به گزارش خبرگزاری حوزه از اصفهان؛ حجت الاسلام کریم بهشتی، از معمرین و جانبازان حوزه علمیه اصفهان متولد سال ۱۳۳۱ اهل سین برخوار است و تا ششم ابتدایی را در دستگرد اصفهان تحصیل کرد و در سال ۱۳۵۴ وارد حوزه علمیه دولت آباد برخوار شد و نزد آیت الله نجفی دولت آبادی تحصیل حوزوی خود را آغاز کرد و همزمان مشغول کشاورزی هم شد.
در ادامه به اصفهان آمد و در مدرسه ذوالفقار که تحت نظر آیت الله حسن امامی بود به تحصیل علوم حوزوی پرداخت و در مدرسه نیماور حجره نشین شد و ضمن تحصیل علوم حوزوی، تدریس را در حوزه علمیه اصفهان نیز شروع نمود، به گفته هم قطارانش گاهی روزانه پنج درس میگفت که سه درس در مدرسه ذوالفقار و دو درس در کتابخانه امیرالمومنین (ع) که با تولیت مرحوم آیت الله کمال فقیه ایمانی بود.
امروزه معرفی چنین علما و روحانیون فعالی که همچنان در سن و سال بالا دست از تحقیق و تألیف در امور دینی و مذهبی برنداشتهاند برای جوانان خاصه طلاب جوان الگو است، لذا در ادامه گفتوگوی خبرنگار ما را با این روحانی پیشکسوت بخوانید:
پای درس چه اساتیدی حضور داشته و تحصیل کردهاید؟
اساتید ما آیت الله حسن امامی، آیت الله ابراهیمی، میرزا ابوالحسن درچه ای، آیت الله شیخ مجتبی لنکرانی، آیت الله صادقی، آیت الله صافی و آیت الله مظاهری بودند و در ضمن از رادیو معارف نیز درسهایی که از قم پخش میشد را به مثابه دروس مجازی امروز، گوش میدادم.
تدریس شما تا چه زمانی در حوزه علمیه ادامه داشت؟
تا سال ۱۳۹۰ مشغول به تدریس در حوزه علمیه اصفهان بودم و پس از آنکه روحانی کاروانهای حج شدم، حدود ۴۵ مرتبه به عنوان راهنما به حج مشرف گشتم که در طول این سفرها تجربههای زیادی در زمینههای مختلف از طریق ارتباطات با مردم، حاصل کردم که انتقال آن به افراد جامعه را بر خود لازم میدانستم.
وارد چه عرصههای دیگری شدید، آیا کتابی نیز تألیف کردهاید؟
در طول سالهایی که روحانی کاروانهای حج بودم و یا منبر و تبلیغ میرفتم، مطالب زبدهای جمعآوری کردم و از سال ۹۰ شروع به تألیف آنها کردم که حاصل آن تاکنون ۱۲ عنوان کتاب تألیف و چاپ شده است و در حال حاضر نیز مشغول نوشتن قواعد کلی فقهی به زبان ساده هستم که ۲۳۰ قاعده تاکنون نوشته شده است.
در زمینه کتابها توضیح بدهید و اسامی و موضوع برخی از آنها را بیان کنید؟
یکی از کتابها، تحت عنوان زندگینامه است که درباره زندگی خود نوشتهام، چرا که در زندگینامه هر فردی نکات آموزندهای برای دیگران وجود دارد که انتقال آن را لازم میدانستم.
امیرمومنان (ع) نیز در این رابطه میفرماید"من اگر چه با اقوام گذشته زندگی نکردم، اما تاریخ زندگی آنها را بررسی کرده و مانند فردی شدهام که با همه آنها زندگی کرده است".
کتاب دوم دیگری که تألیف کردم، به نام «امام حسین (ع) و مجالس عزاداری» است که در این کتاب ۳۱ آفت برای دروغ و ۴۶ ویژگی برای امام حسین (ع) توضیح داده شده، هم چنین تعدادی از روضههایی که مدرک ندارند اما در جامعه مشهور میباشند را در این کتاب آوردهام که اگر گویندگان و مداحان این کتاب را بخوانند بسیاری از آنها دیگر منبر نمیروند و مداحی نمیکنند و یا حواس خود را در بیان مطالب بیشتر جمع میکنند، زیرا دروغ بستن به خدا و پیامبر (ص) و امامان (ع) حرام است و حتی نوشته شده در روضه نیز اگر نسبت دروغ به امام بدهند حرام میباشد، زیرا اگر امام فرموده، حق نداریم آن را کم و زیاد کنیم.
همان طور که حق نداریم کلمات قرآن را کم و زیاد کنیم، کلمات معصومین را نیز نباید کم و زیاد کرد، زیرا بر پایه حدیث ثقلین، قرآن و اهل بیت (ع) با هم ممزوج و مخلوط هستند.
کتاب دیگر درباره وظایف ما در قبال اموات است که بسیاری از اموری که مردم به نام اموات خود انجام میدهند یا حرام است و یا مکروه، لغو و بیهوده میباشد، مانند تاجهای گل طبیعی، صرف هزینههای گزاف برای غذا دادن و..
