دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳ |۲ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 4, 2024
آیت الله خاتمی

خطیب نماز جمعه تهران گفت: دولت سیزدهم جراحی اقتصاد کشور را شجاعانه آغاز کرده است و در این زمینه باید دولت را کمک کرد.

به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، آیت الله سید احمد خاتمی، در خطبه های نماز جمعه این هفته تهران با اشاره به اجرای طرح مردمی سازی و توزیع عادلانه یارانه ها، اظهار کرد: کسب رضایت مردم برای هر حکومتی واجب است، چرا که مردم صاحب حکومت هستند و مسئولان، خادم مردم و درد و رنج آنان درد و رنج مسئولان است.

امام جمعه موقت تهران افزود: منصفانه بپذیریم که اقتصاد کشور در عرصه‌های مختلف بیمار است و به این موضوع تمام افرادی که در مسائل اقتصادی صاحب نظرند و کار کرده اند، اعتراف دارند.

وی ادامه داد: متاسفانه بیماری اقتصادی کشور سابقه نیم قرنی دارد و از سال ۱۳۵۰ شروع شده و دولت‌های بعد از انقلاب برای درمان این بیماری همت داشته اند و تلاش کرده اند که اقتصاد نابسامان را سامان دهند، اما چندان موفق نبوده اند.

خطیب نماز جمعه تهران اظهار کرد: دولت آقای رئیسی می‌توانست جراحی اقتصادی را در سال های آخر شروع کند، اما این عمل شجاعانه را از سال اول شروع کرد و صادقانه وارد کار شد و رئیس جمهور آبروی خود را برای جراحی اقتصاد گذاشته است، هر چند ممکن است نارضایتی‌هایی هم ایجاد شود، اما این اقدام دولت جای تشکر دارد.

آیت الله خاتمی افزود: تمام متخصصان و کارشناسان اقتصادی بر این باورند که این جراحی باید در اقتصاد کشور صورت گیرد، هرچند در کیفیت انجام آن اختلاف نظرهایی وجود دارد، اما در اصل آن هیچ اختلاف نظری نیست.

وی در ادامه کاهش جدی فاصله طبقاتی، افزایش قدرت خرید دهک‌های پایین جامعه، تحقق عدالت اقتصادی و واگذاری امور مردم به مردم و مبارزه با فساد را از خاستگاه‌های اولیه این طرح بر شمرد و این موارد را از اهداف جراحی اقتصادی از سوی دولت سیزدهم عنوان کرد.

امام جمعه موقت تهران با بیان این که هر جراحی درد دارد، اما سرانجام آن، نجات بیمار است، بنابراین باید اقتصاد بیمار کشور را نجات داد، اظهار کرد: دولت بداند که سرمایه انقلاب و نظام، محرومین و مستضعفین هستند و باید طوری برنامه ریزی شود که این قشر جامعه آسیب نبیند.

عضو شورای عالی حوزه های علمیه کشور با اشاره به تبلیغات گسترده دشمنان انقلاب و مردم برای ایجاد یأس و ناامیدی در مردم و همچنین سوء استفاده آنان و کینه توزان از برنامه دولت در جراحی اقتصادی، گفت: به گونه‌ای باید انتقاد شود که در میدان دشمن بازی نکنیم و رسانه‌های معاند و بیگانگان کل نظام و اسلام را زیر سئوال نبرند.

آیت الله خاتمی افزود: اطلاع رسانی دقیق و به موقع و گسترده مانع فضاسازی دشمنان خواهد شد و در این زمینه از ظرفیت‌های رسانه‌ای کشور به ویژه رسانه ملی به بهترین نحو استفاده کرد. صدا و سیما زبان این ملت است و باید مسائل را به صورت دقیق برای مردم تبیین کند.

امام جمعه موقت تهران افزود: دولت قول افزایش نیافتن قیمت نان، دارو و همچنین واریز دو ماهه یارانه‌ها را به مردم داده است که البته یارانه را واریز کرده و ان شاء الله پای وعده های خود خواهد ایستاد.

وی بار دیگر با تاکید بر حمایت از دولت در شرایط فعلی برای پیشبرد اهداف اقتصادی دولت و درمان اقتصاد بیمار کشور، گفت: این موضوع امر صریح مقام معظم رهبری است و در بیاناتشان به آن اشاره فرمود ه اند.

عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: معتقدیم انتقاد سازنده در اجرای برنامه‌ها به دولت کمک خواهد کرد و انتقاد ناصحانه نوعی خدمت است، چرا که دولت تملق نمی‌خواهد و از آنجا که سیاه نمایی بد است، سفید نمایی مطلق هم بد است.

خطیب نمازجمعه تهران تصریح کرد: توجه به بصیرت در این زمینه حرف اول را می‌زند و نباید به صورت ناخواسته حرف دشمن را زد.

آیت الله خاتمی در ادامه با اشاره به سفر اخیر بشار اسد به تهران و دیدار با مقام معظم رهبری و رئیس جمهور، آن را یک سفر راهبردی و در جهت تقویت مقاومت خواند و افزود: سوریه در خط مقدم مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی است.

وی همچنین دیدار امیر قطر با مقام معظم رهبری را در راستای گسترش همکاری‌های اقتصادی ارزیابی کرد و بیانات مقام معظم رهبری در این دیدار را مهم عنوان کرد.

امام جمعه موقت تهران افزود: این دیدار مانور ضد رژیم صهیونیستی بود، چرا که صهیونیست‌ها هر جا پا می‌گذارند هیچ امتیازی به کشورها نمی‌توانند بدهند و این دیدار یعنی همان «مرگ بر اسرائیل» شماها.

وی، سفر امیر قطر را پیام مهمی به کشورهای منطقه دانست و گفت: برادران قدرتمندی که در حاشیه کشورهای خلیج فارس هستند به ایران قدرتمند اعتماد کنند که در بزنگاه به دادشان برسد.

آیت الله خاتمی افزود: آن‌هایی که به آمریکا اعتماد کردند، آمریکا آن‌ها را تحریم کرد، اما ایران در مواقع نیاز به داد آنان رسید.

امام جمعه موقت تهران یادآور شد: سران کشورهای مرتجع منطقه هم بدانند که ایران قابل اتکاست و آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی هرگز قابل اتکا نیستند.

