چهارشنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۰ - ۱۹:۳۸
منافع به ثمر نشستن مذاکرات برای دولت بایدن چیست؟

حوزه/ یک کارشناس مسائل منطقه‌ای بیان کرد: به نتیجه رسیدن مذاکرات وین می‌تواند دستاورد سریعی برای دولت بایدن فراهم کند، از طرفی بایدن از این طریق می‌تواند فعالیت هسته‌ای ایران تحت کنترل و نظارت نگاه‌ دارد و این کاری است که ترامپ نتوانست با سیاست فشار حداکثری خود انجام دهد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، علیرضا مقدم در نشست بررسی راهبرد بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران که به همت موسسه طلوع مهر قم برگزار شد پیرامون بررسی احتمال احیای برجام بیان کرد: در دنیای پر از خوف  و خطا و خطر امروز، بیش از آن که به دنبال سعادت باشیم ناچاریم به دنبال رفع خطر برویم. برجام برای کشور، شر ضرور بود. از طرفی هر پدیده‌ای محصول شرایط زمان خود است و برجام نیز زاده‌ی شرایط و اقتضائات زمان خود بود.  برجام در شرایطی امضا شد که ۶ قطعنامه درخصوص مسائل هسته‌ای ایران صادرشده بود و ذیل فصل هفت منشور ملل متحد به عنوان تهدید کننده صلح و امنیت بین‌المللی شناخته شده بود. به لحاظ داخلی نیز رشد اقتصادی ایران منفی شده بود. دولت جدید اقای روحانی نیز با وعده‌ی حل مشکلات از طریق مذاکره روی کارآمده بود.  

وی ادامه داد: سیاست خارجه ایران، متکثر است و بازیگران متنوعی دارد و همین مطلب تصمیم‌گیری در این حوزه را با دشواری بسیار روبه‌رو می‌کند. برجام تصمیم دولت آقای روحانی نبود و نمی‌توان برجام را به سطح قوه مجریه تقلیل دهیم. اینکه برجام فاز دوم و سوم هم داشته باشد مسئله‌ای است که نظام درباره آن تصمیم‌گیری خواهد کرد.

وی ادامه داد: عاملین و موافقین برجام بیشتر تحت تاثیر نظریه‌های لیبرالیستی و ساده‌انگارانه بودند و پذیرفته بودند که سازمان‌های بین‌المللی نقش  مستقلی را می‌توانند ایفا کنند و در کنار دولت‌ها به عنوان عنصری مستقل عمل کنند. روابط بین دولت‌ها با نظارت سازمان‌های بین‌المللی را تعیین کننده و راهگشا می‌دانستند.اما مخالفین و منتقدان برجام تحت تاثیر نظریه‌های رئالیستی، استقلالی برای سازمان‌ها متصور نبودند و کشورهای قدرتمند را حاکم بر تصمیمات این سازمان‌ها می‌دانستند.

این دکترای مطالعات منطقه‌ای تصریح کرد: اختلافات نظر موافقین و مخالفین برجام در برداشت و تلقی آن‌ها از نتیجه برجام نیز موثر بود. دولت اقای روحانی نمی‌تواند به تنهایی نسبت به ادامه‌دار بودن برجام تصمیم بگیرد. به نظر می‌رسد که ایران تلقی تاکتیکی نسبت به برجام داشت و بنا داشت که به وسیله برجام به یک تنفس اقتصادی دست پیدا کند. برخلاف طرف غربی که رویکرد راهبردی به برجام داشت و تصمیم بر ادامه روند داشت. غرب در حقیقت برجام را اولین قدم می‌دانست.

وی ادامه داد: این تفاوت تلقی بین ایران و غرب چالش‌هایی را ایجاد کرد. وقتی ایران به برجام نگاه تاکتیکی داشته باشد، مشکلات ادامه خواهد داشت. برجام در بهترین حالت ایران را به سال ۱۳۸۵ باز می‌گرداند نه به یک شرایط ایده‌آل. نگاه راهبردی غرب به برجام نیز تلقی درستی نبود چرا که دولت ایران بر توافق درمورد سایر مسائل با موانع هویتی روبرو است. در این حالت خواست غرب محقق نخواهد نشد.

مقدم در تشریح نقش بازیگران مذاکرات منتهی به برجام گفت: اروپا در مذاکرات برجام نقش تعدیل‌گرایی داشت و تلاش می‌کرد تا خود را به عنوان یک بازیگر مستقل نشان دهد. در جریان مذاکرات در مواردی به سمت امریکا و در مواردی به سمت ایران متمایل شده است. اروپا علاقه مند که ثبات را در خاورمیانه حفظ کند. روسیه نیز بیشتر تابع شرایط بود و نه مدافع و نه مخالف آن نبود. اما بازیگران اصلی مذاکرات، ایران و آمریکا بودند.  امنیتی‌سازی مسئله هسته‌ای ایران و ایجاد یک اجماع جهانی علیه صنعت هسته‌ای ایران، راهبرد آمریکا بود. مسئله هسته‌ای ایران در ابتدا یک بحث فنی بود و در آژانس بررسی می‌شد اما از ۱۳۸۲ به بعد به یک مسئله سیاسی و امنیتی تبدیل شد.

