به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان در چهارمین جلسه درس «دانش تبلیغ دین» که در مدرسه علمیه امام کاظم(ع) قم برگزار شد، پس از تعریف تبلیغ، به طرح موضوع «محدودیتهای تبلیغ دین» پرداخت که متن سخنان این استاد حوزه علمیه در ادامه می آید:
ما چگونه میتوانیم روی گرایشهای مخاطب تأثیر بگذاریم؟ از دو طریق میتوان روی گرایشهای انسان تأثیر گذاشت؛ یکی از طریق کنترل و جهت دادن رفتارها، و دیگری از طریق انواع آگاهی دادن که همان تبلیغ است. از طریق آگاهی به این شکل میتوانیم اثر بگذاریم که یا الگو معرفی کنیم، یا انواع آگاهی را منتقل کنیم تا مخاطب به آنها توجه پیدا کند، تفکر کند، تعلیم ببیند و یا مطلع شود.
در هر صورت، برای تأثیرگذاری بر گرایشهای انسانها؛ چه از طریق کنترل رفتار، و چه در مقام آگاهی دادن و تبلیغ، با محدودیتهایی مواجه هستیم. از نظر اسلام نمیتوان از طریق کنترل رفتار، هر قانونی را وضع کرد، و با وضع قانون و کنترل بیرونی، هر رفتار و گرایشی را تحتتأثیر قرار داد. چون نظام هستی بر مبنای امتحان و امکان انتخاب انسان شکل گرفته و نمیشود امکان معصیت را از بین برد. کنترل رفتار تا حدی ممکن و مطلوب است، اما بقیه تأثیرگذاری باید از طریق تبلیغ باشد، که آنهم محدودیتهایی دارد.
دین و حکومت دینی محدودیتهایی برای معصیت ایجاد میکند، اما نه میخواهد و نه میتواند زمینۀ گناه را به طور مطلق از بین ببرد. اگر خدا میخواست زمینۀ گناه را به طور مطلق از بین ببرد، چهاردهسالگی بچهها را بالغ نمیکرد. امکان گناه و ظلم یعنی زمینه امتحان، که همیشه تا حدود زیادی باقی میماند.
در عرصه تبلیغ هم محدودیتهایی وجود دارد و نکاتی را باید رعایت کرد که حق انتخاب را از بین نبرد. اینجا اوج کرامت انسان در اسلام معلوم میشود. برخی ابهامها در قرآن و جاذبه و دافعههایی که در سیره اولیاء خدا دیده میشود از همین باب است.
به عنوان مثال در جریان تبلیغ، حتی در معرفی الگو هم محدودیتهایی وجود دارد و باید اعلام کنید هر کسی نباید از هر الگویی، هرچقدر هم عالی و بینقص، در همه جزئیات تبعیت کند. هر کسی نباید تصور کند که در جزئیات باید مثل حضرت آیت الله بهجت(ره) زندگی کند. حواسمان باشد. چون آدمها با هم فرق میکنند، حتی سلوک اولیاء خدا با هم متفاوت است.
خداوند متعال در سورۀ انعام، آیه ۳۵، به پیامبرش میفرماید: اعراض مشرکین بر تو سنگین و سخت است و برای اینکه آنها ایمان بیاورند، اگر برای تو ممکن بود، میرفتی از دل زمین یا از اعماق آسمانها، آیهای میآوردی که آنها ایمان بیاورند. در حالی که اگر خدا میخواست همه را بر هدایت جمع میکرد، بعد میفرماید: «از نادانها مباش!» این یعنی پیامبر در تبلیغ هم محدودیتهایی را باید رعایت کند.
نمیتوانیم هر آیه و نشانه و معجزهای را بیاوریم، که حق انتخاب را از مخاطب بگیرد و او را به ناچار تسلیم کند. حالا، ما چگونه تبلیغ کنیم که آزادی و حق انتخاب را از مخاطب نگیریم، و در عین حال دین را به قلب او برسانیم؟ فرق ما با غربیها در تبلیغات در همینجاست. آنها برای حق انتخاب ارزش قائل نیستند.
پیامبران به دنبال آزادسازی اندیشه هستند، به دنبال این هستند که مانعی برای انتخاب نباشد. انتخاب ناموس خلقت بشر است. انتخاب برجستهترین مفهومی است که پیامبران خدا بهخاطر آزادسازی آن، یعنی فراهم کردن امکان انتخاب صحیح و غلط، با طواغیت مبارزه کردهاند. امکان انتخاب حتی برجستهتر از مفهوم آزادی است. چون ممکن است آزادی به ظاهر وجود داشته باشد، ولی حق انتخاب با انواع اغواگری سلب شده باشد.