به گزارش خبرگزاری حوزه، حسن رحیم پور ازغدی در نشست علمی «جایگاه زبان فارسی در تمدن نوین اسلامی»، که به همت مرکز آموزش زبان فارسی و معارف اسلامی برگزار شد، ضمن تبیین جایگاه زبان در تمدن، اظهار داشت: استعمار برای مقابله با تمدن های بزرگ بشری، از بستر زبان بهره برده و با نابودی زبان های بومی، زبان خود را تحمیل کرده است.
وی با بیان اینکه استعمارگران با تغییر اجباری زبان رسمی سرزمینها از شرق آسیا تا افریقا و غرب اروپا، به ویژه در هر سرزمینی که مسلمانان بودند، زبان های محلی ایشان را نابود کردند، بیان کرد: برای نمونه، در قضیه عثمانی، غربی ها و انگلیسی ها پس از حاکم شدن بر سرزمینهای اسلامی، خط عثمانی را ممنوع و خط لاتین را اجباری کردند، به گونه ای که در صد سال، مردم ترکیه، به ویژه جوانان این کشور، که از خط و زبان عربی استفاده میکردند، نمی توانند آن را بخوانند و درست بفهمند. استعمار ارتباطشان را با کل فرهنگ، تاریخ و تمدن اسلامی قطع نمود تا آنان را به بوتهای بی ریشه تبدیل کند.
سخنران نشست افزود: انگلیس ها در صد تا ۱۵۰ سال کاری کردند که در شرق و قاره هند، صدها شاعر مسلمان شیعه و سنی، که ابیات قرآنی، فلسفی و اخلاقی را در قالب زبان فارسی سرودند، هیچ فردی زبان فارسی و عربی را نداند و ارتباطشان را با فرهنگ اسلامی قطع کردند.
رحیم پور ازغدی با تأکید بر اینکه زبان، دریچه فرهنگ است و هر زبانی از محتوایی ویژهای برخوردار است، اظهار داشت: هر زبانی بسته به تاریخ، تمدن و فرهنگش، حامل مفاهیم و ارزش و ضدارزش هاست. زبان فقط مهارت نیست، فقط ابزار تکامل و گفتوگو نیست؛ زبان عملاً یعنی اتصال به منبع عظیمی از فرهنگ و طرز فکر.
وی ضمن تأکید بر پرهیز از ممنوعیت آموزش های زبانی، با بیان اینکه تمام این موارد بر این نکته تأکید دارد که نباید در پروژه فرهنگ ستیز دشمن وارد شویم، خاطرنشان ساخت: در عین آموزش و تنوع زبانی، باید به شدت مراقب باشیم که بر ما مسلط نشوند.
رحیم پور ازغدی با تأکید بر اینکه نباید تحت سلطه غرب و شرق باشیم، اظهار داشت: صدها دیوان شعر و کتب نثر و فلسفی در رشته های مختلف به زبان فارسی به کوشش دانشمندان هندی و پاکستانی تولید شده است و برخی از این کتب به عنوان کتاب درسی در ایران آموزش داده می شد.
وی ادامه داد: غربی ها رابطه ما را با فرهنگ، دین و تاریخ قطع نموده، با توجیهاتی مانند زبان بین الملل، زبان خود را ترویج کردند و گسترش دادند. انگلیس و فرانسه با نفوذ در چندین قاره، زبان خود را به جهانیان تحمیل کردند.
سخنران نشست بیان کرد: هر جا استعمار آمد، به زبان بومی، فرهنگ، تمدن، رژیم غذایی و سبک زندگی حمله کرده و در جهان اسلام به طور خاص، با زبان عربی و فارسی مقابله نموده است.
وی با تأکید بر اینکه استعمار زبانی بر تحکیم استعمار عرصه های مختلف بسیار موثر بوده است، ابراز کرد: در کشورهای پیشرفته، در کنار زبان انگلیسی و فرانسه، زبان های دیگری نیز ارائه می شود.
رحیم پور ازغدی با بیان اینکه بیشترین جمعیت مسلمانان در شرق آسیا به زبان مالایی سخن می گویند و ده هامیلیون مسلمان هستند که از زبان اردو استفاده می کنند، تصریح کرد: جهان را با توصیف و اخبار را از دریچه رسانه می فهمیم. نویسنده های انگلیسی و فرانسوی در قرن ۱۹ و ۲۰ درباره گسترش و تحمیل زبان خود صراحتاً می گویند برای ترویج فرهنگ و سلطه سیاسی و نظامی باید زبان خود را تحمیل کنیم.
وی با بیان اینکه دشمن سیاستگذاری فرهنگی در عرصه زبانی دارد، بیان کرد: دشمن در حوزه زبان، از سیاست گذاری فرهنگی برخوردار است و تیم های فکری پشت ترجمه هستند که انتخاب می کنند که چه کتاب هایی از چه زبان هایی برای ایران ترجمه شود تا طرز فکر خاص و اباهه گری فرهنگی و تفکر مادی را گسترش دهد.
رحیم پور ازغدی، در ادامه، ضمن بیان انتقاداتی از سیستم آموزشی کشور در حوزه آموزش زبان، خاطرنشان کرد: هویت سازی فرهنگی، مهمترین هدف در ارائه آموزش های زبانی است، به گونه ای که تحت سیطره استعماری بریتانیا، در ۵۵ کشور جهان آموزش زبان انگلیسی به صورت اجباری اعمال می شود.
سخنران نشست با تأکید بر اینکه همانگونه که زبان دریچه آزادی است، عملاً به ابزار سلطه تبدیل شده است، خاطرنشان کرد: زبان، بانک حافظه جنبی و بانک تاریخ و فرهنگ است و کل تجربه های تاریخی و فرهنگی هر ملت در خط و زبان آن نهفته است.
رحیم پور ازغدی مهم ترین ابزار استیلای معنوی غرب را بر ملت های دیگر، زبان دانست و تحقیر فرهنگی و زبانی ملت ها را نخستین گام تسلط و سیطره زبانی توصیف نمود و ابراز داشت: در مستعمره نشین ها، مجرای رسمی برای نخبه و روشن فکر شدن و پیشرفت و مدرن شدن، تحقیری بود که مدام زبان ارباب را بر زبان و ادبیات شفاهی تحمیل می کرد.
دکتر رحیم پور ازغدی با بیان اینکه به اذعان یکی از اندیشمندان افریقایی، استعمار انسان ها را از کودکی شرطی می کند تا او را همواره رعیت تربیت نمایند، تصریح کرد: بردگی زبانی در جوامع پسااستعمار یا استعمار نوین، بر مبنای تحمیل و برتری فرضی زبانی در مقایسه با ادبیات شفاهی و کتبی دیگر ملت ها شکل می گیرد و تنها راه پیشرفت را تسلیم شدن در برابر زبان استعمار معرفی می کنند.