وی ادامه داد: برجام مشکلات بسیاری در عدم توازن تعهدات ما در مقابل آمریکا دارد و انتقادات بسیاری به برجام وارد است، اما همانطور که گفته شد برجام شر ضرور است. باید از خود پرسید که آیا امکان انتقاد قرارداد بهتری در آن شرایط وجود داشت یاخیر؟  عدم خروج از برجام نیز بسیار کمک‌کننده بود تا نگاه افکار عمومی به ایران منفی نشود.

تفاوت برداشت ایران و غرب از برجام، عامل عدم کارآمدی این پیمان است

این کارشناس مسائل بین‌الملل بیان کرد: اگر قراربود نگاه ما به برجام صرفا مسائل هسته‎ای باشد، اساسا نباید وارد برجام می‌شدیم. جای بحث دارد که آیا ایران نمی‌دانست که مشکل وی با غرب صرفا مسائل هسته‌ای نیست؟ آیا ایران متوجه نبود که تحریم‌هایی که از مسیر برجام برداشته شود به بهانه‌های مختلف دیگر قابل بازگشت و جایگزینی است. وقتی ایران به برجام تاکتیکی نگاه کند و صرفا مسائل هسته‌ای را ملاک قراردهد، به مشکل عدم کارآمدی برجام هم خواهیم رسید.

 مقدم در انتقاد به موافقان و مخالفان برجام مطرح کرد: نکته دیگر اینکه موافقان و مخالفان برجام به نقش مسائل منطقه‌ای توجه نداشتند. کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بازیگران تاثیرگذاری در این حوزه هستند و نگاه منفی به افزایش جایگاه ایران درمنطقه در اثر تحقق برجام داشتند.  اما در داخل کشور به نگرانی‌های امنیتی این کشورها توجه نشد. این درحالی است که آمریکا بلافاصله نمایندگان خود را برای صحبت و تبیین مسائل به این کشورها فرستاد. نتیجه این بی‌توجهی این بود که کشورهای عربی و اسرائیل را به هم نزدیک‌تر کرد و این کشورها را به اخلال‌گران دربرجام تبدیل کرد.

ورود ایران به مذاکرات وین یعنی ایران به دنبال احیای برجام است

این دکترای مطالعات منطقه‌ای در تحلیل امکان احیای برجام گفت: می‌توان از عدم خروج ایران از برجام علی‌رغم تهدید قبلی خود این گونه برداشت کرد که ایران خواهان احیای برجام است و ورود ایران به مذاکرات به وین تایید کننده این مطلب است. این درحالی است که ایران قبلا اعلام کرده بود که در صورت خروج آمریکا، از برجام خارج خواهد شد ولی رویه عملی ایران چیز دیگری را نشان می‌دهد.  درمورد بازگشت به برجام و شرایط، جزئیات و چگونگی آن جای بحث وجود دارد.

منافع به ثمر نشستن مذاکرات برای دولت بایدن چیست؟

وی ادامه داد: به نتیجه رسیدن مذاکرات وین می‌تواند دستاورد سریعی برای دولت بایدن فراهم کند، از طرفی بایدن از این طریق می‌تواند فعالیت هسته‌ای ایران تحت کنترل و نظارت نگاه‌ دارد و این کاری است که ترامپ نتوانست با سیاست فشار حداکثری خود انجام دهد. نظارت‌پذیر کردن مسئله هسته‌ای ایران اولویت مهمی برای غرب و طرف آمریکائی است و انگیزه بسیاری برای دولت بایدن ایجاد می‌کند، البته به شرطی که برجام پایان راه نباشد. با فرض چنین شرایطی به نظر می‌رسد که  هر دو طرف تمایل به احیای برجام دارند و امکان قریب به یقین برای احیای بروجود دارد. اما به طور کلی امکان گسترش روابط ایران با غرب تا زمانی که مسائل باقی مانده به یک راه حل نسبی نرسد، حتی با فرض احیای برجام وجود ندارد چون اساسا تلقی غرب و ایران از برجام متفاوت است. البته احیای برجام می‌تواند زمینه را برای ادامه مسیر باز کند.

این کارشناس مسائل بین‌الملل بیان کرد: بعد از احیای برجام نیز راه اجرای آن هم‌چنان پرچالش باقی خواهد ماند. آقای رئیسی تا امروز نکته منفی درباره برجام بیان نکرده است و اگر بر احیا و اجرای آن صحه بگذارد، چه بسا در عرصه داخلی با منازعات کم‌تری روبرو باشیم و مجریان دستگاه سیاست خارجه با تنش کم‌تری در عملکرد خود مواجه شوند. در چنین حالتی دولت اصولگرا می‌تواند یک شانس برای احیای برجام باشد.

مقدم در پایان تاکید کرد: هر چند بنده موافق سیاست‌های کشور هستم اما باید پذیرفت که تا زمانی که سیاست‌های کلان ایران نسبت به غرب تغییر اساسی نداشته باشد نمی‌توانیم انتظار تعاملات راهبردی با غرب را داشته باشیم. این مطلب درستی است که منطق روابط بین‌الملل، منطق قدرت است و با افزایش قدرت اقتصادی می‌توان نظر خود را بر سایر کشورها اعمال کرد، اما همین قدرت اقتصادی بدون تعامل و روابط ممکن نخواهد شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha