به گزارش خبرگزاری حوزه، پدر خانواده در برنامه «سلام تهران» شبکه پنج سیما، با اشاره به نقش فرزندان در زندگی، گفت: هرکدام از فرزندان با آمدنشان به زندگی روح تازه و رنگ جدیدی میدهند و هرکدام از آنها در جای خود قرار میگیرند و قوام زندگی را تضمین میکنند. وقتی فرزند اولم یعنی حلما به دنیا آمد احساس میکردیم اوج شیرینی را تجربه میکنیم و شیرینتر از آن وجود ندارد پسازآن وقتی حسنا به دنیا آمد متوجه شدیم شیرینتر از حلما نیز وجود دارد البته هر دو شیرین هستند و میخواهم بگویم هرکدام شیرینی جدیدی برای ما داشتند. وقتی محمدامین فرزند سوم نیز به دنیا آمد شیرینی جدیدی بود. هرکدام از فرزندان نیز به دیگری به چشم هدیهای که خداوند داده است، نگاه میکنند.
ابوالفضل اقبالی درباره تعریف خانواده پرجمعیت و تغییر معنایی آن در طول زمان، بیان کرد: اساساً زندگی شهری و زیست شهرنشینی در تقابل با فرزند آوری محسوب میشود. درواقع شرایط زندگیها پرمشغله و شلوغ است، آپارتماننشینی وجود دارد و همسران شاغل هستند بنابراین سبک زندگی تغییر پیدا کرده که فرزند احساس میکند یک عنصر اضافی یا سربار است. در این شرایط وجود ۳ فرزند خانواده پرجمعیت بهحساب میآید درحالیکه در زمان گذشته کسی که ۳ فرزند داشت ممکن است گفته میشد اجاقش کور است و اتفاق عجیبی نبود. به نظر من ما واقعاً خانواده پرجمعیت نیستیم و ۳ فرزند در شرایط امروز آن نیست که نتوان زندگی را اداره کرد. چالشهای خاص خود را دارد هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ فرهنگی و تربیتی اما کاملاً قابل مدیریت است و اگر مدیریت درستی هم به لحاظ اقتصادی و تربیتی اعمال شود، میتوان از این چالش عبور کرد.
پدر خانواده درباره مشکلات اقتصادی و روزی فرزندان، ابراز داشت: وقتی فرزند به دنیا میآید بیش از روزی خود را به همراه میآورد. واقعاً چیزی که احساس میکردیم در زندگی داریم و اگر فرزندی اضافه شود ممکن است کم بیاید یکدفعه با آمدن بچه احساس میکنیم اضافه بر روزی خود را نیز آورده است و سامانی به لحاظ اقتصادی و وسعت رزق دارد.
مادر خانواده با توجه به سختیهای فرزندداری، مطرح کرد: به نظر من نیز سختیهای خاص خود را دارد و فقط انسان باید ببیند آن چیزی که به دست میآورد چقدر ارزشمند است. خدا را شکر میکنم که تجربه مادریام با فرزند دختر شروع شد و دختر فضای منزل را بسیار متفاوت میکند. از صبح زود که بیدار میشوم درگیریهای ذهنی خیلی زیادی دارم که باید تا شب آنها را مرتفع کنم حتی گاهی تصور میکنم که چگونه باید اینهمه کار را سازماندهی کنم اما با برنامهریزی شدنی است.
عاطفه خالقی با اشاره به شرایط مادر برای تربیت فرزندان در سنین مختلف، بیان داشت: مدت محدودی باید کاملاً فرصت را برای کودکان گذاشت مثلاً ۲ سال اول باید تا وقتیکه درگیر شیردهی هستم سرویس بلا فوت وقت برای فرزندان باشم البته بازهم نه اینکه خود را بهطورکلی نادیده بگیرم اما میخواهم بگویم یک برههای از زمان است که مادر چارهای ندارد که بیشتر وقت خود را برای فرزندان بگذارد اما هرچه که زمان میگذرد توانمندی مادر با تربیت فرزندان بیشتر میشود و آنها کارهای خود را خودشان انجام داده و مستقل خواهند شد و بسیار تأثیرگذار است تا پدر و مادر فرصتهای باهم بودن خود را پیدا کنند.
وی با اشاره به مزایای حضور فرزندان بیشتر، مطرح کرد: اینکه فرزندان پشت سر هم باشند راحتتر است و بهصورت عملی آن را تجربه کردهام و فرزندان حس خوبی دارند یعنی تنها نیستند؛ همبازی داشتن بسیار تأثیرگذار است و زمانی از مادر آزاد میشود مثلاً وقتیکه برای فرزند اولم میگذاشتم نیاز نبود برای فرزند دوم بگذارم با توجه به اینکه تمامی آنها سرویسها را نیز ارائه میدادم.
مادر خانواده درباره نقش همسر خود در تربیت فرزندان، عنوان کرد: همسرم بسیار همراه است البته ساعات زیادی را در منزل نیست اما در خیلی از موارد نیز کمک میکند. در کارهای فرزند سوم نیز بسیار کمک میکند و همسرم بهطورکلی اعتقاد دارد که پدر و مادر باید کنار هم باشند.
پدر خانواده با اشاره به نقش هدایتگری فرزند اول، ابراز کرد: همسرم بهنوعی فرزند اولم را تربیت کرده است که خیلی خوب جنبه هدایتگری نسبت به دیگر فرزندانم را دارد مثلاً فرزند سوم که بهتازگی در حال راه رفتن است اگر خطری نزدیک شود حلما به ما هشدار میدهد یا در نحوه بازیکردن مشخص است که یک نوع تربیت را اجرا میکند. بهطورکلی میتوانم بگویم اگر فرزند اول پایههای تربیتیاش خوب شکل بگیرد میتواند این نقش را برای فرزندان دیگر نیز ایفا کند.
ابوالفضل اقبالی قطعاً بار مدیریت منزل و فرزندان روی دوش مادر است. همسرم به من و زندگی لطف میکند که ۷ یا ۸ سال است از بهترین سالها و روزهای عمرش را وقف مادری و خانهداری کرده است درحالیکه هم تحصیلات عالی داشته و هم موقعیت شغلی مناسبی داشته اما با این موضوع کنار آمده است.
پدر خانواده با اشاره به همراهی خود در تربیت فرزندان، اظهار داشت: تا جایی که بتوانم و امکانش را داشته باشم در حوزه مدیریت منزل کمک میکنم اما قطعاً نمیتوانم پابهپای او در این زمینه فعالیت کنم. در حال حاضر تصمیمی برای افزایش تعداد فرزندان نداریم بهطورکلی نیز ۲ فرزند برای من کافی بود و فرزند سوم به اصرار همسرم به دنیا آمد.
نظر شما