حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد قائمی در یادداشتی با عنوان «پژوهش از صورت تا سیرت» آورده است: رسیدن به واقعیت امور پیرامونی اعم از مادی و غیرمادی از طریق جستجو و تحلیل داده ها و یافته های سطحی جزء لاینفک زیست انسانی در طول تاریخ و قالب های تمدنی مختلف بوده است به طوری که نمی توان سخن از علم و حقیقت امور در ابعاد و اضلاع مختلف آن بدون تجسس عمیق به میان آورد و شاید حکمت آیات متعدد و متفاوت قرآن در خطاب به جامعه انسانی و اسلامی با عبارات تعلمون،تعقلون و یتدبرون چیزی بغیر از این نبوده باشد که علی رغم وجود آگاهی سطحی در برخورد با امورات، پس خالق هستی تاکید بر تعقل و تدبر میکند و این به معنی ضرورت تحقیق و جستجوی عمیق برای عمق بخشیدن به دادههای علمی اولیه و یا یافتههای علمی به تراث رسیده از قبل است.
از این رو، روز پژوهش و هفته پژوهش فرصت مناسب و مغتنمی برای ارزیابی راه رفته در مسیر عمق بخشی به دادههای علمی در کنار تجلیل و تکریم از فعالان در این عرصه است اما نکته مهمی که هرگز نمی بایست مورد غفلت متولیان عرصه پژوهش در حوزه های علمیه و دیگر مراکز آموزشی، جواب از سوال چرائی و برای چه بودن پژوهش است که یقیناً توجه به این سوال، باعث می گردد که دیگر شاهد انبار و خاک خوردن انبوهی از طرح ها و رساله های پژوهشی در گنجینه کتابخانه مدارس و دانشگاهها نباشیم که با صرف انبوهی از سرمایه های مادی و معنوی صرفاً به مجموعه زیبا تبدیل شده اند که یا گره گشایی از مشکلات مادی و معنوی جامعه هدف ندارد و اگر هم مفید باشد صرفاً برای جوامعی است که فرسنگ ها از این سرزمین دور هستند لذا در این هفته از چرایی پژوهش و چگونگی نقش آفرینی آن در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی ایرانی در چارچوب بیانیه گام دوم بحث کرد و این همان چیزی است که جای خالی آن در تمام برنامههای اعلامی هفته پژوهش در مراکز علمی پژوهشی به شدت احساس می شود.
هفته پژوهش میتواند بهترین فرصت باشد تا همه متولیان توسعه امر پژوهش و پژوهشگران در کنار و شاید بهتر از آن، فارغ از چگونگی روشمندی پژوهش توسط پژوهشگران و چگونگی تبدیل کردن یک متن به یک مقاله و یک مقاله به یک کتاب و یک ایده به یک نظر، به این سوال پاسخ دهند که چه پژوهشی و چگونه باید صورت بگیرد تا نیازمندی جامعه در مسیر رسیدن به تعالی تمدنی پاسخ داده شود؟
نیازمندیهایی از قبیل حصول شناخت و معرفت شناسی و تکنولوژی های مهم، متناسب با منظومه فکری جامعه ایران بر اساس مکتب علمی اسلام و در یک کلمه پژوهشهای ما از ابتدایی تا رساله های علمی کدام پازل از سبک زندگی و تمدن نوین اسلامی را پر و برطرف میسازند؟ آیا پژوهشهای ما متناسب دادههای علمی ما است و آیا آموزشهای ما اصلاً در مسیر تولید ایده پژوهشی برای تمدن سازی است و آیا برای دوره تمدنی نسبت به سر ریز تمدنی، فکر و ایده ای تولید شده است؟ و هزاران سوال بی جواب و در عین حال تاثیرگذاری که پاسخ به آن ها در عین حال مشکلات زیست مادی، می تواند سدی مستحکم در برابر جریان هدفمند تخریب هویت ایرانی اسلامی جوانان و جامعه ایران باشد تا دیگر شاهد نباشیم که زن و مرد جوان و پیر ایرانی در قالب مدگرایی در سرریز تمدنی غرب به سمت بحران هویت شناور شدند و آن وقت فقط افسوس برای تصمیمسازان خواهد ماند ، چرا که دیگر در آن زمان کسی نمانده که بخواهد حتی این پژوهشها را در کتابخانه هایمان تورق کند.
انتهای پیام ۳۱۳/۴۸