خبرگزاری حوزه | عرفان کاذب از مقولاتی است که میتواند جماعتی را به ورطه نابودی و هلاکت اخروی برساند و در صورتی که سرچشمه آن وحی و ملازمان وحی(محمد و آل محمد علیهمالسلام) نباشد، مسیر هلاکت را برای پیروانش رقم میزند و به جای پاکی و معنویت سر ازظلمت و گمراهی درمی آورد.
یکی از ارکان مهم عرفان، عمل به ظواهر دستورات شریعت است. بزرگانی که به عرفان مشهور هستند و وجهه عرفانی آنان سرآمد است به این موضوع اذعان داشتهاند و توصیه اکیدی بر آن کردهاند و درحقیقت لازمه سیر و سلوک را همین مسئله میدانند.
علامه طباطبایی در این باره میفرماید: سالک از ابتدای سیر تا مقام وصول، باید ملازم شرع باشد و سر سوزنی از ظاهر شریعت تجاوز ننماید و چون کسی این چنین نباشد منافق است، مگر به عذر و یا خطا و نسیان باشد. این که شنیده شده و به بعضی نسبت دادهاند که چون شخص به کمال رسید، تکلیف از او ساقط می شود افترا و کذب محض است، زیرا رسول الله صلّی الله علیه وآله با این که اشرف موجودات بوده، تا آخرین لحظه حیات تابع و ملازم احکام الهیّه بودند. (ثمرات حیات؛ ج۱؛ ص ۴۰)
این نکته کلیدی در مباحث عرفانی و تأکیداتی که از طرف عرفا بر لزوم عمل به شریعت صورت گرفته در واقع همان عمل به قرآن کریم است که در آیات متعددی ایمان را در کنار عمل صالح قرار داده است. ایمان بدون عمل صالح کامل نیست و طبیعتا عمل به ظواهر شرع، مصداقی از همان عمل صالحی است که توصیه خداوند در قرآن کریم است. احادیث اهل بیت علیهمالسلام نیز بر همین معنا تأکید کردهاند به عنوان مثال امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهج البلاغة،حکمت۲۲۷ میفرماید:« الْإِیمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَان؛ ایمان معرفت به قلب، اقرار با زبان و عمل کردن با جوارح است.»
ایمان اگر در اعماق جان نفوذ کند حتما شعاع آن، در اعمال انسان خواهد تابید و اعمال او را صالح میکند. اصولاً افرادی که اهل انجام عمل صالح نیستند، مشکل ایمان دارند و هرچه ایمان ضعیفتر و در سطح نازلتری باشد، عملکردی که رضای خدا در آن باشد هم ضعیفتر خواهد بود.
این حرف عدهای از مدعیان عرفان که میگویند انسان باید دلش پاک باشد، حالا عملش هر چه بود، بود؛ سخن گزافی است که از قضا این اعتقاد، تازگی هم ندارد و مشابه این را نیز، "مرجئه" در زمان امامان معصوم ادعا میکردند و ائمه علیهمالسلام هم در مقابل آنها موضع گیری میکردند.
این کلام باطل در تناقض آشکار با اوامر الهی است؛ چرا که قرآن کریم در آیات متعددی هرجا سخن از ایمان به میان میآورد، عمل صالح را نیز در کنار آن به صورت جداناپذیر مطرح میکند. این، خود گویای آن است که ایمان و عمل، همواره باید قرین یکدیگر باشند.
سیره عملی اهلبیت علیهمالسلام نیز شاهد آشکاری بر این مطلب است که عمل به ظواهر شریعت از اصول اساسی زندگی یک مومن و موحد است و این بزرگان به عنوان معصوم، حجج الهی و پیشوایان دین از پیشگامان و عاملین جدی به این مسئله بودهاند. واقعا کدام انسان حقیقت طلب و منصفی است که بتواند منکر تعبد این بزرگان در انجام واجبات و ترک محرمات شود؟ عبادات جانانه و آنچنانی ایشان زینت بخش تاریخ است و جای اغماض ندارد چه برسد به انکار.
به هر حال از توصیههای اساسی و جدی عرفا عمل به ظاهر شریعت است. یکی از این شخصیتهای عرفانی مرحوم آیت الله سعادت پرور بوده که از شاگردان ممتاز علامه طباطبایی به شمار میآید. از جمله ارزشمندترین خدمات استاد سعادت پرور این بود که با تألیفات ارزشمند خود علاوه بر بیان معارف بلند توحیدی منطبق بر شرع مقدس، بخش قابل توجهی از افادات علمی و سرمایههای معنوی و روحانی و آموزههای عرفانی، تربیتی و سلوکی استاد خود، علامه طباطبایی را نیز حفظ کرده و زنده نگه داشتند؛ اهمیت و ارزش کار ایشان آنگاه بیشتر روشن میشود که بدانیم، افادات و آموزههای حضرت علامه از جمله میراث معنوی شفاهی شیعه به شمار میآید.
آیت الله سعادت پرور بر عمل به ظاهر شریعت تأکیداتی داشته و در بیانی فرموده است که هیچ فرقی میان عارف و عامی، فقیه و فیلسوف، زاهد و صوفی نیست، و همه اگر مسلمانند باید ملتزم به ظواهر شریعت باشند. درجای دیگری چنین بیان میدارد که «طریقت» عمل به شریعت حضرت محمّد صلی الله علیه و آله است و «حقیقت» نتیجه عمل به دستورات شریعت است.
بابک شکورزاده
نظر شما