*سکینه
مادر ایشان رباب بنت امرئی القیس است سن ایشان در کربلا سیزده سال بوده، نام اصلی ایشان آمنه یا ُأُمَیْمَه بوده و مادرش او را سکینه لقب داده و بعدها به عقد مصعب بن زبیر در آمد و از او دختری متولد شد و نام مادرش رباب را بر او گذاشت.
*فاطمه
فاطمه و سکینه هردو در سال یکصد و هفده هجری قمری در مدینه وفات کردند و در بقیع به خاک سپرده شدند. مادر فاطمه بنتالحسین ،أماسحاق دختر طلحة بن عبیدالله بن عثمان تیمی است و شوهر فاطمه، حسن مثنّی فرزند امام حسن علیه السلام است که مجروح شد و میان کشتگان افتاد، وقتی آمدند سر کشتگان را از بدن جدا کنند و شهدا را غارت کنند، دیدند نفس میکشد او را به میان فامیل مادری اش بردند و فامیل او را نزد عبیدالله لعین شفاعت کردند، او هم پذیرفت؛ لذا حسن مثنی را فامیل مادری او در کوفه معالجه کردند و بهبود یافت و پس از آن خداوند از فاطمه سه فرزند به او داد.
*زینب
یکی دیگراز دختران امام حسین علیه السلام، زینب نام دارد که در سال 57 هجری قمری در مدینه به دنیا آمد و در کربلا چهارساله بود و در خرابه شام در کنار سر بریده پدر وفات نمود، همانجا به خاک سپرده شد و خرابه شام امروزه به صحن و سرای ایشان تبدیل شده، این طفل 4 ساله مشهور به رقیّه است. مادر ایشان أماسحاق دختر طلحة بن عبیدالله بن عثمان تیمی است، بنابراین با فاطمه، دیگر دختر سید الشهدا علیه السلام از یک مادر بودهاند. أماسحاق همسر امام حسن مجتبی علیه السلام بوده و پس از وفات آن حضرت به عقد امام حسین علیه السلام درآمده که حاصل آن دو دختر به نامهای فاطمه و زینب (رقیه) بوده است.
رقیّه در لسان عرب حجاز، به معنی دختر کوچک و برگرفته از رقیق ونازک است؛ زیرا طفل نازک و رقیق است؛ سیف بن عمیره از اصحاب امام جعفر صادق عليه السلام قصیده ای در رثاى سید الشهدا عليه السلام و مصائب دختران امام حسین عليه السلام سروده و در این قصیده دو بار از رقیّه علیها السلام نام برده است ؛ یک بار در این مصرع :
و رقیّه رقّ الحسود لضعفها
(رقیه ای که دشمن بر ضعف و کودکی او رقت نمود) و منظور از کلمه ضعف یعنی ناتوانی کودک است و در بیت دیگر گفته:
و لاُمّ كلثوم يجد جديدها
لثم عقيب دموعها لم يكرر
لم انسها وسكينة و رقيّة
يبكينه بتحسّر و تزفّر (2)
ضمیر لم انسها به ام کلثوم بر می گردد که در بیت قبلی ذکر شده و در لغت گفته اند: واژه «رقه» درباره جسمی به کار میرود که نرم و لطیف است، میگویند: ثوبٌ رقیق( لباس نرم ولطیف )؛ نقطه مقابل آن ثوبٌ صفیق( لباس خشن وزمخت )است.
همچنین شاعر عرب گفته : لم تلق فی عظمها وهنا ولا رققا؟ (نمی بینی در استخوان او سستی ونازکی وجود دارد).(3)
پس رقیّه صفت است ودر اینجا مصغّر رقه است وتصغیر نشانه تانیث است یعنی دختر کوچولو.
بنابراین رقیه در اینجا به معنی صفت به کار برده شده ونام این دختر زینب بوده است.
البته بعضی همین صفت را نام دختر می گذارند ،چنانچه در اولاد امیر المؤمنین علیه السلام نام رقیّه وجود دارد.
*رقیه دختر امام حسین(ع)بود
از اینجا شبههای مطرح شده که برای امام حسین علیه السلام دختری به نام رقیه ذکر نشده و در خصوص وجود مقدسه حضرت «رقیه» علیها السلام در شام تشکیک نمودهاند.
پاسخ این است؛ نام اصلی این دختر «زینب» است و رقیّه نام او نیست، بلکه رقیه به معنای دختر کوچک است (که لقب آن حضرت بوده) زیرا این دختر در هنگام وفات تقریباً چهارساله بوده لذا به ایشان «رقیه» که به معنای دختر کوچک است گفته شده نام اصلیاش زینب است و در اولاد امام حسین علیه السلام نام زینب ذکر شده است
برای تحقیق بیشتر به منتهیالامال و کشفالغمۀ و مناقب ابنشهر آشوب و تاریخالأئمۀ ابن ابیالثلج بغدادی و موالیدالأئمۀ و وفیاتهم تالیف ابن ابیالخشاب و کتابهای دیگر که نام زینب بنتالحسین را ذکر کرده مراجعه شود.
1. المنتخب للطریحی ج2
2.العین ج5 ،مادة رقّ
منبع مقاله: کتاب «سیری در عتبات و اماکن مقدسه عراق» تالیف محمدعلی بن عبد الصمد الفاضل ،چاپ انتشارات دارالتفسیر- قم