زهرا فخرروحانی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه با بیان اینکه حضرت رباب از بانوان محبوب امام حسین(ع) بوده است عنوان کرد: پدر حضرت رباب «امرو القیس کلبی» بود، مردی که در زمان خلافت خلیفه دوم مسلمان شد و بعد از گرویدن به اسلام هر سه دخترانش را به ازدواج با خاندان اهلبیت علیهمالسلام درآورد.
وی افزود: «امرو القیس کلبی» دخترش محیات را به ازدواج با امام علی(ع)، دختر دیگرش سلما را به ازدواج با امام حسن(ع) و سومین دخترش حضرت رباب را به ازدواج با امام حسین(ع) در آورد.
این استاد برجسته حوزه و دانشگاه بیان کرد: رباب از امام حسین(ع) صاحب دو فرزند به نامهای «عبدالله یا علیاصغر» و «سکینه» شد که نام هر دو فرزندشان به ویژه حضرت علی اصغر(ع) در مرثیهخوانیهای وقایع عاشورا بسیار پررنگ است.
فخرروحانی ادامه داد: هشام کلبی از بزرگترین مورخان دوره اسلامی درباره حضرت رباب گفته است که وی از بهترین و فاضلترین بانوان عصر بود، پدرش از اشراف و خانوادههای بزرگ عرب بود. این بانو در نزد امام حسین(ع) منزلت ویژهای داشت و همواره نظر عنایت امام به وی معطوف بود.
وی اضافه کرد: امام حسین(ع) آنقدر به رباب علاقه داشت که در یکی از اشعارش فرموده « به جانت سوگند خانهای که رباب و سکینه در آن باشند را دوست دارم / آنان را دوست دارم و اموالم را در راه آنان بذل میکنم و در این زمینه به سرزنش ملامتگران اعتنا نمیکنم»
این استاد برجسته حوزه و دانشگاه مطرح کرد: تنها بانویی که از بین همسران امام حسین(ع) در کربلا حضور داشت حضرت رباب بود که بعد از واقعه کربلا به اسارت درآمد و به شام رفت و بعد از آن همراه با کاروان اسیران در اربعین حسینی به کربلا بازگشت.
فخرروحانی بیان کرد: در مجلس شام وقتی سر امام حسین(ع) را مقابل مخاطبین قرار دادند شیون رباب بود که همه را به خود متوجه کرد.
وی افزود: در مجلس ابن زیاد خاندان امام حسین(ع) با حسرت فراوان در حال نگریستن به سر امام حسین(ع) بودند که رباب در حالیکه اشک میریخت از جا برخاست، سر مطهر را از روی زمین برداشت و بوسید و بر دامن گذاشت و گفت « من حسین(ع) را هرگز فراموش نمیکنم، مردی که دشمن با نیزههای کینهتوزانه بدنش را پاره پاره کردند، جسد پاکش را در کربلا بر روی زمین افکندند. خداوند این مکان را از آب و رحمت سیراب نکند».
این استاد برجسته حوزه و دانشگاه اذعان کرد: رباب برخلاف سایر بازماندگان کربلا بعد از اربعین و زیارت مزار شهدای عاشورا به مدینه بازنگشت و در کنار قبر سیدالشهدا جایگاهی برای وی قرار دادند که در آنجا یکسال به سوگواری پرداخت و اشعاری در مرثیه امام حسین(ع) میسرود.
فخرروحانی با بیان اینکه در زمان گذشته مرسوم بود بانوانی که همسرانشان از شخصیتهای برجسته بودند بعد از وفات همسرانشان یک سال کنار قبر همسر خود میماندند و سوگواری میکردند افزود: ولی جنس سوگواری رباب با سایر بانوان فرق داشت و اینکه وی اجازه نداد بر بالای سرش سایهبان نصب کنند و گفت چون سر و بدن مطهر سیدالشهدا را زیر آفتاب سوزان دیدم نذر کردم هرگز تا عمر دارم زیر سایه نروم.
وی تشریح کرد: رباب علاوه بر اینکه یک سال زیر آفتاب سوزان عراق سوگواری کرد، در این مدت حتی موهای خود را شانه نزد و اشعاری میخواند و اهل بادیه نیز در کنار وی به عزاداری میپرداختند.
این استاد برجسته حوزه و دانشگاه عنوان کرد: رباب پس از یک سال سوگواری در کنار مزار سیدالشهدا(ع) به مدینه بازگشت در حالیکه آفتاب عراق چهرهاش را تغییر داده بود به گونهای که قابل شناسایی نبود.
فخرروحانی بیان کرد: بعد از اینکه حضرت رباب به مدینه بازگشت خواستگاران متعددی وی را خواستگاری کردند ولی رباب هیچکدام را نپذیرفت و میگفت بعد از اینکه با خاندان پیغمبر(ص) وصلت کردم حاضر نیستم با فرد دیگری وصلت کنم.
وی اذعان کرد: یکسال بعد از اینکه رباب از کربلا به مدینه بازگشت از شدت تأسف و غصه در سال ۶۲ هجری از دنیا رفت و در مدینه به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/۶۳/۳۱۳