارت خارجه برای بازگرداندن آمریکا به برجام و رفع پاره‌ای از تحریم‌ها، هر شب سریالی در نقد وزارت خارجه پخش نمی‌شود. این کار دقیقاً شبیه این است که در میانه جنگ سپاه قدس با داعش، هر شب سریالی از تلویزیون پخش می‌شد در نقد حاج قاسم سلیمانی و نیروهای تحت امرش در عراق و سوریه. آیا پخش چنین سریالی، ولو به سفارش دولت، نشانه همبستگی هیات حاکمه است؟ مسلما نه. البته اگر کسانی در پی تشدید بحران همبستگی هیات حاکمه باشند و از کدورت بیشتر مابین وزیر خارجه و مقامات نظامی و امنیتی استقبال کنند، اقدامشان برای ساخت گاندو منطقی است. اما اگر این افراد خودشان را متعهد به حفظ نظام می‌دانند، باید به این نکته هم فکر کنند که تشدید بحران همبستگی در شرایطی که مردم از وضع موجود به شدت ناراضی‌اند، اقدامی است که احتمالاً بیشتر به کار براندازی می‌آید نه به کار حفظ نظام. گاندو اگرچه تأثیر چشمگیری بر نگرش سیاسی اکثریت مردم نمی‌گذارد، اما اثر منفی‌اش بر انسجام و همبستگی "نخبگان حاکم" روشن‌تر از روز است./ عصر ایران
  • IR ۱۲:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
    50 1
    گاندو؛ بیانیه سیاسی با گاف‌های عجیب تاریخی/ عصرایران؛ دکتر جلیل بیات - یکی از لحظات ماندگار مناظرات انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 1392 زمانی بود که دکتر ولایتی در نقد مذاکرات هسته‌ای خطاب به سعید جلیلی گفت: «دیپلماسی، بیانیه صادر کردن پشت تریبون نیست.» حالا شبیه این جمله را می‌توان به سازندگان گاندو گفت که «سریال ساختن، بیانیه سیاسی صادر کردن نیست.» فصل دوم سریال گاندو که در تعطیلات نوروز امسال از رسانه ملی پخش شد، چیزی جز یک بیانیه سیاسی و طرح برخی اتهامات علیه دولت و وزارت خارجه نبود. حتی به لحاظ کیفی، فصل دوم این مجموعه نه‌تنها نسبت به استانداردهای سریال‌سازی در تلویزیون ایران، بلکه حتی نسبت به فصل اول آن تنزل شدیدی داشت. این سریال گویی به سه منظور ساخته شده است: اول طرح اتهامات جاسوسی و بی‌تدبیری نسبت به دولت و به‌خصوص وزارت خارجه ایران؛ دوم القای دیدگاه‌های سیاسی سازندگان مجموعه به افکار عمومی به روش نرم؛ و سوم نشان دادن قدرت و اشراف اطلاعاتی یک سازمان امنیتی و ضدجاسوسی در کشور که می‌تواند نقطه مقابل هدف نخست باشد. نگارنده به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات محرمانه، نظری درباره هدف نخست ندارد، هرچند اخیراً محمدجواد ظریف به عنوان وزیر خارجه ایران از اول تا آخر گاندو را دروغ اعلام کرده است. اما درباره هدف دوم باید گفت سازندگان گاندو به‌صورت دم‌دستی و به‌اصطلاح «گل‌درشت» تلاش کرده‌اند به افکار عمومی در برخی موضوعات سیاسی جهت دهند. به‌طور مثال در قسمت یازدهم دوستان محمد از او می‌پرسند درباره FATF به مردم چه بگویند؟ و در این‌جا محمد در مذمت این موضوع به سخنرانی می‌پردازد و تصویب آن‌را به ضرر کشور عنوان می‌کند. یعنی موضوعی که هنوز در مجمع تشخیص مصلحت نظام در جریان است و درباره آن تصمیم نهایی گرفته نشده است. یا در جایی دیگر محمد در تقبیح انگلستان خطاب به همسرش یادآور می‌شود که بسیاری از سرزمین‌های ایران با خیانت انگلستان از ایران جدا شده و از او می‌خواهد که بیشتر فکر کند، هرچند ظاهراً در کتاب تاریخی که محمد خوانده درباره سرزمین‌هایی که توسط روسیه از ایران جدا شدند چیزی نوشته نشده است.
  • IR ۱۲:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
    46 1
    اما هدف سوم این سریال عمدتاً با برجسته‌سازی اشراف اطلاعاتی سازمان امنیتی مربوطه دنبال می‌شود. به‌طوری‌که رسول یا علی سایبری با فشردن چند کلید در یک رایانه عجیب و خارق‌العاده می‌توانند از طریق شماره تلفن، شماره پلاک یا حتی چهره یک فرد به تمام اطلاعات درباره او از مشخصات فردی و تحصیلات گرفته تا شغل و حساب‌های بانکی پی ببرند. یا حتی می‌توانند از طریق همان رایانه کذایی به مشخصات ساکنین یک ساختمان دست پیدا کنند. نگارنده با اظهار شوق نسبت به وجود چنین دسترسی بالا به اطلاعات، آمار و ارقام در کشور، دو پیشنهاد دارد: 1. از طریق همان رایانه، اطلاعات لازم برای هدفمندسازی یارانه‌ها را که بیش‌از 10 سال است به طور ناقص اجرا می‌شود در اختیار مسئولان مربوطه قرار دهید تا بتوانند یارانه ثروتمندان را قطع کنند و دیگر بهانه فقدان اطلاعات لازم را نیاورند. 2. بازهم از طریق همان رایانه کذایی، اطلاعات لازم برای اجرای قانون مالیات بر خانه‌های خالی را در اختیار مسئولان مربوطه قرار دهید تا مجبور نباشند با تهدید به قطع یارانه و از این قبیل، از مردم بخواهند اطلاعات خود را در سامانه‌ای که به این منظور طراحی شده است وارد کنند؛ تا طرح موردنظر به جای تابستان از همین بهار اجرایی شود.
  • IR ۱۲:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
    50 1
    اما فارغ از این موضوعات، یک سؤال ذهن نگارنده را به خود مشغول کرده است. در فصل نخست گاندو که اتفاقاً تعطیلات نوروز از شبکه آی‌فیلم بازپخش شد، نشان داده می‌شود یک مأمور امنیتی از طریق جاسازی پیام در غذای یک تبعه خارجی که متهم به جاسوسی شده و در بازداشت به سر می‌برد، در حال خیانت به کشور است. بعد مشخص می‌شود برادر او عضو سازمان منافقین است و مهندس کاظمی با علم به این موضوع و تهدید به افشای آن، مأمور مربوطه را به خدمت خود گرفته است. اکنون این سؤال مطرح است که چطور یک سازمان امنیتی با این حجم از دسترسی به اطلاعات و هوش بالای مدیرانش و اشراف کامل اطلاعاتی در داخل و خارج از کشور، هنگام گزینش مأمور مربوطه به چنین موضوع ساده اما حیاتی پی نبرده است، در حالی که مهندس کاظمی که بیش‌از آن‌که جاسوس باشد یک دلال عیاش و فرصت‌طلب است از این موضوع اطلاع داشته است. البته ممکن است این موضوع اساساً واقعیت نداشته باشد و سازندگان سریال بر اساس خیالات خود آن‌را به داستان اضافه کرده‌اند. در این‌صورت باید از نقض غرض درباره هدف سوم سخن گفت و شاید شک کرد که عوامل نفوذی به داخل سازندگان گاندو هم رخنه کرده‌اند و با گرفتن پول بیت‌المال به جای تبلیغ سازمان امنیتی مربوطه، به‌صورت خیلی حرفه‌ای به ضدتبلیغ پرداخته‌اند. اللهُ اعلم.
  • IR ۱۲:۱۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
    49 1
    فصل دوم گاندو به لحاظ توالی تاریخی اتفاقات، چند گاف عجیب دارد. به‌طور مثال ابتدا به این سه تاریخ مهم دقت کنید. 1. آمریکا در 18 اردیبهشت 1397 از برجام خارج شد. 2. شرکت توتال فرانسه در 29 مرداد 1397 از ایران خارج شد. 3. ایران در 28 تیر 1398 نفتکش انگلیسی را توقیف کرد. با این حال سازندگان گاندو در قسمت دوم به ماجرای توقیف نفتکش انگلیسی می‌پردازند و چند قسمت بعد ما شاهد جلسه نمایندگان شرکت توتال و نمایندگان وزارت نفت ایران با حضور موسی‌پور، برای چگونگی همکاری این شرکت در ایران هستیم! این در حالی است که قاعدتاً در این زمان توتال حدود یک سال است که ایران را ترک کرده است. یا در همان زمان نشان داده می‌شود که موسی‌پور با حقوق ماهانه 17 هزار دلار (یعنی نصف حقوق رئیس‌جمهور امریکا) مسئولیت راه‌اندازی وب‌سایتی را برای انعکاس مزایای برجام برعهده گرفته است؛ درحالی‌که بیش‌از یک‌سال از خروج ترامپ از برجام گذشته است! از این دست اشتباهات تاریخی در سریال بازهم وجود دارد که در این مقال نمی‌گنجد. از آن‌جا که گاندو فاقد استانداردهای یک سریال معمولی است، قاعدتاً این نوشته نیز کمتر به نقد هنری و سینمایی آن پرداخته وگرنه می‌شد درباره ضعف فیلمنامه، منطق روایی سریال، کارگردانی و... بیش‌تر پرداخت. لذا آن‌چه باعث شهرت گاندو شده، طرح اتهامات بی‌پروا علیه برخی مقامات سیاسی کشور است که تاکنون سابقه نداشته و البته در هیچ دادگاهی هم اثبات نشده است، وگرنه به لحاظ کیفی با سریال‌های پلیسی همچون «خواب و بیدار» اصلاً قابل مقایسه نیست.