در این کتاب نوشته شده اسلام دین عقل است و با فطرت سالم قواعد آن سازگار است، به عنوان مثال زمانی که جعفر طیار از دنیا رفت پیامبر (ص) دستور دادند تا سه روز غذا برای خانواده جعفر طیار تهیه کردند، لذا از نظر اسلام، دیگران باید از صاحبان عزا پذیرایی کنند و هیچ عاقلی نمیپذیرد که صاحبان عزا میزبان و دیگران مهمان باشند.
اسلام میگوید در زمانهایی که انسان خوشحال است طعام دادن مستحب میباشد، همانند بازگشت از سفر حج و یا ازدواج و خرید منزل، مستحب است به مردم طعام داده شود، زیرا در این موارد فرد خوشحال است.
کتاب دیگری که تألیف کردهام به نام "اتحاد در اسلام» است که مورد توجه مجمع جهانی اهل بیت نیز قرار گرفته و استقبال بینالمللی از آن شده، در این کتاب به وجوه مشترک شیعه و سنی در اصول و فروع را به صورت فهرستوار اشاره شده و تاکید کردهام که کفار، اسلام را دقیق بررسی و هر قانونی که اسلام میگوید، ضد آن را در بین مسلمانان ترویج و پیاده کردهاند.
به عنوان نمونه اسلام تاکید دارد به اندازهای که دشمنان خدا از مسلمانان واهمه داشته باشند باید به تجهیزات نظامی مجهز باشید، چرا که آنها دنبال خلع سلاح مسلمانان هستند و یا اسلام میگوید ربا حرام است، اما آنها جامعه مسلمانان را گرفتار ربا کردهاند.
از دیگر کتبی که نوشته شده جایگاه و شخصیت زن است، زیرا تبلیغ زیادی در این رابطه میکنند که به چه دلیل در اسلام زن نصف مرد ارث میبرد، در حالی که یک معمار، زمانی که میخواهد یک ساختمان را قیمت کند همه نقاط ساختمان را میبیند سپس قیمت گذاری میکند، لذا اگر به طور دقیق حقوق زن و مرد را بررسی کنیم، میبینیم اسلام طرف زن را بیش از مرد گرفته است.
علت اینکه ارث زن نیز نصف است این است که در روایت داریم جهاد از زن برداشته شده و واجب نیست و همچنین تمام مخارج زندگی نیز بر عهده مرد است و بر زن واجب نمیباشد.
کتاب دیگر به نام "همسران جوان بخوانند" میباشد که نکات طلایی در این کتاب است. بار و سنگینی هر ساختمانی روی ستونهای آن است و زندگی زن و شوهر نیز ستون دارد، ستون زندگی زن و مرد نیز محبت و مهربانی است.
قرآن نیز میفرماید «جعل بینکم مودتا و رحمة» خدا بین زن و شوهر مهربانی و محبت قرار داده است.
لذا اگر همه این مسئله را رعایت کنند طلاقها کم میشود و علت این طلاقها و ناراحتیها این است که حرفهای دلسردکننده به یکدیگر میگویند و توقعات بی جا از یکدیگر دارند.
یکی دیگر از تالیفات به نام "مجالس بهشتی" است، از آنجایی که برخی از علما احکام نمیگویند و گاهی روضهها بدون مدرک است این کتاب را نوشتم که شامل احکام به طور فشرده، سپس یک روضه از مدارک تقریباً معتبر میباشد.
جلد دوم این کتاب اکنون در قم در حال تکمیل و ویرایش است و قول داده شده تا دهه فجر امسال چاپ شود.
در بحث نیت نیز چند صفحه را در یک سطر جا داده و در آن به این موضوع اشاره کردهام که به زبان آوردن نیت در تمام عبادات واجب نیست، حتی مستحب نیست.
یکی دیگر از کتابها به نام "اعتیاد نابودی نسل جوان" است، که با دلایل قرآنی و روایی میباشد.
کتاب دیگر؛ کتاب "سخنی درباره سیاست" است، زیرا اکنون در جامعه، سیاست را به عنوان دروغ و کلاهبرداری و مکر و حیله و دوریی و چند رویی معنا میکنند.
سیاستی، انسان را رستگار میکند که انسان در آن بتواند حقوق خدا و حقوق زندهها و مردگان را ادا کند.
کتاب دیگر، کتاب "تاریخچه سین برخوار و امامزاده سیدکمالالدین حسینی" نوه امام صادق (ع) است و در آن علت پیدایش امامزادگان بدون مدرک را نوشتهام و بر توجه و تاکید بزرگان دینی چون میرزا هاشم چارسویی که از علمای رجالی بزرگ اصفهان و کتاب میزان الانصاب برای اعتبار امامزادگان سخن گفتهام.
یکی دیگر از کتابها، کتاب "عید الزهرا" میباشد، در اسلام کلام رکیک و زشت ممنوع است و هر امری که در آن تفرقه وجود داشته باشد نقشه انگلیسیها و اجانب است، زیرا امر به معروف و نهی از منکر راههای صحیحی دارد و ولنگاری و حرفهای رکیک و زشت راه امر به معروف و نهی از منکر نیست.
در مکه که بودم اطلاع پیدا کردیم، اجانب هر سال بودجهای را برای برگزاری عید الزهرا در ایران و عراق قرار دادهاند، زیرا هیچ حربهای برندهتر از توهین به مقدسات دیگران نیست، اسلام نیز دنبال اتحاد است، حتی درباره اهل کتاب، یهود و نصاری میگوید باید متحد باشیم، چرا که با آنها در خدا متحد هستیم، لذا باید در وجه مشترکی که همه قبول داریم در کنار یکدیگر جمع شویم و توهین به مقدسات دیگران ممنوع است و انسان زمانی که با هر فردی که انحراف دارد صحبت کند باید از راه امر به معروف و نهی از منکر و زبان نرم وارد شود.
خداوند نیز به موسی و هارون فرمود زمانی که به سمت فرعون میروید فقُولا له قَولا لینا، نرم با فرعون صحبت کنید، زیرا اگر بنا باشد موعظه اثر کند با زبان نرم اثر میکند.
یکی دیگر از کتابها، "آموزش روخوانی قرآن" به روش جدید است.
در سابق، زمانی که قرآن را میخواندند یک صفحه را از استاد میآموختند و صفحه بعد را قادر به خواندن نبودند.
با تدریس زیادی که در تعلیم قرآن داشتم، تجربیاتی را پیدا کردم، لذا کتاب را با تجربیات خود به طرز دیگری تألیف نمودم.
چه شد که دست به قلم شدید و وارد عرصه نویسندگی شدید؟
یکی از علتهای آن این است که مطالب زبدهای را از طریق حضور در کاروانهای حج، تبلیغات و تدریس جمع نمودم.
البته هیچ گاه بدون کتاب منبر نرفتم و صحیح نمیدانم فردی بدون کتاب منبر برود، در سابق نیز مجتهدین زمانی که منبر میرفتند حتماً کتاب در دست داشتند. مبلغین اگر بخواهند نزد خدا در قیامت جوابگو باشند باید به طور حتم روی کتاب معتبر منبر بروند و اگر قرار است نیم ساعت منبر باشند باید به اندازه دو ساعت مطلب جمع کنند.
امروز سطح مطالعه بسیاری از طلاب و همچنین جوانان کم شده است و متأسفانه در عرصه نویسندگی وارد نمیشوند، توصیهای برای آنها دارید؟
در سابق طلاب همه مطالعه میکردند، اما امروز به طور عمقی درس نمیخوانند و این قطعاً آسیبهایی در بلند مدت خواهد داشت.
چه مهارتهایی را باید طلاب برای نویسندگی، آموزش ببینند؟
کتابهایی که دیگران نوشتهاند باید مطالعه کنند و از آن کتابها تجربیاتی پیدا کنند، در طول زندگی خود نیز مطالب عمده و زبده را با ذکر کتاب و صفحه جمع کرده و در یک دفتر یادداشت کنند، آنگاه با تقویت مهارت نویسندگی و نگارش، ویراستاری و مخاطب شناسی اقدام کنند.
به جزواتی هم اشاره کردید که تألیف نمودهاید درباره آنها نیز صحبت کنید؟
جزواتی را نیز نوشتهام که از آن جمله میتوان به «۱۴ تذکر کلیدی به گویندگان و مداحان است»، از این جزوه تاکنون ۳۰ هزار نسخه چاپ شده و در بسیاری از شهرهای ایران، دفاتر ائمه جمعه و دفاتر مراجع تقلید نیز داده شده است.
به عنوان نمونه در این کتاب نوشته شده است که آیا میدانند که امام حسین (ع) وارث ۱۲۴ هزار پیامبر بوده است و به این دید به امام حسین (ع) نگاه نکنند که حضرت تنها فرزند امیرمومنان (ع) و حضرت زهرا (س) میباشند، بلکه وارث ۱۲۴ هزار پیامبر بوده و از این جهت همه پیامبران، پیش از تولد حضرت برای امام حسین (ع) عزاداری کردهاند و معاویه، امام حسین (ع) و اهل بیت حضرت را به شهادت نرساندند، بلکه وارث ۱۲۴ هزار پیامبر را شهید کردند و گناه آنها بسیار بزرگ است.
گاهی اوقات نیز به روستاها میروم و صندوق عقب خودروی خودم را پر از کتاب کرده و بین مردم روستا توزیع میکنم، بدون اینکه فردی گفته باشد در این مناطق حضور پیدا کنید و یا حکمی از سازمان تبلیغات داشته باشم، زیرا با تشریفات نمیشود تبلیغ کرد، و هر فرد باید وظیفه خود را عمل کند، اما در حال حاضر امور بیشتر تشریفاتی شده است.
انتهای پیام
گفتگو: سیدامیر حسین ابطحی