آیت الله خاتمی در پایان با اشاره به کاهش بارندگی‌ها در کشور از مردم خواست که در مصرف آب صرفه جویی کنند.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • محتاج IR ۲۰:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۲۳
    17 0
    ببخشیدچطوری همراهی کنیم؟ با نخوردن، با نپوشیدن، با قرض روی قرض با گریه های بچه ها در خانه، با شرمندگی جلوی همسر، با شرمندگی جلوی صاحب خانه!!! چشم باز هم همراهی می کنیم ولی بازار دست چه کسی افتاده که مغازه تا مغازه قیمت‌ها رو متفاوت می گن... هرکی هر کاری دوست داره داره انجام می ده!!! چشم باز هم همراهی می کنیم!
  • رضا IR ۲۱:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۲۳
    27 0
    بی کفایتی مربوط به خواص است ولی هزینه اش را مردم با جان و مال پرداخت میکنند و امان از روزی که خداوند حساب حق الناس را حسابرسی کند ویل للمطففین
  • تاریخچه پرداخت یارانه‌ها/1 IR ۰۹:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۲۴
    36 0
    مبلغ پرداختی ۴۵ هزار تومان سال ۸۹ در زمان خودش معادل ۴۵ دلار یا معادل بنزین حدود ۶۵ لیتر بنزین آن زمان بود. در پایان آن دولت، قدرت خرید آن پول کمتر از نصف شده بود و اکنون ۱۲ برابر کمتر شده است، درحالی‌که اگر به جای آن پول معادل ۴۵ دلار یا ۶۵ لیتر بنزین را به مردم می‌دادند این ارزش همچنان حفظ شده و بسیار هم خوب بود؛ بنابراین هر گونه پرداخت ریالی به مردم در شرایط تورمی دو رقمی و بالا و نیز پرداخت به عده‌ای از مردم و نه همگان، نوعی فریب‌دادن مردم و کسب پول برای تأمین بودجه دولت است و هیچ هدف مثبت بلندمدتی برای اقتصاد ندارد و فقط بی‌اعتمادی مردم را بیشتر می‌کند. ارز ۴۲۰۰ تومانی محصول چه وضعیتی بود؟ اول از همه ناشی از درآمد‌های بادآورده نفتی است. ارز ناشی از تولید ملی و صادرات مردم را که نمی‌توان قیمت‌گذاری کرد. در مرحله بعد این قیمت‌گذاری محصول تنش‌های درون‌ساختاری بود. روحانی، حوادث مدتی پیش‌از تعیین این ارز، یعنی اعتراضات دی‌ماه سال ۱۳۹۶ را به‌خوبی به یاد داشت و این‌که چگونه اعتراضات سراسری با شعار نه به گرانی، از پایتخت اصولگرایان یعنی مشهد آغاز شد. هیچ‌کس هم برای آغازکنندگان اعتراضات مورد بازخواست قرار نگرفت و تازه آن‌زمان مشکل چندانی هم در زمینه قیمت اقلام مورد نیاز مردم رخ نداده بود. اتفاقاً این اعتراضات آغاز روند افزایش قیمت ارز شد؛ بنابراین هنگامی که تحریم‌های ترامپ در سال ۱۳۹۷ شدت یافت، دولت روحانی با تجربه‌ای که از اعتراضات سال ۱۳۹۶ داشت، ترسید که ارز را آزاد بگذارد. البته سیاست حمایتی از قیمت ارز در سال‌های ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷ نیز مصرف ارز را بالا برده که آن نیز محصول ترس سیاسی بود. از این‌رو ارز منحوس۴۲۰۰ تومانی محصول چنین فضای مسموم سیاسی بود. از سوی دیگر روحانی گمان می‌کرد مسأله برجام حل خواهد شد و کمبود ارز چندان طول نخواهد کشید و قیمت ارز آزاد نیز حداکثر دوبرابر می‌شود و پس‌از نهایی شدن برجام دوباره به نرخ بازار برمی‌گردد، ولی چنین نشد و تقاضا برای ارز ۴۲۰۰ تومان با سرعت بالا رفت. کمبود ارز و فساد ناشی از آن جدی شد، تفاوت قیمت‌ها به مرور زمان زیادتر شد و به ۴ سپس ۷ برابر قیمت ارز رسمی رسید. ارز نیمایی را جایگزین کردند و اقلام ارز ۴۲۰۰ را کم‌کم محدود کردند، ولی کار به جایی رسید که کمتر از ۱۰ میلیارد دلار نیز کفاف تأمین مایحتاج ضروری را نمی‌کرد. ... ادامه دارد
  • تاریخچه پرداخت یارانه‌ها/2 IR ۰۹:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۲۴
    36 0
    اتفاقات سال ۱۳۹۸ و آتش‌بیاری نواصولگرایان در آن اعتراضات زیان‌بار، نشان داد که محاسبات سیاسی روحانی در جریان ارز ۴۲۰۰ تومان درست بود و اگر آن‌زمان این کار را نکرده بود، اتفاقات ۹۸، در سال ۹۷ رخ می‌داد و ادامه می‌یافت. عوارض این ارز مسموم در همه قیمت‌گذاری‌ها نیز دیده می‌شود. کاهش کارآیی، اتلاف منابع، افزایش قاچاق و فساد، از عوارض آن است. هرچه شکاف قیمتی بیشتر شود، این عوارض بیشتر می‌شود. به همین دلیل دولت روحانی در سال ۹۹ تصمیم گرفت که این ارز را حذف کند و نامه‌ای در سطح بالا نیز نوشتند، امیدوار بودند که با آمدن بایدن و حل برجام مشکلات ارزی و اقتصاد کم شود و ارز مسموم را از بدن اقتصاد خارج کنند، ولی این کار رخ نداد، زیرا متوجه شدند که نواصولگرایان دنبال ماجرای دیگری هستند و با تصویب قانون مجلس برای برجام عملا هر راهی را برای حل آن بستند و امریکایی‌ها نیز از موضع قبلی خود عدول کردند. گرچه آن قانون مزبور برای بستن دست دولت روحانی بود، ولی پس‌از خرداد ۱۴۰۰ گریبان خودشان را گرفت و اکنون و حدود یک‌سال پس‌از ماجرا نیز در تار‌های عنکبوتی خودبافته گیر کرده‌اند. در همان سال مجلس کوشید که ارز ۴۲۰۰ را حذف کند، ولی چون بدون حل برجام، پایداری اقتصادی و منابع ارزی حاصل نمی‌شد، این‌بار دولت روحانی مخالفت کرد و با نوشتن نامه و جلب توافق مانع از اجرای آن شد که کار خوبی هم بود، چون بدون یکدستی حکومت و با وجود شکاف عمیق سیاسی، اجرای این طرح نوعی خودکشی بود و یک اقدام دیگری علیه دولت روحانی محسوب می‌شد./ عباس عبدی
  • دو روی سکه سیاست/1 IR ۱۰:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۲/۲۵
    29 0
    فیلم تظاهرات گسترده چند صد هزارنفری همراه با شعار توفنده «بازرگان بازرگان حمایتت می‌کنیم» تهران هنوز در آرشیو صداوسیما هست. شعار «بنی‌صدر صددرصد» هنوز بر برخی خرابه‌ها و محله‌های قدیمی شهر هست. شعار «مخالف هاشمی، دشمن پیغمبر است» هنوز در ویدئو‌های مربوط به نماز جمعه در دانشگاه تهران ضبط است. شعار‌های جامعه مدنی خاتمی و شعار عدالت‌خواهی احمدی‌نژاد و شعار برجامی حسن روحانی نیز همچنان بر حافظه‌مان سنگینی می‌کند. چه بر سر بازرگان آمد؟ او را با شعار لیبرال آمریکایی بدرقه کردیم. بنی‌صدر را هم با فریاد «سپهسالار پینوشه، ایران شیلی نمی‌شه» به تاریخ سپردیم. میرحسین موسوی هم گرچه دوره نخست‌وزیری را به سلامت گذراند، اما در قضایای ۸۸ حسابش جور دیگری تمام شد. خاتمی و روحانی را هم با انگ وابستگی و غرب‌زدگی بایگانی کردیم. سرنوشت احمدی‌نژاد، اما متفاوت بود. او را چنان نمایاندیم که گویی فرستاده خدا است و منجی ملت. قصه هاله نورش را نقل محافل کردیم، برای رأی‌آوردنش نذر کردیم و یکی از بزرگان گفت طلای همسرش را برای تبلیغات انتخاباتی او فروخته است. خلاصه آنکه بلند آسمان، جایگاه او بود، یارانه را گویی از امام زمان گرفته بود و دست‌گردان کرده بود و به ملت می‌داد. ناگهان، اما ورقش برگشت و به اسفل‌السافلین و دره جریان انحرافی سقوط کرد و حالا هم ادای ضدانقلاب‌های خارج‌نشین را درمی‌آورد، اما حتی با جیغ‌های «آژان منو بگیر» کسی کارش ندارد. حالا آقای رئیسی آمده است. بسیاری از علمایی که احمدی‌نژاد را تحویل گرفتند، از ترس تکرار اتفاق مشابه، ظاهراً پشتش درنیامدند؛ اما بسیاری از چهره‌های سیاسی اصولگرا و نیز امامان جمعه (به‌خصوص امام جمعه محترم مشهد) به هر شکل هوایش را دارند. این روز‌ها بحث یارانه‌ها داغ است، صدای منتقدان بسیار ضعیف است و از طرف مقابل، بلندگوی تعریف و تمجید، پرسروصداست. باران سنگ است که بر دولت قبل می‌بارد و توفان خشنودی و رضایت است که بر دولت سیزدهم می‌وزد. اما... ادامه دارد
  • دو روی سکه سیاست/2 IR ۱۰:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۲۵
    28 0
    اما نه گمان کنید که هاشمی آماج حمله کسانی واقع شد که به او رأی ندادند. نه، اتفاقاً همان‌هایی که دشمن او را دشمن پیامبر می‌دانستند، او را هو کردند. بنی‌صدر و بازرگان هم همین‌طور. خاتمی و روحانی هم مورد طعن بخشی از اصلاح‌طلبان قرار گرفته و از همه بدتر، احمدی‌نژاد مورد ناسزا‌های همان کسانی قرار گرفت که وقتی در سال ۸۴ رأی آورد برایش تیتر زدند «ملت کار را تمام کرد». همان کسانی او را منحرف خواندند که او را عکس‌برگردان رجایی معرفی کردند. این روز‌ها که تیتر سخنرانی‌ها و مقالات عزیزان اصولگرا را در حمایت بی‌چون‌وچرا از آقای رئیسی می‌بینم، حق ندارم به سیاق گذشته قیاس کنم؟ دولت رئیسی حتی از دولت (اول) احمدی‌نژاد قبراق‌تر و سرحال‌تر نیست. ‌شرایط اقتصادی کشور هم مثل آن وقت‌ها گل و بلبل نیست. سرمایه اجتماعی رئیسی هم به اندازه احمدی‌نژاد، سنگین نیست؛ اما ما اصولگرا‌ها همان اصولگرا‌های سابقیم. با یک کشمش گرمی‌مان می‌کند و با یک غوره سردی‌مان. ‌اگر رئیسی، کمی و فقط کمی راهش جوری کج شود که خوش‌مان نیاید، طومارش را می‌پیچیم، روزگارش را سیاه می‌کنیم و چنان می‌زنیمش که نتواند بلند شود. من، اما واقعاً دوست ندارم چنین شود. همین چندین و چند سالی که این راه خطا را رفته و این رفتار خبط را کرده‌ایم، بس است. رئیسی را نه‌فقط به خاطر خودش بلکه شخصیت حقوقی‌اش را هم به خاطر ایران و ایرانی باید حفظ کنیم. این حفظ‌کردن، راهش مجیز گفتن نیست که سال‌هاست رؤسای دولت‌های پیشین را گفته‌ایم و بعدش به ناسزایشان کشیده‌ایم. راه حفظ رئیسی، انتقاد از اوست. حتی تند و بی‌رحمانه، اما دلسوزانه. آن‌هایی که در پوشش مدافع و موافق، قربان‌صدقه می‌روند و از صبح تا شب «قل هوالله و ان‌یکاد» از زبان‌شان می‌ریزد، با کمترین ناملایمتی، ناگهان کمافی‌السابق احساس تکلیف شرعی می‌کنند که او را بکوبند؛ و دست آخر این‌که ناقدان دولت سیزدهم (به‌عنوان فرصت‌هایی که می‌توانند جلوی تکرار تاریخ بایستند) را هیچ‌کس جز رئیسی نمی‌تواند گرد هم آورد. هرچند که خاله‌خرس‌های دوست‌نما اجازه چنین فرصتی را به او نخواهند داد و تأسف‌آورتر این‌که نه این یادداشت -و نه بسیاری نوشته‌ها مانند این- هرگز به سمع و نظر رئیس‌جمهور نمی‌رسد./ محمد مهاجری