به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در کاشان، سردار حاج علی اصغر حبیبی، از جانبازان و آزادگان شهرستان نجف‌آباد اصفهان، در همایش شمس الشموس همزمان با چهارمین شب از دهه کرامت و برگزاری جشنواره ملي فرهنگي، هنري «آه و آهو» در کاشان، گفت: قبل از عملیات رمضان در تیرماه سال 1361 با شهید مجید ابوترابی، به گلستان شهدا رفتیم و در آنجا هر یک از دوستان در قبرهایی که کنده شده بود خوابیدند و هر کدام گفتند این قبر من است.

وی ادامه داد: مجید هم یکی از قبرها را نشان داد و گفت این قبر من است، اما چون قدش بلند بود نتوانست در آن بخوابد و همه دوستان به او گفتند تو شهید نمی شوی، اما خودش که به امام رضا(ع) رفته بود و از آن حضرت خواسته بود مثل مولا و اربابش سیدالشهدا(ع) شهید شود گفت بخدا قسم شهید می شوم و همین جا در این قبر خاک می شوم.

به گفته وی، مجید شهید شد و در همان قبری که گفته بود جاشد، چون پیکرش را با تن بی سر آورده بودند.

 این جانباز و آزاده  هشت سال دفاع مقدس با تاکید بر اینکه  مجید فرزند پزشک بود و قبل از رفتن به جبهه حتی به پدرش گفته بود خوب به من نگاه کن که این دفعه آخر است و دیگر بر نمی گردم افزود: هیچ شهیدی بدون اذن امام رضا(ع) پرونده شهادتش امضا نمی شد.

حبیبی، با اشاره به دوران زندگی خود که از 14 سالگی به جبهه رفته است، 16 سالگی اسیر و 23 سالگی آزاده شده است، گفت: طلبکار کسی نیستیم و دینی هم به گردن کسی نداریم و هیچ حق اضافه ای هم نداریم.

وی، با اظهار رضایت و شکر از اینکه توفیق داشته است تا در آن برهه حساس  در مسیر جهاد و جبهه و جنگ قرار بگیرد، گفت: زندان اسارت قفس کوچک و دنیا قفس بزرگتری است که باید در مقابل سختی ها و مشکلات آن مقاومت و پایداری کرد و وعده نقد خدا و نعمتهایش را رها نکرد و فریب وعده نسیه شیطان را نخورد.

به گفته وی، امروز جوانان غصه نخورند جنگ تمام شده است  جنگ و جهاد و مقاومت هم وجود دارد. فقط باید میدان مبارزه آن را شناخت همانطور که شهید حججی متولد دهه هفتاد  اصلا جنگ و جهاد و امام را ندیده بود از نشستن پای منبر و زیر بیرق ابالفضل العباس و روضه امام حسین(ع) راه خود را پیداکرد و با دادن بهترین چیزهای زندگیش به بهترین های ماندگار رسید.

حبیبی، در پایان اظهارداشت: شهدا  قبل از هر عملیاتی به محضر آقا می رفتند و خواسته خود را از آن حضرت می گرفتند.