شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۸ شوال ۱۴۴۵ | Apr 27, 2024
حجت الاسلام حکمت حکیمی فر ـ مدیر مدرسه علمیه امام صادق (ع) شهرستان بیجار

حوزه/ مدیر مدرسه علمیه امام صادق (ع) شهرستان بیجار گفت: استراتژى كلى امامت، ایجاد انقلاب توحیدى و تشكیل حكومت علوى است و امام صادق(ع) نیز در همین جهت مشغول مبارزه‌ى دامنه دار و پیگیر براى قبضه كردن حكومت و قدرت و به‌وجود آوردن حكومت اسلامى بودند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در استان کردستان، حجت الاسلام حکمت حکیمی فر، امروز در مراسم عزادارای سالروز شهادت امام جعفر صادق علیه السلام که در بیجار برگزار شد، اظهار داشت: با شروع امامت امام صادق(ع)، بر اثر نقشه و فعالیت‌هاى ۵۵ ساله امام سجاد(ع) و امام باقر(ع)، اوضاع و احوال به سود خاندان پیامبر(ع) بسیار تغییر كرده بود و زمینه‌ى مساعد براى تحقق نهایى نقشه فراهم آمده بود. نقشه‌اى كه آن روزها جزو اسرار بود و كسى از اصحاب سرّ ائمه(ع) نمى‌بایست افشا مى‌كرد ولى امروز افشا آن نه تنها اشكالى ندارد، بلكه واجب است تا مردم بدانند كه امام صادق(ع) مى‌خواسته چه كارى انجام دهد.

مدیر مدرسه علمیه امام صادق (ع) شهرستان بیجار تاکید کرد: نقشه سرّى امام صادق(ع) این بود كه قیام علنى نماید و با واژگونى حكومت بنى امیه، حكومت پیامبر(ص) را احیا كند. امام صادق(ع) مظهر همان امید صادقى بود كه شیعه سال‌ها انتظار آن‌را كشیده است؛ همان «قائمى» كه مجاهدات طولانى اَسلاف خود را به ثمر خواهد رسانید و انقلاب اسلام ناب را در سطح وسیع جهان اسلام برخواهد افروخت.

این استاد حوزوی در ادامه بیان داشت: روایاتى داریم كه امام باقر(ع) به برخى از اصحاب اهل سرّ حقیقت این نقشه را بیان فرموده بودند؛ به‌طور مثال: «نَظَرَ أبو جَعفرٍ(ع) إلَى اِبنِه أبى عبد الله(ع) فَقَالَ تَرَى هَذا، هَذا مِنَ الذین قَالَ اللهُ تعالى: «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَ‌ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِى الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ.»

حجت الاسلام حکیمی فر در ادامه سخنان خود تاکید کرد: در روایت دیگرى «سُئِلَ أبو جعفرٍ(ع) عَنِ القَائِمِ بَعدَه، فَضَربَ بِیَدِه عَلَى أبى عبد الله(ع) وَ قَالَ هَذَا وَ اللهِ وَلَدِى قَائمُ آلِ بَیتِ مُحمّدٍ(ص).قائم یعنى آن كسى‌كه قرار است به پاخیزد، انتظار اهل بیت(ع) را برآورده كند، و فرج آل محمد(ص) و فرج اسلام را به ثمر برساند.»

وی ادامه داد: همچنین در روایت بعدى فرمودند: «... إنّ اللهَ كانَ وَقَّتَ هذَا الامرَ فِى السَّبعینَ، فَلَمَّا قُتِلَ الحُسینُ(ع) غَضَبَ اللهُ عَلَى أهلِ الأرضِ، فَأخَّرَهُ إلى اربعینَ وَ مِائَةِ، فَحَدَّثنَاكُم فَأذَعتُمُ الحَدیثَ وَ كَشَفتُم قِناعَ السِّترِ وَ لَم یَجعَلِ اللهُ بَعدَ ذَلكَ وَقتاً عِندَنَا/خداوند سال ۷۰ را براى حكومت اهل بیت(ع) مقدر فرموده بود، اما وقتى امام حسین(ع) به شهادت رسید، خداوند بر مردم خشمگین شد و آن‌را به سال ۱۴۰ تأخیر انداخت، ما این زمان را به شما گفتیم [تا شما آمادگى‌هاى لازم را كسب كنید و مهیا شوید ولى شما بجاى این كار] این‌راز را افشا كردید و پرده از آن برداشتید، لذا خداوند دیگر وقتى را براى آن به ما نفرمود.

مدیر مدرسه علمیه امام صادق (ع) بیجار گفت: سال ۱۴۰ اواخر دوران زندگى امام صادق(ع) است، شهادت حضرت سال ۱۴۸ است. اگر حادثه و فتنه بنى عباس پیش نمى‌آمد، گویا تقدیر عادى الهى بود كه در سال ۱۴۰، حكومت الهى و اسلامى سركار آید. كتاب شهید مطهرى درباره جبر و اختیار (كتاب انسان و سرنوست) را بخوانید، معناى تقدیر الهى را درست روشن مى‌كند. تقدیر الهى این بوده، اما به‌خاطر بروز حوادثى محقق نشده است.

تداوم مبارزه حتى بعد از مصادره انقلاب‌

حجت الاسلام حکیمی فر اظهار داشت: استراتژى كلى امامت، ایجاد انقلاب توحیدى و تشكیل حكومت علوى است و امام صادق(ع) نیز در همین جهت مشغول مبارزه‌ى دامنه دار و پیگیر براى قبضه كردن حكومت و قدرت و به‌وجود آوردن حكومت اسلامى بودند، منتها جریان انحرافى، مزاحم و فرصت طلب بنى عباس، انقلاب را - یعنى همان انقلابى را كه امام صادق(ع) داشت به‌وجود مى‌آورد- منحرف كردند و این خطرِ همیشه‌ى انقلاب‌هاست، این‌كه خط اصیل انقلاب كه منطبق با معیارها و ضوابط اصلى و حقیقى است، گاهى جاى خود را به خطى منحرف، فاسد و باطل ولى با شعارهاى حق بدهد، این است كه انسان بایستى حواسش جمع باشد و مردم زمان امام صادق(ع) حواسشان جمع نبود.

وی ادامه داد: دوران بنى عباس، دوران آزمایش سخت امام صادق(ع) بود، حتى از دوران بنى امیه سخت تر، زیرا بنى عباس و اطرافیان آن‌ها، روزگارى در كنار و همراه امام صادق(ع) با بنى امیه مبارزات داشتند و بسیارى از خصوصیات و ویژگى هاى كار امام را مى‌شناختند، لذا بیشتر مى‌توانستند بر ایشان سخت‌گیرى كنند.

مدیر مدرسه علمیه امام صادق (ع) بیجار افزود: اما با این حال امام، دست از تلاش و مبارزه برنداشت، ایده‌ى مبارزه را حفظ كرد و از نو براى ایجاد فرصت مجدد انقلاب، حركت را ادامه داد. دوران امامت امام صادق(ع)، مظهر مقاومتِ ‌بى‌نظیر یك انسان خستگى ناپذیر است. فرهنگ امام صادق(ع)، فرهنگ ماندگار شد؛ یعنى همان چیزى كه امروز انقلاب اسلامى بر اساس آن حركت مى‌كند و دنیا، حتى دنیاى غیر مسلمان، حتى دنیایى كه امام صادق(ع) را نمى‌شناسد، در مقابل همین فرهنگ خاضع است.

مبارزه، درس بزرگ امام صادق‌

این استاد حوزوی ادامه داد: در دوران اختناق ستم شاهى، ما درباره زندگى ائمه(ع) و به‌خصوص زندگى امام صادق(ع) بحث‌هاى متعددى ‌كردیم، با این هدف كه به مردم زمان خود و به‌خصوص جوانان بیاموزیم كه درس بزرگ امام صادق(ع)، مبارزه است و این مبارزه با دو هدف اصلى بود، یكى حفظ آیین اسلام از تحریف، نگه داشتن این ودیعه‌ى الهى در طول تاریخ و حفظ ایدئولوژى؛ دوم، تشكیل یك نظام اجتماعى بر اساس آن ایدئولوژى كه ما اسم آن‌را مى‌گذاشتیم حكومت علوى.

مدیر مدرسه علمیه امام صادق بیجار اظهار داشت: خطوط تشكیل دهنده استراتژى مبارزه ائمه(ع) كه دوران زندگى امام صادق(ع)، یكى از پربارترین، طولانى‌ترین و پرماجراترین دوران‌هاى مبارزه ائمه(ع) است، چهار خط اصلى بود:

خط اول مبارزه؛ تبیین اسلام ناب و تبلیغ گسترده آن است. این‌كه شنیده اید امام صادق(ع) چهار هزار شاگرد داشت؛ با مُلحد وبى‌دین و كج فهم مباحثه مى‌كرد، این‌را در چهارچوب این خط مبارزه ببینید. تصور نشود امام(ع) كه درس‌داد، مثل درس دادن سایر علما آن زمان بوده، یك مشت شاگرد دور خودش جمع كرده بود و عشق و امید و همه‌چیز زندگى‌اش آن درس و بحث بوده است؛ این تصور درباره امام صادق(ع) غلط است. امام صادق(ع) مبارز خستگى ناپذیرى است كه نباید او را با استاد یك حوزه علمیه معمولى اشتباه گرفت؛ به‌همین‌دلیل دستگاه حكومت روى درس و بحث حضرت حساس بود، با این‌كه به سایر علما و درس و بحثشان كار نداشت.

در دوران اختناق شاهنشاهى خود ما شاهد بودیم كه دستگاه كسانى را آزاد مى‌گذاشتند تا درس بدهند یا منبر بروند، برایشان مشكلى نبود؛ اما از افراد دیگرى، كمترین چیز را ایراد مى‌گرفتند، چون جهت‌گیرى آن‌ها را ملاحظه مى‌كردند.

خط دوم مبارزه؛ تبیین و تبلیغ مسأله امامت بود. امامت یعنى حكومت و بیان مسأله‌ى امامت در آن روزگار حقا بالاترین تلاش، فعالیت و كار سیاسى به‌حساب مى‌آمد. درست مثل این‌كه در دوران ستمشاهى، یك نفر ولایت فقیه تدریس و ترویج كند كه بار سیاسى بسیار زیادى داشت.

خط سوم مبارزه؛ تشكیل و تربیت یك جمعِ وفادار و فعال، و گسترش تشكیلات پنهان كه اسمش را مى‌گذاشتیم حزب تشیّع. تشكیلات به‌معناى جمعیتى است كه با هدف مشترك، كارها و وظایف گوناگونى را در رابطه با یك مركز و قلب تپنده و مغز فرمان دهنده انجام مى‌دهند و میان خود، نوعى روابط و احساسات نزدیك و خویشاوندانه دارند؛ درست به‌مثابه مجموعه‌ى رگ‌هاى داخل بدن كه با قلب و مغز و هم‌چنین با یكدیگر مرتبطند.

خط چهارم مبارزه؛ اقدام به هر ضربه‌ى ممكن به دستگاه حاكم است. تأیید قیام زید بن على بن الحسین(ع) و حمایت مادى و معنوى از قیام‌ها و حركت‌هاى سیاسى سایر امامزاده‌هاى انقلابى توسط امام صادق(ع)، در این خط چهارم از استراتژى مبارزه براى ایجاد انقلاب توحیدى و حكومت علوى معنا مى‌یابد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha