یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۱ ذیقعدهٔ ۱۴۴۵ | May 19, 2024
فرهنگ و رسانه

حوزه/ کارشناس فرهنگی و رسانه ای گفت: اجرای طرح بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه، به میزانی می تواند موثر باشد که شاهد جهش فرهنگی در سطح کشور خواهیم بود، یعنی هر فرد به فراخور نیاز خود، خوراک فرهنگی، برنامه فرهنگی و حتی ذائقه سازی فرهنگی خواهد داشت.

خبرگزاری حوزه - اصفهان/ حجت الاسلام علیرضا ناجی از فعالان فضای مجازی و کارشناس سواد رسانه ای، فضای مجازی را به زمین بازی دشمن تشبیه کرد که اجازه نمی دهد مخاطب در این میدان، خوراکی استفاده کند که با ایدئولوژی دنیای استکبار و استعمار همسان نباشد.

او در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه به بحث فرهنگ و رسانه پرداخته که آن را در ادامه می خوانید:

حوزه/ ضرورت بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه چیست؟ آسیب ها و نقاط ضعف ساختار کنونی چیست؟

همان طور که شاهد هستیم اکنون بیشتر از ۴۰ سال از عمر انقلاب اسلامی می گذرد، انقلابی که شعار آن نه شرقی، نه غربی بوده و به جریان لیبرال و هم چنین به جریان کمونیسم "نه" گفت و ادعای آن، این بوده است که فرهنگ غنی اسلامی، بذاته دارای تعاریف روشن و مشخصی است.

محتواهای دینی در حوزه علوم انسانی است، یعنی اسلام در حوزه علوم انسانی در همه لایه ها برای بشر حرف دارد.

اکنون که چهل و اندی سال از عمر با برکت انقلاب گذشته، ما شاهد هستیم نسلی در حال پرورش هست که رفتارهای آنها بیشتر برگرفته از رفتارهای لیبرال غرب است، رفتارهایی که محور آن اومانیسم و انسان گرایی است و محور آن لذت می باشد، در کل مفهوم سعادت در جوان امروز با مفهوم سعادت در اسلام دو امر متفاوت شده است.

اسلام، سعادت را به عنوان کمال انسان، رسیدن به خدا، بندگی خدا، فناءفی الله می داند، اما بشر امروز سعادت و کمال را ثروت و رفاه می داند و در دنیای غرب، خدا، انسان است و محور، انسان می باشد، اما در ادبیات دینی ما "الله" خدای بزرگ است و همه باید بندگی "الله" را انجام دهند.

در نگاه ما قیامت معنا دارد، اما در نگاه غرب قیامت معنادار نیست.

ما شاهد نسلی هستیم که با آن فرهنگ غنی اسلامی فاصله دارند، فرهنگ جهاد، شهادت، ایثار، گذشت، فرهنگی که انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به ما آموخت، فرهنگی که حججی ها وحاج قاسم ها را در جریان دفاع از حرم تربیت کرد. حال باید ببینیم چرا این اتفاق رخ داده است، ضعف بزرگی که ما داریم در حوزه شبکه های اجتماعی و به تعبیری بهتر بگوییم فضای مجازی است.

فضای مجازی در اختیار ما نیست و در فضایی زندگی کرده و تمام امورات خود را سپری می کنیم که بستر و زمین بازیش، در اختیار ما نیست. بستری است که دشمن هر گونه که بخواهد مدیریت می کند، هر فردی را که بخواهد برجسته می کند و هر فردی را که نخواهد بی رنگ می کند، بر همین اساس است که می بینیم گاهی یک سلبریتی این مقدار رشد می کند با آنکه هنر خاصی نیز ندارد.

در عین حال فضای مجازی به شدت با ارزش هایی چون شهید سلیمانی، سرداران سپاه و بسیاری از بزرگان دینی و برخی از واژه های معنادار مانند ولایت فقیه و یا مفهوم جهاد، شهادت مقابله می کند.

زمین، زمین بازی دشمن است و اجازه نمی دهد مخاطب در این میدان، خوراکی استفاده کند که با ایدئولوژی آن همسان نباشد.

نکته بعد این است، افرادی که در جامعه ما متولیان امور فرهنگی هستند، رفتارهای آنها، رفتارهای هم افزایی نیست، یعنی به عنوان مثال زمانی که رهبر انقلاب می فرمایند جهاد تبیین، ناگهان چندین دستگاه با ۱۰ ماموریت، جلساتی با عنوان جهاد تبیین برگزار می کنند، ولی همه قصد دارند یک کار انجام دهند، اما در نهایت خروجی این دستگاه ها شبیه به هم نمی باشد.

در حالی که باید تقسیم مسئولیت کرد؛ دنیای امروز، دنیای کار تشکیلاتی است، نمی شود، فردی، تک قطبی، تک محوری کار را جلو برد، به طور حتم نیاز به کار تشکیلاتی در هر عرصه ای هست.

از اداره ارشاد، دفتر تبلیغات، حوزه علمیه، دانشگاه ها، فرهنگسراها، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، صدا و سیما و بخش های مختلف فرهنگی که اگر دقت کنید، بودجه های فرهنگی کشور در تمامی عرصه ها معنادار است.

نکته بعد این است که فردی که متولی امر فرهنگ است، گاهی تخصص در این عرصه ندارد، یا تخصص دارد، اما دغدغه مند نیست، یعنی افرادی را می بینیم که ۱۰ یا ۱۵ سال فسیل وار در یک اداره مشغول به کار می باشند، اما هیچ رشدی نداشته اند و هیچ بازخواستی از این افراد نمی شود.

صرفا با سلام و صلوات کار فرهنگ جلو نمی رود |  ضرورت اجرای طرح بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه

حوزه/ مهم ترین مسئله مردم و کشور که با بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه باید حل شود، چه مسئله ای می باشد؟

در تمام این عرصه ها، نباید از مسئله اقتصاد غافل شویم، در حوزه فرهنگ و رسانه پول کم نداریم، اما مدیریت اقتصادی منابع به شدت ضعیف است، گاهی برای یک همایش که رسانه ای می شود و سروصدا دارد، میلیون ها و بلکه میلیاردها تومان هزینه می شود، اما برای یک امر پژوهشی که نتیجه و ثمربخشی آن می تواند ده ها بار بیشتر از یک همایش باشد، هیچ فردی هزینه ای پرداخت نمی کند.

این به آن معنا است که متولیان اقتصادی یا اقتصاد فرهنگ، افرادی هستند که نگاه آنها، نگاه روزمرگی و رسانه مآبانه است و نگاه ریشه ای ندارند و برنامه بلندمدت ندارند، همچنین برای ۳۰ یا ۵۰ سال آینده و یا برای نسل های بعد و برای کشورهای دیگر، دید جهانی ندارند، این ضعف باعث می شود مدیریت منابع آنها ضعیف شود.

نخبگان نیز هزینه و زندگی دارند و متاسفانه ما در این مسئله چون مدیریت اقتصادی نداریم، به تبع آن بسیاری اتفاقات دیگر نیز با ضعف روبه رو می شود، لذا مهم ترین مسئله کشور و مردم که با بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه باید حل شود، مسائل اقتصادی کشور است.

البته ممکن است این سوال مطرح شود که این یک دور باطل است، اینجا اگر یک فرد با فکر جهادی و روحیه جهادی و دغدغه مندی مسائل اقتصادی، مدیر شود و فکر جوان مومن انقلابی باشد، این کار حل می شود.

متاسفانه با افرادی مواجه هستیم که تا هزینه به آنها پرداخت نکنید، به میدان نمی آیند و اگر اینجا یک جریان انقلابی به میدان آید و سپس افراد و متولیان امر فرهنگ از این افراد حمایت کنند، کم کم موضوعات اقتصادی و معیشتی آنها را پوشش دهند، این کار حل می شود.

مردم زمانی که به لحاظ اقتصادی در تنگنا قرار گیرند، براساس روایت "کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْراً"، به سمت کفر سوق داده می شوند .

حوزه/ برای تدوین موفق طرح بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه در مرحله بعد از اجرا و نظارت بر اجرا چه الزاماتی باید رعایت شود؟

برای تدوین باید از همه افراد و افکار استفاده شود، ما اکنون معضلی که داریم این است که در هر شهر دو یا سه نفر یا یک تیم خاص به فعال فرهنگی معروف هستند و این باعث شده است زمانی که گروه های فرهنگی از دولت و مجامع فکری و پژوهشی از استان ها می آیند تنها با این گروه ها رای زنی می کنند.

این گروه ها بیشتر یک فکر خاص هستند و اگر می توانستند کاری انجام دهند در این سال هایی که مسئولیت داشتند، نتیجه بخش بودند.

به عنوان نمونه کمیسیون فرهنگی مجلس به اصفهان می آید و تنها با یک جمعی که برچسب فعال فرهنگی دارند جلسه برگزار می کنند و حتی با نماینده ای از حوزه علمیه اصفهان جلسه ای ندارند.

یا در جلسات، افرادی را می بینیم که نام فعال فرهنگی را دارند، اما چندان در میدان نمی باشند، لذا در تدوین موفق این طرح نیاز است افراد را درست بشناسیم و نیازشناسی صحیحی داشته باشیم.

در تدوین موفق این طرح، پس از نیاز سنجی، مسئله شناسی درستی داشته باشیم، اگر این اتفاق بیافتد، تدوین طرح موفق است، یعنی بر اساس واقعیت ها با یک برنامه جامع، باید انجام شود. در مرحله اجرا، تجربه شده است، زمانی یک برنامه خوب اجرا می شود که به لحاظ قانونی، پیوست های قانونی و الزامات قانونی درست داشته باشد.

در حوزه فرهنگ با صلواتی و جهادی کار کردن مسئله جلو نمی رود، شاید بتوان یک شروع خوب داشت، اما در ادامه این گونه نیست. ما نیاز به الزامات قانونی داریم تا در حوزه اجرا بتوانیم موفق عمل کنیم، لذا نیاز است زمانی که این برنامه تدوین شد، لوایحی در تایید و در اجرای این برنامه به مجلس برود تا در حوزه های مختلف بندهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصوبات لازم را بگیرد.

در حوزه نظارت، زمانی که تدوین همه جانبه اجرا قانونمند باشد، در حوزه نظارت، دست قوه قضائیه و سایر ارگان های حراستی و نظارتی باز است و می توانند نظارت خوبی داشته باشند.

- اگر این طرح درست تدوین و اجرا شود چه فواید و تاثیر ملموسی بر زندگی مردم می گذارد؟

آن قدر می تواند این طرح موثر باشد که ما شاهد جهش فرهنگی در سطح کشور خواهیم بود، یعنی هر فرد به فراخور نیاز خود، خوراک فرهنگی، برنامه فرهنگی و حتی ذائقه سازی فرهنگی خواهد داشت و به راحتی با یک برنامه جامع می توانیم این آثار را در کشور ایجاد کنیم. به عنوان مثال اکنون در صنعت مد و پوشاک در کشور از چه طریقی مردم در این صنعت به قهقرا می روند؟ از مسیر تولیدکنندگان این اتفاق می افتد.

فکر تولیدکنندگان صرفا اقتصادی است، یعنی اظهار می کنند زمانی که مانتوی بی دگمه می دوزند خریدار دارند.

ا ما مقداری فرهنگ غلط در جامعه داریم به دلیل این است که زیرساخت ها مشکل دارد، زمانی که این برنامه به درستی اجرا شود، زیرساخت ها درست می شود.

- جایگاه مردم در نظام حکمرانی مطلوب فرهنگی چیست؟

مردم افرادی هستند که مصرف کننده فرهنگ می باشند، نخبگان جامعه تولید کننده هستند و مردم مصرف کننده تولیدات فرهنگی می باشند، اما نظام حکمرانِ فرهنگی، زمانی مطلوب است که افرادی که از آن محتوای فرهنگی استفاده می کنند سبک زندگی خود را بر محور آن شکل دهند، خود را موثر در تقویت و گسترش و توسعه آن فرهنگ بدانند، یعنی باید ابواب توسعه و تحقیق در این فرهنگ باز باشد و افراد بتوانند در مواردی ورود پیدا کنند و آن را توسعه دهند.

- نخبگان و فعالان فرهنگی چه وظایفی در بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه دارند؟

اصل کار این است که نخبگان و فعالان فرهنگی بدانند در این عرصه وظیفه دارند، وقتی بدانند وظیفه دارند، در هر عرصه ای که توانایی داشته باشند ظرفیت خود را در طَبق اخلاص می گذارند، لذا ساده ترین و کوتاه ترین جواب این است که باید هم نخبگان در این میدان باشند و هم باید خالصانه توانمندی ها و ظرفیت های خود را به اشتراک بگذارند تا این رخ دهد.

- مردم چطور می توانند در بازسازی انقلابی فرهنگ و رسانه مشارکت کنند و پیشنهادتان در طراحی این سازکار چیست؟

با نظرسنجی‌ها و پرسشنامه‌های مختلفی که به صورت تخصصی ایجاد شده باشد و هم چنین قابلیت سنجش صداقت و عدم صداقت را داشته و مردم نیز در این حوزه خوب مشارکت کنند و بتوانند آسیب شناسی دقیقی را به مسئولین و متولیان امر بدهند، بهترین کمک است.

یعنی در حوزه قانون گذاری، مردم در اجرای قوانین با حاکمیت همکاری نمایند و در نظارت نیز مردم ناظر باشند.

- به نظر شما مهم ترین اصل و سیاست حکمرانی فرهنگی چیست؟

بندگی خدا، هر پیامبری مبعوث شد، دو شعار می داد، "أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ" که یک نوع امر به معروف و نهی از منکر است، بندگی خدا و اجتناب از طواغیت.

اگر این اصل در حکمرانی فرهنگی باشد، یقینا از کلام خداوند صادق تر نداریم و چیزی مانند بندگی خدا، بنده را به کمال نمی رساند.

- میزان تاثیر منش و سبک زندگی مسئولین در فرهنگ عمومی جامعه چه مقدار است؟

زندگی هر مسئولی کف جامعه نیست، لذا بهتر است اینگونه بگوییم که اولا نیازی نیست مردم از زندگی خصوصی مسئولین جامعه اطلاع داشته باشند، کما اینکه برخی اصرار دارند، زندگی خصوصی خود را به اشتراک بگذارند.

نکته دوم این است که قاعده این بوده است که انبیاء و اولیاء دین و بزرگان ما، ساده زیست بودند، اما در عین حال فقیر نبودند، اگر ثروتی داشتند آن را در راه خدمت به مردم به کار می گرفتند.

زندگی بزرگان دینی ما ساده بوده است، اما به لحاظ مدیریت مالی و اقتصادی مدیریت خوبی داشته اند و از مال و اقتصاد و ثروت در راه خدمت به خلق خدا استفاده می کردند.

- با توجه به انتصاب جدید رئیس صدا و سیما، چه پیشنهاد ملی و استانی برای بازسازی ساختار رسانه ای کشور دارید؟

اولا انتظار مردم از صدا و سیما این است که رسانه ملی، صدای ملی باشد و لازمه آن این است که ملاحظه کاری هایی که در دروه های خاص بوده برداشته شود. زمانی که مطالبه گری صحیح، تخصصی و با اتاق فکر دقیق اتفاق بیفتد، بسیاری از اتفاقات خوب رقم خواهد خورد.

دوم، بحث ذائقه سازی است، شاید از مورد اول نیز مهم تر باشد، ما نیاز داریم که صدا و سیما در جامعه ذائقه سازی کند، سوال ایجاد نماید، برخی دغدغه ها را تبیین کنند، کما این که دشمنان ما در حوزه رسانه زمانی که می خواهند فعالیتی علیه یک مبنای دینی، حاکمیتی، اعتقادی، اسلامی و سیاسی در حوزه نظام جمهوری اسلامی ایران داشته باشند قبل از آن مدیریت افکار می کنند.

با برخی موسیقی ها، انیمیشن ها، فیلم ها و سریال ها، ابتدا ذائقه سازی می کنند و سپس اقدام به قبح شکنی می کنند، لذا می بینیم افراد رفتارهای خلاف هنجارهای جامعه را به راحتی انجام می دهند، زیرا رسانه ها ذائقه سازی کرده اند.

سوم، رصد جامعی از شبکه های اجتماعی و از جستجوی جوانان و نوجوانان و رصد جامعی نسبت به ظرفیت ها و پتانسیل هایی که در لایه های مختلف کشور است و امثال این مسائل انجام دهد.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha