یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۴ ذیقعدهٔ ۱۴۴۵ | May 12, 2024
فرهنگ خانواده

حوزه / ضرورت ساختن حصار و قلعۀ روحی و روانی برای زندگانی، بیش از ضرورت ساختن حصار و قلعۀ فیزیکی و ساختمانی است؛ بر زن و شوهر واجب است که حصاری استوار و نفوذناپذیر گرداگرد زندگی خصوصی‌شان بکشند و به هیچکس مجال دخالت‌های ناشیانه و فضولانه ندهند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، از آنجا که خانواده به عنوان اولین نظام اجتماعی بشریت از اهمیت و جایگاه مهمی برخوردار است، کتاب «فرهنگ خانواده» نوشته حجت الاسلام علی اکبر مظاهری با بررسی همه جانبۀ مسائل خانواده به تبیین بایدها و نبایدهای زندگی خانوادگی می‌پردازد؛ در شماره‌های مختلف بخشی از متن این کتاب با هدف ارتقای دانش مخاطبین در مدیریت هرچه بهتر خانواده‌ها منتشر می‌شود

حفاظ و حصار زندگی

آدمیان، از دیرباز و شاید از آغاز حیات انسانی، پیرامون اثاثیه و محل زندگی‌شان، حصار می‌کشیده‌اند و حفاظ می‌نهاده‌اند، اگرچه با خیمه‌ای کوچک یا دیواری گِلین، تا خود و ابزار زندگی‌شان را از گزندها مصون بدارند و حریم حیات خصوصی‌شان را پاس دارند. مردمان، هیچگاه جسم خود و ابزار زندگی‌شان و حرمت زندگی شخصی‌شان را بی‌پناه نمی‌نهاده‌اند. این شرط خردمندی است که آدمی در جایی پناه گیرد و برای خود و کسانش و اثاث زندگی‌اش، پناهگاه و آشیانه‌ای بسازد؛ از یک خیمۀ ساده تا خانه‌ای استوار و قلعه‌ای با برج و باروی بلند. اگر این حصار و حفاظ نباشد، زندگانی طولانی ممکن نیست.

اکنون سخن در این است که آیا زندگانی خانوادگی، «حصار و قلعۀ روحی و روانی» نمی‌خواهد؟

آیا دختر و پسری که بنای زندگی تازه‌ای را بنیان می‌نهند، علاوه بر دیوارهایی که پیرامون خویش می‌کشند تا بدنهاشان را و ابزار زندگی‌شان را حفاظت کند، نیازمند دیوارهایی نیستند که آرامش و آبرو و استقلالشان را صیانت کند؟ آیا اگر زندگی‌مان حصار روانی نداشته باشد و هر کس هرگاه که بخواهد، بی‌اجازه و اختیار ما، بر زندگی‌مان وارد شود و خود و کردار و افکارش را بر ما تحمیل کند، دیگر ثباتی برایمان باقی می‌ماند؟ اگر هرکس هرگاه و به هر گونه که بخواهد، بتواند در زندگی‌مان دخالت و «فضولی» کند، چه خواهد شد و بر سرمان چه خواهد آمد؟

حقیقت آن است که ضرورت ساختن حصار و قلعۀ روحی و روانی برای زندگانی، بیش از ضرورت ساختن حصار و قلعۀ فیزیکی و ساختمانی است. بر زن و شوهر واجب است که حصاری استوار و قلعه‌ای با دیوارهای بلند و نفوذناپذیر، گرداگرد زندگی خصوصی‌شان بکشند و به هیچکس مجال دخالت‌های ناشیانه و فضولانه ندهند.

ویژگی‌های قلعه و وظایف قلعه‌بانان

این قلعه، که آشیانۀ امن روحی و روانی زوج‌های جوان (و غیر جوان) است، باید دارای دیوارهایی بلند با پی و اساسی استوار باشد. برج و بارویی دستْ‌نارس و غیر قابل فتح و نفوذ داشته باشد. یک در داشته باشد؛ دری پولادین و مستحکم، با دو کلید: یکی در دست مرد و دیگری به دست زن. این کلید برای هیچ‌کس قابل تکثیر نیست. این دو کلید، هرگز نباید سه تا بشود و هرگز نباید به دست کسی داده شود.

اختیار زندگی هر زن و شوهر فقط باید به دست خودشان باشد. هر کس، هر چه هم نزدیک و صمیمی و تجربه‌دار و خیرخواه باشد، نباید بتواند به قلعه و دژ خصوصی آنان سَرَک بکشد و رخنه کند. در این باره، فریب الفاظی مانند: انتقال تجربه، رسیدگی دلسوزانه، خیرخواهی مشفقانه، کمک و یاری نیکخواهانه را نباید خورد. تجربه نشان داده که معمولاً کسانی که با این عناوین و به این بهانه‌ها به حریم خصوصی زوج‌های جوان وارد می‌شوند، خرابی به بار می‌آورند. و افسوسمندانه، در بسیاری از موارد، خود زوج‌های جوان پای اینان را به زندگی‌شان باز می‌کنند.

همسران باید خود مدیر زندگی‌شان باشند و اگر نیازمند کمک و راهنمایی بودند، از مشاوری دانا یاری بطلبند و هرگز پای دیگران را به زندگی خصوصی‌شان نگشایند؛ حتی خویشاوندان نزدیک را؛ زیرا اگر چه ممکن است در میان ایشان، خیرخواهانی باشند؛ امّا اغلب، تباهی به بار می‌آورند؛ مگر به یقین دانسته شود که دانا، پارسا، نیکخواه و کارگشایند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha