یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۲۶ شوال ۱۴۴۵ | May 5, 2024
کتاب

حوزه/ انتشارات کتاب جمکران بار دیگر به سراغ یک داستان بلند تاریخی رفته است. داستانی بلند، با عنوان تنفس در بی نهایت که جزو آثار انگشت شماری است که برای امام هادی (علیه السلام) منتشر شده است، ۴۰۰ صفحه  جذاب و خواندنی که خوانندگان را مهمان سامرا می‌کند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، انتشارات کتاب جمکران بار دیگر به سراغ یک داستان بلند تاریخی رفته است.داستانی بلند، با عنوان تنفس  در بی نهایت که جزء آثار انگشت شماری است که برای امام هادی (علیه السلام) منتشر شده است.

کتابی  که ما را  رهسپار کوچه پس کوچه های قرن سوم از اصفهان تا سامرا کرده و معرفت بخش مخاطبان نسبت به  امام هادی (علیه السلام) و زمانه ایشان میشود.

 ۴۰۰ صفحه  جذاب و خواندنی که خوانندگان را مهمان سامرا می‌کند.

این اثر خواندی در روز میلاد امام هادی علیه السلام توسط انتشارات کتاب جمکران و به قلم اسدالله اسدی مبرهن روانه بازار نشر گردید.

هادی اگر تویی که کسی گم نمی شود

 روزگار خفقان و ترس است‌، روزگاری که سایه شوم متوکل عباسی برتمام سرزمین های اسلامی گسترده شده است و امام هادی (ع) و شیعیانش تحت آزار و اذیت شدید ماموران حکومت قرار دارند.

محوریت داستان با عبدالرحمن جوانمردِ عدالتخواهی است که حکومت متوکل عباسی تمام خانواده اش را کشته و به دنبال قتل او نیز هستند. نجات او به دست آسیه ،عشق را در دل او جوانه میزند. اما  او ماموریتی بزرگ برایی کشف حق و حقیقت دارد. ماموریتی که به خاطر آن  مجبور به ترک  وطن و تازه عروسش می شود و دل به جاده حقیقت میسپارد. مسیری که او را به حقیقت اصلی هدایت می کند.مسیری که به سامرا منتهی می شود...

تنفس در بی نهایت در ۴۰۰ صفحه هم اکنون  در سایت کتاب جمکران (www.ketabejamkaran) قابل دسترس می باشد.

*برشی از کتاب

باباحیــدر تمــام مــدت دســت آســیه رادر دســتش گرفتــه و فشــار میدهــد. آســیه آیــه قــرآن زمزمه می کند:

اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ

باباحیدر گریه میکند. دختــرم! مگــر جــز از خــدا از دســت دیگــری انتظــار کمــک داری؟ چــرا صدایــش نمیکنــی؟ خداونــد در قــرآن از مــا میپرســد آیــا معبــود دیگــری جــز خداســت؟

آسیه با حرف پدربزرگش گریه میکند و از او میخواهد تا برای عبدالرحمان دعا کند.

باباحیدر دست نوه اش را رو به آسمان بلند میکند.

دختـرم!دعـا را از کسـی گدایـی نکـن. همین کـه حاجتمنـد شـدی، خـودت حاجـتت را از خدایـت درخواسـت کـن. خداونـد در قـرآن ضامـن اجابـت دعاهـا شـده اسـت.

آســیه در دل رهایــی عبدالرحمــان را از پــروردگار درخواســت میکنــد. لحظــه ای بعــد پنجــه دســت گــرم و مردانــه ای را روی شــانهاش احســاس میکنــد. هاشــم آهنگــردســت روی شــانۀ آسـیه گذاشـته اسـت.

 آسیه اینجا چه میکنی؟

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha