سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ |۲۴ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 26, 2024
کد خبر: 955990
۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۵:۳۷
یادداشت

حوزه/ برای درک این نکته که چرا ظریف معتقد است در جمهوری اسلامی میدان بر دیپلماسی مقدم بوده و همواره فاکتور هزینه میدان از جیب دیپلماسی پرداخت شده است را باید در ریشه های فکری نظریه رژیم های بین المللی که چارچوب ذهنی ایشان را شکل داده است جستجو کرد.

خبرگزاری حوزه | انتشار صوت گفتگوی رسانه ای دکتر ظریف تبعات و موضع گیری های متفاوتی را در پی داشت و هزاران سوال را در ذهن هر شنونده و جستجوگری ایجاد کرد. جدای از صحت سنجی بسیاری از ادعاها تا مطالب بیان شده در باب نسبت بازیگران مختلف داخلی در عرصه تصمیم سازی و تاثیرگذاری داخلی و خارجی، ریشه یابی مهم ترین نکته مطرح شده در این مصاحبه یعنی تصویر میدان و دیپلماسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران امری ضروری است.

برای درک این نکته که چرا ظریف معتقد است در جمهوری اسلامی میدان بر دیپلماسی مقدم بوده و همواره فاکتور هزینه میدان از جیب دیپلماسی پرداخت شده است را باید در ریشه های فکری نظریه رژیم های بین المللی که چارچوب ذهنی ایشان را شکل داده است جستجو کرد.

     

رژیم های بین المللی چیست؟

رژیم های بین المللی در عرصه های مختلف روابط بین الملل به عنوان مکانیسم های همکاری بین دولت ها مطرح هستند که ایجاد اعتماد و امنیت می کنند و به ثبات نظام بین الملل یاری می رسانند. به عبارت دیگر، باید گفت که مهمترین نقش رژیم های بین المللی ایجاد همکاری بین دولت هاست. یعنی رژیم ها به عنوان یک ساز و کار و مکانیسم، چرخ همکاری بین دولتها را به حرکت در می آورد. رژیم ها باعث می شوند عوامل عدم اطمینان و دشمنی که در نظام بین الملل وجود دارد، کاهش پیدا کند و پس از ایجاد همکاری به نظم و ثبات سیستم کمک می کنند.

در این دیدگاه رژیم ها پس از فراگیری و یافتن پذیرش عمومی حتی می توانند ابرقدرت ها را مجبور به کرنش و تغیر رفتار کنند و بر همین اساس آقای ظریف معتقد بود اگر برجام از طریق حضور قدرت ها و قرارگیری در قطعنامه شورای امنیت تبدیل به یک رژیم بین المللی شود دیگر حتی آمریکا هم توان خروج و بر هم زدن آن را ندارد.

     

رژیم ها و جایگاه میدان

بر اساس نگرش رژیم ها هر تغییر و تحول پایدار و الزامی از دریچه دیپلماسی و میز گفتگو و حقوق بین الملل عبور می کند و بر این اساس تمامی ابزارها باید در خدمت میز مذاکرات باشد تا بتوان به دست آوردی با ثبات رسید که حتی ابرقدرت ها هم نتوانند از آن تخطی کنند.

این نگرش معتقد است فتح میدانی بدون شکل گیری ساختار حقوقی پذیرفته شده در سطح بین الملل مبتنی بر تلاش دیپلماتیک ارزشی ندارد چرا که منجر به پذیرش عمومی نمی شود و بر همین اساس میدان عملا باید در خدمت دیپلماسی باشد تا در زمان لازم از آن هزینه شود برای اجبار دیگران به شکل گیری یک رژیم و نباید میدان را مستقل از سیاست های دیپلماتیک بین المللی دارای توان حرکت و تصمیم گیری دانست.

     

اقتضاء طبیعت

با درک این نکته که چارچوب ذهنی ظریف مبتنی بر محل تحصیل و پارادایم حاکم بر ذهن او چگونه است به سادگی می توان فهمید او در مقام یک تحلیلگر سیاست خارجه هرگز جایگاهی مستقل برای مردان میدان در شکل دهی به سیاست های یک کشور قائل نیست و بر همین اساس اگر در مقام وزیر امورخارجه مجبور به کمک به میدان برای پیشبرد اهداف آن شود در واقع بر خلاف باورها و اندیشه اش اقدام می کند.

اینکه در اندیشه اسلامی جهان محل نبرد واقعی خیر و شر است و تمامی ابزارها اعم از میدان و دیپلماسی در خدمت ولایت باید قرار گیرند تا در میانه نبرد از آن ها در مسیر تحقق عدالت استفاده کند در منظومه فکری رژیم باوران غیرقابل فهم و امری اشتباه است و این بدان معناست که نیش عقرب نه از ره کین است اقتضاء طبیعتش این است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha