به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از ارومیه، راضیه شیرینی امروز در نشست تخصصی "مقایسه روش تفسیری المیزان والفرقان" که در مدرسه علمیه الزهرا (س) ارومیه برگزار شد، با بیان این که اندیشه نوشتن تفسیر بر قرآن علامه طباطبایی را باید محصول دوره ی بازگشت ایشان از نجف و زندگی در تبریز دانست، اظهار داشت: علامه طباطبایی بیان می کنند که" من اول در روایات بحار بسیار فحص و تتبع کردم که از این راه کاری پیدا کنم و درباره روایات، تألیفی در موضوعی خاص داشته باشیم، بعد در تلفیق آیات و روایات زحمت بسیار کشیدیم تا این که به فکر افتادم بر قرآن تفسیری بنویسیم اما چنین پنداشتیم که چون این کتاب الهی بحر بی پایان است، اگر به همه ی آن بپردازیم مبادا نیابیم، لذا آنچه از قرآن در اسماء و صفات الهی و آیات معاد و از این گونه امور بود جدا و هفت رساله مستقل در هفت موضوع تألیف کردم، تا این که به تفسیر قرآن اشتغال ورزیدیم».
وی با اشاره به این که روش تنظیم مطالب در المیزان به صورت ترتیبی است، یعنی از ابتدای سوره حمد آغاز شده است، افزود: علامه هنگام تفسیر، آیات را به بخش هایی تقسیم می کند و هر دسته از آن ها را که دارای سیاق واحد می باشند با هم تفسیر می نماید، به این ترتیب که در ابتدا مجموع چند آیه از یک سوره را ذکر کرده و به بیان مفردات، وجوه اشتقاق و مباحث لغوی میپردازد؛ سپس در بخش «بیان آیات»، به تفکیک هر آیه، کار تفسیر و تبیین مفاهیم را پی میگیرد.
استاد حوزه علمیه خواهران آذربایجان غربی با تصریح بر این که تفسیر الفرقان سلسله درسهایی است که بر طلاب علوم دینی در حوزه علمیه نجف و قم عرضه شده است، ادامه داد: تالیف این کتاب از سال ۱۳۵۳ شمسی در بیروت و از جلد سی ام آغاز شد و پس از آن، از اول قرآن و بعد هم از وسط آن ادامه داشت و حدود ۱۴ سال به طول انجامید و در سال ۱۳۶۷ شمسی در قم پایان یافت.
وی اضافه کرد: مؤلف در الفرقان از دو سبک تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر آن با سنت بهره برده و تک تک آیات را به صورت ترتیبی و جداگانه تفسیر و بررسی نموده است و در ابتدای تفسیر هر سوره نیز به بیان بحث هایی چون مکی و مدنی بودن آن ها، تعداد آیات ،وجه تسمیه نامهای سوره ها و توقیفی و اجتهادی بودن نامگذاری و چینش سور پرداخته است.
شیرینی در ادامه به وجوه اشتراک روش تفسیری المیزان با الفرقان اشاره کرد و بیان کرد: در روش تفسیری قرآن به قرآن، در عین توجه و استناد به همه قرائن متصل و منفصل از جمله روایات مقید اطلاقات و مبین اجمال باید بیش از هر چیز از خود قرآن استفاده شود و این دو مفسر، سعی کرده اند کلام الله را با یکدیگر تفسیر کنند و در کنار آن از روایات بهره جسته اند.
وی افزود: علامه طباطبایی در موارد متعدد با صراحت بیان کرده است که تنها سنت و روایت می تواند معنای آیه را مشخص کند و تفسیر قرآن با سنت توضیح چیزهایی است که برای قاصران اجمالی دارد، نه اینکه دلالت های کتاب قاصر باشد؛ چون دلالت های کتاب حتی در آیات متشابه روشن است و همانا فهم و درک معانی عالی قرآن برای ذهن ها دشوار است نه فهم و درک الفاظ آن ؛ که در عالی ترین سطح فصاحت و بلاغت قرار دارد.
استاد حوزه علمیه خواهران آذربایجان غربی بیان داشت: روش علامه طباطبایی در المیزان، تفسیر قرآن به قرآن است، اما پس از تفسیر، فصلی تحت عنوان روایی می آورد که در ضمن آن به نقل و نقد دقیق روایات در پرتو کتاب الهی می پردازد و سعی می کند با ذکر روایات مرتبط تفسیر خود را تکمیل نماید.
وی افزود: مجموعه مباحث روایی در المیزان با حجم قابل توجهی که حدود ۲۱۷۹ صفحه از مجموع تقریبا ۱۲۰۰۰ صفحه می باشد تقریبا یک ششم تفسیر المیزان را به خود اختصاص داده است و از جمله مباحث فلسفی ، تاریخی، اجتماعی، اخلاقی حدودا ۳۱۰ صفحه می باشد که نسبت به بحث روایی بسیار ناچیز است تا آنجا که مطالب حدیثی هفت برابر مجموعه آن مباحث است.
شیرینی گفت: در تفسیر الفرقان علی رغم توجّه شدید صادقی تهرانی به ورود روایات اسرائیلی و نقد شدید این مفسر به این نوع احادیث، بعضا شاهد ورود این روایات در این تفسیر هستیم که به عنوان نمونه می توان به ازدواج حضرت سلیمان با صد زن اشاره نمود که این ماجرا در تورات وجود دارد و صادقی تهرانی نیز روایت دال بر این ازدواج را در تفسیر خود آورده و حتی به این روایت استناد نیز کرده است.
وی از ویژگی های مشترک الفرقان والمیزان توجه به مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی و تاریخی و فلسفی دانست و گفت: علامه طباطبایی آراء و دیدگاه های مفسران قبل از خود را پس از بررسی و با دلائل دقیق به تأیید یا نقد گذاشته و تفاسیر افراد مختلفی مانند «رشید رضا» ، «بیضاوی » ، «فخر رازی » ، «آلوسی »و.... را مورد نقد قرار داده است و علامه تهرانی نیز مانند وی از تفاسیر مختلفی استفاده و بعضی از آنها را مورد نقد قرار می دهد.
استاد حوزه علمیه خواهران آذربایجان غربی افزود: علامه طباطبایی معتقد است اگر تبیین این مبهمات کمترین سود و ایده ای در فهم مراد آیات داشت خداوند در کلام خویش به آنها اشاره می کرد و آن ها را مهمل نمی گذاشت.
وی ادامه داد: علامه طباطبایی حروف مقطعه را رموزی بین خدا و پیامبرش دانسته و در تبیین این حروف کوشش چندانی نکرده است و در مورد آن ها چنین نظر داده است، این حروف رموزی هستند بین خدای تعالی و پیامبرش که معنای آنـهـا از مـا پنهان است و فهم عادی ما راهی به درک آنها ندارد، مگر به همین مقدار که حدس بزنیم بین این حروف و مضامینی که در سوره های وجود دارد.
شیرینی با بیان این که از منظر علامه طباطبایی این که خدا نام سوره را در قرآن آورده نشانگر آن است که هر دسته از کلام الهی که به نام سوره نامیده شده دارای نوعی وحدت تالیف و همبستگی است که در پاره ای از یک سوره یا میان آن و سُور دیگر یافت نمی شود.
وی توجه کم به موضوع سیاق و تناسب آیات را از وجوه اختصاصی الفرقان عنوان کرد و گفت: صادقی تهرانی در بیشتر موارد اختلاف قرائت های مربوط به آیات را ذکر نکرده است و بر اساس قرآن کنونی موجود که قرائت حفص از عاصم است به تفسیر آیات پرداخته است. در موارد اندکی که اختلاف قرائات را مطرح کرده است بسیار کوتاه به نقد آن پرداخته است.
انتهای خبر./